بررسی سریال The Morning Show (فصل اول) / پشت دیوارهای انکار
سریال “برنامه صبحگاهی” (The Morning Show) یک مجموعه درام آمریکایی است که توسط “جی کارسون” (Jay Carson) و به سفارش شبکه +Apple TV تهیه شده است. از جمله بازیگران این سریال میتوان به “جنیفر آنیستون” (Jennifer Aniston) (بررسی سریال Friends /دوستان جاودان) ، “ریس ویترسپون” (Reese Witherspoon) ، “بیلی کروداپ” (Billy Crudup) ،”مارک دوپلاس” (Mark Duplass) و “استیو کارل” (Steve Carell) (بررسی فصل اول سریال Space Force / نیروی فضایی) اشاره کرد. سریال “The Morning Show” بدلیل داستان جنجالیش و همینطور تیم بازیگری سرشناس و قدرتمندش سروصدای زیادی به راه انداخت. این سریال که جزو نخستین سریال‌های شبکه‌ی اپل تی‌وی پلاس محسوب می‌شود،در مراسم گلدن گلوب سال ۲۰۲۰ (برنده های جایزه گلدن گلوب ۲۰۲۰) نامزد دریافت سه جایزه از جمله بهترین سریال درام بود. هرچند که درنهایت این سریال با دستان خالی از مراسم گلدن گلوب بازگشت اما مسلماً شروعی طوفانی برای شبکه‌ای نوظهور بوده است. سریال “The Morning Show” در تاریخ ۱ نوامبر ۲۰۱۹ از شبکه +Apple TV پخش گردید. با سایت ساعت هفت با ” بررسی سریال The Morning Show ” همراه باشید.
اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر می گردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…
خلاصه داستان:
پس از آنکه “میچ کسلر”(با بازیِ استیو کارل) مجری معروف برنامه‌ی اخبار صبحگاهی به اتهام سوءرفتارِ جنسی از کارش اخراج می‌شود. همکار پانزده ساله‌ی او در برنامه صبگاهی “الکس لوی”(با بازیِ جنیفر آنیستون) برای حفظ جایگاه خودش و برنامه دچار مشکلات زیادی می‌شود. الکس که اکنون خود او نیز متهم به نادیده گرفتن رفتارهای همکار سابقش است. در طی اقدامی ناگهانی و در جمع خبرنگاران “بردلی جکسون”(با بازیِ ریس ویترسپون) یک خبرنگار جنجالی را که هیچ تجربه‌ای در زمینه‌ی اخبارگویی ندارد به عنوان همکارِ (پارتنر) جدیدش در برنامه معرفی می‌کند و…
در سریال “برنامه صبحگاهی” روابط کاری و اجتماعیِ افراد در یکی از بزرگترین و پولسازترین صنایع جهان(صنعت سرگرمی) به چالش کشیده می‌شود.
بررسی سریال The Morning Show “پشت دیوارهای انکار”
تماشای سریال “The Morning Show” باعث می‌شود به این فکر کنیم که دنیا با تمام بزرگیش برای بیشتر آدم‌هایش جای خیلی کوچیکیست و مهم نیست چه چیزی دارند یا چقدر دارند آنها هیچوقت راضی نیستند. شاید بتوان گفت بدترین و بزرگترین امتیازی که قدرت و ثروت در اختیار افراد قرار میدهد، اینست که بسیاری از افراد نمی‌توانند در مقابل خواسته‌های افراد قدرتمند مقاوت کنند. این امر باعث می‌شود تا ثروتمندان و صاحبان قدرت به سختی و به ندرت متوجه اشتباهاتشان شوند و این بسیار خطرناک است. اما باید درنظر داشت که بازی قدرت هیچگاه یک بازی تک نفره نبوده است و هرکجا که قدرت و ثروت باشد، افرادی نیز هستند که برای رسیدن به آن از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند. در سریال “برنامه صبحگاهی” روابط کاری و اجتماعیِ افراد در یکی از بزرگترین و پولسازترین صنایع جهان(صنعت سرگرمی) به چالش کشیده می‌شود. در سال‌های اخیر و درواقع از سال ۲۰۱۷ و در پی گسترده شدن جنبش “Me Too” شاهد ساخت فیلم‌ها و سریال‌های گوناگونی با این مضمون بوده‌ایم. فیلم‌هایی که همگی پیامی یکسان را به بینندگان خود منتقل می‌کنند،اما ساختار و شیوه‌ی بیانی متفاوت دارند. زیبایی این صنعت نیز در همین می‌باشد که میتواند با سوژه و حرکتی تکراری بارها و بارها شما را غافلگیر کند. مهمترین چیز در این صنعت سرگرم‌کننده بودن آثار می‌باشد و اینکه تا چه حد توانایی این را دارند که مخاطبانشان را با خود همراه کنند. “جی کارسون” خالق سریال “The Morning Show” نخستین بار در سریال مشهور و پرطرفدار شبکه‌ی Netflix یعنی سریال “House of Cards” به عنوان مشاور سیاسی به کار گرفته شد. اما به نظر میرسد که جذابیت‌های این صنعت او را نیز شیفته‌ی خود ساخته است. زیرا اکنون شاهد ساخت اولین سریال پخش شده توسط +Apple TV بوسیله‌ی او می‌باشیم. اگرچه پیشینه‌ی سیاسی کارسون تصویری رنگارنگ و گاهاً شفاف را از صاحبان قدرت در رسانه‌ها به ما نشان میدهد. اما همین امر باعث شده است تا در برخی موارد ترمزی شدید را در اوج سرعت و هیجان سریال احساس کنیم که کمی ناامیدکننده است. میانه‌روی و حفظ تعادل سیاسی اگرچه سرعت داستان را کم کرده اما از طرفی بسیار هوشمندانه از شعارزدگی سریال جلوگیری کرده است.
میتوان با اطمینان گفت که بازگشت دوباره “جنیفر آنیستون” به تلویزیون در قالب شخصیت اصلی و همراه شدن دوباره‌اش با “ریس ویترسپون” در یک قاب یکی از هیجان‌انگیزترین و مهمترین اتفاقات چند سال اخیر در تلویزیون است.
سریال “The Morning Show” شخصیت‌های متفاوتی را به ما نشون میدهد که رویارویی و جنگ‌های آنها بر سر قدرت لحظاتی جذاب را در سریال ایجاد می‌کند. اینها لحظاتی است که این سریال را از یک مجموعه‌ی کسل‌کننده درباره‌ی یک معضل اجتماعی (که بیشتر به جنبش Me Too و اتفاقات مربوط به آن مرتبط می باشد) خارج کرده و به اعماق داستانی پرتلاطم و پرهیجان پرت می‌کند. برای مثال کاراکتر “کوری الیسون” با بازیِ جذاب و دیدنی “بیلی کروداپ” و آن مونولگ‌ها و لبخندش که همیشه در حال شیطنت و برنامه‌ریزی می‌باشد، کمک زیادی به فرار از یکنواختی و قابل پیش‌بینی بودن سریال کرده است. اما میتوان با اطمینان گفت که بازگشت دوباره “جنیفر آنیستون” به تلویزیون در قالب شخصیت اصلی و همراه شدن دوباره‌اش با “ریس ویترسپون” در یک قاب یکی از هیجان‌انگیزترین و مهمترین اتفاقات چند سال اخیر در تلویزیون است. این سریال بخوبی تفاوت میان بازیگران کاربلد و بزرگ و بالعکس را در روایت داستان به ما نشان میدهد. بازیگران این سریال موتورهای پرقدرتی هستند که چرخ‌های سنگین و بی‌رمق داستان را وادار به حرکت و شتاب‌گیری می‌کنند. ستاره‌هایی که حضور هرکدامشان به تنهایی میتواند دلیل تماشای یک فیلم یا سریال باشد. پس از پایان سریال “Friends” (بررسی سریال Friends /دوستان جاودان) این اولین باری که جنیفر آنیستون بعنوان بازیگر نقش اصلی در یک سریال حضور داشته است و این موضوع حسابی طرفداران او را خوشحال کرده است. از اینها گذشته هنرنمایی تماشایی و پرقدرتش در این سریال باعث می‌شود تا بیشتر از قبل حسرت سالهایی که او را در قاب تلویزیون ندیدیم را بخوریم. “ریس ویترسپون” نیز که در سال ۲۰۱۷ با سریال مشهور و پرستاره‌ی “Big Little Lies” حسابی سروصدا بپا کرده بود، در این سریال درخشان و دیدنی ظاهر شده است. حالا به این جمع “استیو کارل” دوست‌داشتنی را هم اضافه کنید، مسلماً جورچین بازیگران این سریال کامل و بی نقص می‌باشد.
“الکس:فکر میکنی ما از درون مُردیم؟
میچ:فکر میکنم تو حالت اغما هستیم
الکس:تا کِی میتونیم به این کار ادامه بدیم؟
طبیعی نیست که با این همه درد روبرو بشی
این همه زیاد،با این شدت!
میچ:آره نمیدونم،خیلی بده
ولی ممکنه طبیعی‌ترین چیزی باشه که هست
درد ذاتی‌ترین قسمت از تجربه انسانیه
که میتونم بهش فکر کنم”
“میچ:بخشی از موفق بودن اینه که اونقدر پول داشته باشی که درد رو نبینی
واسه همین همه میخوان تو محله‌های مجلل و امن زندگی کنن
واسه اینه که دیگه واقعیت‌های زندگی رو نبینن
دنیا ناعادلانه و غم‌انگیزه…زشته
و پشت ثروتمون ازش قایم میشیم”
نتیجه گیری…
سریال The Morning Show
نمره سایت ساعت 7
(خیلی خوب)
پشت دیوارهای انکار
در پایان میتوان گفت سریال”The Morning Show” از داستانی بکر و جدید بهره نبرده است و از لحاظ مفهومی چیزی بیشتر از آثار مشابه‌اش ندارد. اما از لحاظ ساختار بسیار حرفه‌ای و متمایز بوده که باعث می‌شود از بسیاری از این دست آثار در جایگاه بالاتری قرار بگیرد. در این سریال از تیتراژ آغازین گرفته(که بسیار هوشمندانه و پرمعنی ساخته شده است) تا انتخاب لوکیشن،فیلم‌برداری، تدوین،موسیقی و غیره بادقت و ظرافت خاصی انجام شده است. شاید اگر شما از دنبال‌کنندگان سریال‌های تلویزیونی نباشید،تماشای این سریال برایتان مهیج و سرگرم‌کننده نباشد. اما اگر از طرفداران و علاقه‌مندان به دنیای سریال‌های تلویزیونی باشید،دیدن این سریال برایتان لذت‌بخش خواهد بود. زیرا برعکس فیلم‌های سینمایی که در آنها خلاقیت و نوآوری معیار اصلی می‌باشد. در سریال‌ها این جزئیات است که حرف اول را می‌زند و برای درک بهتر و همراه شدن با آنها علاقه بسیار مهم می‌باشد.
خیلی خوب بود ممنون
خوشحالیم که خوشت اومد