بررسی سریال When They See Us

سریال When They See Us محصول شبکه ی Netflix در مورد یک پرونده ی جناییِ واقعی در سال ۱۹۸۹ به نام پرونده ی “پارکِ مرکزیِ دوچرخه سواری” است. این پرونده در مورد تجاوز به یک زن سفید پوست به نام تریشا میلی می باشد. زنی که به طرز وحشتناکی توسط عده ای مورد تجاوز قرار می گیرد. اما پلیس که هیچ مضنونی برای این پرونده ندارد خود به تجاوز به زندگیِ گروهی نوجوان سیاه پوست دست می زند! و به نوعی آنها را مجرم این پرونده جا می زند… این سریال در ۴ قسمت در تاریخ 31 می 2019 منتشر شده است. در این پست به بررسی سریال When They See Us می پردازیم تا بیشتر با حال و هوای این مینی سریالِ متفاوت آشنا شوید.

اگر به دنبال خواندن مطالب بیشتر در مورد سریال های برتر می گردید به لیست بهترین سریال ها مراجعه کنید…

این سریال این روزها بیشتر درک خواهد شد یک ویرایش کلی به همین دلیل روی متن انجام شده است.

مینی سریال های خوب :

بررسی مینی سریال Patrick Melrose 

بررسی سریال Chernobyl 

بررسی مینی سریال  Sharp Object

بررسی مینی سریال The Outsider 

خلاصه ی داستان

داستان سریال در مورد نوجوانانی سیاه پوست است که بدون هیچ دلیلی و بواسطه ی سنشان به صورت گروهی وارد پارک مرکزی دوچرخه سواری برای تفریح و خوش گذرانی می شوند. اما از بخت بدِ آنها ، در همان زمان گروهی در حال تجاوز به زنی هستند. پلیس برای پراکنده کردن آنها وارد پارک می شود و عده ای از آنها را دستگیر می کند. و به خاطر هم زمانی تجمع نوجوانان و این تجاوز تقصیر را گردن آنها می اندازد و…

(این بررسی شامل اسپویل جزئیات و اتفاقات مهم سریال نمی باشد و کلی گویی شده است. حتی از بردن اسم شخصیت های اصلی خودداری شده است. با این حال بهتر است فقط نتیجه گیری را خوانده و بعد از دیدن سریال متن کامل را مطالعه کنید.)

وقتی آنها ما را نمی‌بینند!…

سریال when They see us

” میگن پسرا شیطونی میکنن! وقتی میگن پسرا در مورد ما حرف نمی زنن! در مورد پسرای دیگه حرف میزنن! جاهای دیگه! آخه کِی تونستیم پسر باشیم؟”

دنیای نوجوانی پر از کشفِ رازهای دنیای اطراف است. دنیایی که برای آنها کاملا ناشناخته است. این یک موضوع عادیست که نوجوان برای کشفِ بیشترِ دنیایش کمی کنجکاوی نیز انجام دهد و کمی خوش گذرانی بکند و این دلیلی برای بد بودن و مجرم بودن نوجوان نیست. این دوره ای از زندگی همه انسان هاست و باید بپذیریم که از سخت ترین و عجیب ترین دوران های تمام زندگی محسوب می شود. نه می‌توان برچسب بالغ بودن بر روی نوجوان زد و نمی توان به او کودک گفت. به همین دلیل ممکن است در این دورانِ حساس برخی نوجوانان دچارِ مشکلاتی شوند و از قضا گروه نوجوانان این سریال در زمان و مکان بدی مشغول تفریح بودند و دچار بحران و گرفتاریی عظیم می شوند…

” -چرا باهامون اینجوری رفتار می کنن؟ -مگه باهامون تا حالا جور دیگه هم رفتار کردن؟؟ “

سریال نگاهِ وحشتناک و تبعیض آمیز به سیاه پوستان را به تصویر می کشد… بازرسِ پلیس خانم لیندا فِرِستاین که خود را با فشار مسئول پرونده می کند . به طرز وحشیانه ای پسر بچه ها را حیوان خطاب کرده و هر آنچه در ذهنش وجود دارد را بدون مدرک به نوجوانان نسبت می دهد. اینجا نکات بسیار وحشتناکی وجود دارد اینکه چطور می شود بدون مدرک اتهامی قطعی نسبت به دیگران زد و اینکه قضاوت های جنون آمیز در آینده چه پیامدهای خطرناکی بدنبال خواهند داشت. وقتی به صورت نژاد پرستانه و از روی رنگ و محله ی زندگی روی انسان ها برچسب زده شود دیگر قانون ، فکر و مدرک کنار گذاشته می شود و از روی رنگ و سطح درآمد مجرم سازی و صحنه سازی می شود‌.

لحظات بازجویی با بچه های نوجوان و رفتار جنون آمیز با آنها بدون اینکه آنها چیزی از قانون و داشتن وکیل بدانند بسیار تاثیر گذار به تصویر کشیده شده است. به نوعی با فشار، تهدید ، تحقیر و زور جرم را به خوردِ نوجوان می دهند و نوجوانان با دروغ های پلیس همراه می شوند و چه کسی است که از آنها دفاع کند؟ آنها که جرمشان تجاوز است و سیاه پوستان مجرمِ مادرزادی هستند!

به دروغ با القا به نوجوانان، آنها از نوجوانان پر شور به متجاوزان خطرناک تبدیل می شوند. سریال به زیباییِ هر چه تمام تر این نوع رفتار ها و نوعِ نگاهِ حقارت آمیز به رنگ پوستِ آنها را به تصویر می کشد و مخاطب را در هم می شکند و به فکر فرو می برد. جلوتر با اینکه حقایقی از پرونده رو می شود باز پلیس و بازرسِ پلیس خانم لیندا فِرِستاین به نوعی با پرونده سازی می خواهند جرم نکرده را به نوجوانان نسبت بدهند. به نوعی رنگ پوست انها مجرم بودن آنها را قطعی کرده است! پس اگر در پرونده خللی است…مجرم بودن آنها زیر سوال نمی رود! بلکه مدارک و مکان و زمان اشتباه هستند! چرا که این سیاه پوست های وحشی مگر می شود بی گناه باشند!! به نوعی خود مسئولین پرونده چنان دروغ شاخ دار خود را قلبا باور می کنند که دروغ در ذهن آنها به حقیقتی محض تبدیل می شود که غیر قابل انکار و نقص کردن است. سریال تا این حد بی پرده و عریان واقعیت را فاش می کند و هیچ رحمی در این زمینه ندارد. چرا که باید اینطور اتفاقات بی پرده به تصویر کشیده شود تا دیگر تکرار نشوند.

سریال when They see us

” اونها از دنیای کراک، فقر، چاقو ، بی اعتنایی و جهالت اومدن! اونها از سرزمینی اومدن که پدری نداشتن! … اونا از شهر تنگ دستان اومدن! و توسط خشم انباشته شدن!… ذهنشون پر از تصاویر خشونت آمیز بود… اونها ….! “

وقتی رسانه خود دست در دست ظالم می گذارد و نه تنها بیگناه را جاهل ، خرابکار و متجاوز بلکه کل محله و تنگدستان را زیر سوال می برد! و شروع به برچسب زدن به روی گروهی از مردم می کند. رسانه ، نقش خود را فراموش می کند و خود در جریان بازیی خطرناک وجودش به عنوان پشتیبانِ مردم را زیر سوال برده و همدستِ ظلمِ انجام شده می شود.

در صحنه ای جهالت ترامپ رئیس جمهورِ وقت آمریکا در مورد اظهار نظر واقعیش در مورد این پرونده اشاره می شود که ۸۵ هزار دلار برای تبلیغ در روزنامه ای برای بازگرداندن حکم اعدام برای نوجوانان پرداخت کرده است! این ها نکات و شیطنت های سازندگان سریال محسوب می شود که به زیبایی در لا به لای پرداختن به یک پرونده ی واقعی اتفاقات مهمِ رسانه ای آن زمان را نیز به صورت تاریخی به تصویر کشیده اند.

سریال when They see us

” – منصفانه؟ این کلمه اصلا یعنی چی؟ – نمیدونم ، یه چیزی که به عدالت ربط داره! – دیگه ربطی به عدالت نداره! درباره ی سیاسته! و سیاست درباره ی بقاست… و تو بقا هیچ چیزِ منصفانه ای نیست!…”

صحنه های دادگاه تاثیرگذار و بدون پرده به تصویر کشیده می شوند. اینکه وکیل مدافع و مسئول پرونده برای بدست آوردن پیروزی در پرونده حتی با این دانش که نوجوانان بیگناهند دست به چه کارهایی می زنند تا احساسات هیئت منصفه را به سمت خود جلب کنند. و آینده‌ی نوجوانانی که سر سیاستِ بقا و سر سرپوش بر دروغ کاملا در معرض نابودی و از هم پاشی قرار می گیرد!

” دیگه تا وقتی زنده ام نمی خوام یه وکیل دیگه یا یه دادگاه دیگه ببینم! “

داستان جلوتر می رود دادگاه ، بعد از دادگاه و زندگیِ نوجوانانی که بر اثرِ سیاستِ عده ای که فقط به فکرِ منافعِ شخصی و پیروزی بودند، دیگر مثل قبل نیست و نخواهد شد. سریال مشکلات درون زندان ، مشکلات خانواده هایشان در بیرون زندان و رسوایی نام بچه هایشان که حتی روی آنها تاثیراتی عمیق گذاشته است را به تصویر می کشد.

سریال when They see us

” تمام این احساس گناه … انرژی بیهودست… گذشته رو تغییر نمیده … و آینده رو شکل نمیده… و هدر میره…. و ما وقت برای هدر دادن نداریم! “

وقتی آنها ما را می‌بینند!…

پنج کودک سیاه پوست دستگیر می شوند و به زندان فرستاده می شوند. یکی از آنها که از شانزده سال بیشتر دارد به زندان بزرگ سالان فرستاده می شود. در قسمت پایانی که مطمئنا تاثیرگذار ترین قسمت سریال نیز محسوب می شود سریال ، داستان او و مشکلات و ظلم های عظیمی که به او روا شده را به تصویر می‌کشد. سریال به قدری در این قسمت تلخ و بی امید و بسته به تصویر کشیده می شود که نفس بیننده را در سینه حبس می کند. بیننده تنگی قفسِ گرفتار شده را حس می کند و با دردی که گرفتارِ نوجوان است همدردی می کند. اینجا ظلم به نوجوان ، ظلم به مخاطب بدل می شود و اوست که می خواد فریادِ حق خواهی در برابر ظالم سر دهد. سریال تا این حد درگیر کننده و قوی ساخته شده است.

نتیجه گیری

امتیاز سایت ساعت هفت

امتیاز مینی‌سریال when They see us

عالی

سریال When They See Us از همه جهات عمیق است. پر از دیالوگ‌های بسیار قوی، پر معنی و تاثیر گذار است. از بازی بازیگرانِ سریال بگیرید تا فیلمنامه بسیار قوی و نوع فیلم برداری بسیار درخشان و تاثیرگذاری بیش از حدی که سریال روی مخاطب می‌گذارد، عالی درست شده است. شما با تمام وجودتان با نوجوانان همراه می‌شوید و دوست دارید حقِ اجحاف شده آنها پس گرفته شود. آهنگ‌های پس زمینه و ترانه‌های زیبایی که در حین سریال پخش می‌شوند نیز مخاطب را بیشتر با احساسات سریال هم مسیر می‌کند و بار تاثیرگذاری سریال را بیشتر کرده‌اند. در اینجا با یکی از بهترین مینی سریال‌های تاریخ طرف هستید به هیچ وجه این عنوان را از دست ندهید.

سریال چهار قسمتی When They See Us پر از حرف و تلنگر است. این سریال یکی از بهترین مینی‌سریال های ساخته شده در چند سال اخیر است و مطمئنا می‌تواند تاثیری فوق العاده عمیق بر عمقِ ذهنمان بگذارد و درس‌های بزرگی برایمان داشته باشد. این مینی سریال را به هیچ عنوان از دست ندهید…

امیدوارم از مطلب “بررسی سریال When They See Us” لذت برده باشید.

آخرین مطالب به روز شده

محبوب‌ترین مطالب

آخرین مقالات اختصاصی

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها