بررسی فیلم Spotlight / افشای حقایق دردناک
فیلم “اسپات لایت” (Spotlight) یک درام-معمایی محصول کشور آمریکا و براساس داستانی واقعی می‌باشد که بیشتر با نام “افشاگری” در ایران شناخته شده‌است. “توماس مک‌کارتی” (Tom McCarthy) کارگردانی این فیلم را برعهده داشته و همچنین خود او با همراهی “جاش سینر” (Josh Singer) فیلم‌نامه‌ی این اثر را نوشته است. از بازیگران این فیلم به “مایکل کیتون” (Michael Keaton) ، “مارک روفالو” (Mark Ruffalo) ، “ریچل مک‌آدامز” (Rachel McAdams) ،”برایان دی‌ارکی جیمز” (Brian d’Arcy James) و “لیو شرایبر” (Liev Schreiber) میتوان اشاره کرد. “اسپات لایت” توانست نظرها و نقدهای بسیار مثبتی را از سوی منتقدین و مردم دریافت کند. این فیلم نامزد دریافت جوایز فراوانی در جشنواره‌های گوناگون و معتبر بوده‌است و برنده‌ی جوایز زیادی نیز شده‌است. از جمله نامزدی در شش رشته‌ی مختلف در مراسم اسکار و در نهایت برنده شدن جایزه‌ی اسکار “بهترین فیلم” و “بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی” که از مهمترین جوایز سال می‌باشند. “Spotlight” نخستین بار در سپتامبر ۲۰۱۵ در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و سپس در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۱۵ در سینماهای آمریکا به اکران رسید. با سایت ساعت هفت با بررسی فیلم Spotlight همراه باشید.
برترین فیلم‌های اسکار
در بخش جدید سایت ساعت هفت قصد داریم تا نگاهی به برندگان اسکار از سال 2000 تا 2020 بیندازیم و هر یک را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. متن پیش رو برترین فیلم اسکار سال 2016 می‌باشد. برای دیدن لیست کامل اسکاری های هر سال کلیک کنید….
خلاصه داستان:
اتفاقات این فیلم از سال ۲۰۰۱ و پس از روی کارآمدن سردبیرِ جدیدِ روزنامه‌ی بوستون گلوب “مارتی بارون” آغاز می‌شود. بارون بلافاصله پس از ورودش به ماساچوست دست روی پرونده‌ای جنجالی و بسیار حساس (پرونده‌ی کشیش‌های کودک‌آزار و متجاوز) می‌گذارد. او از گروه اسپات‌لایت که متشکل از گروهی روزنامه‌نگار می‌باشد که هفته‌ها و بعضاً ماه‌ها برروی مقالاتِ تحقیقاتی و مهم کار می‌کنند، می‌خواهد تا رسیدگی به این پرونده را برعهده بگیرند. “رابی رابینسون” سردبیرِ گروهِ اسپات‌لایت و گروهش پس از شروع به کار بر روی این گزارشِ جنجالی متوجه می‌شوند که این موضوع بسیار بزرگتر و فجیع‌تر از آن چیزی است که فکرش را می‌کردند. در ادامه آنها به اسنادی دست پیدا می‌کنند که …
بررسی فیلم Spotlight
“افشای حقایق دردناک”
در این فیلم بازیگران نه به شکل انفرادی بلکه بصورت یک تیمِ کاملاً هماهنگ و با ظرافتی مثال زدنی در کنار یکدیگر به هنرنمایی پرداخته‌اند.
فیلم “Spotlight” مسیری مشخص را برای روایت داستانش مشخص کرده و به دور از سیاه‌نمایی و اغراق در راهِ نشان دادنِ حقیقت گام برمیدارد. در این فیلم حادثه‌ای پوشش داده می‌شود که جزئیات آن در اختیار عموم قرار دارد، پس در فیلم از نشان دادن جزئیات این پرونده و قربانیان و... خبری نیست. در واقع مک‌کارتی بدون اتلافِ وقت و حاشیه‌پردازی به سراغ افرادی می‌رود که باعث شدند این رازهای سربسته برملا شود. افرادی که با به خطر انداختن موقعیت شغلی و اعتبارشان در راستای اخلاقیاتِ کاری و مسئولیتشان پیش می‌روند. در این فیلم شاهد ماجرایی هستیم که ضربه‌ای بسیار محکم و جبران‌ناپذیر به کلیسای کاتولیک وارد کرد و اعتقادات و عقاید بسیاری از مردم را دچار دگرگونی ساخت.
هر چهار عضو گروه اسپات‌لایت در خانواده‌ای مسیحی و کاتولیک بزرگ شده‌اند و کم و بیش اعتقاداتی دارند، اما این موضوع به هیچ عنوان مانعی برای پیدا کردن حقیقت و بررسی بی طرفانه‌ی حادثه نمی‌شود. این همان صداقت و درستکاری است که همه‌ی انسان‌ها در هر شغل و موقعیتی که دارند،موظف به رعایت آن هستند. بازیگرانِ این فیلم آنچنان باورپذیر و راحت به ایفای نقش‌هایشان پرداخته‌اند که در لحظاتی از آن فراموش می‌کنید که در حال تماشای یک فیلم سینمایی هستید. در حقیقت به هنگام تماشای “Spotlight” شما غرق در ماجرایی می‌شوید که کاراکترهای آن قصد دارند حقایق تاریکش را برایتان روشن سازند. در این فیلم بازیگران نه به شکل انفرادی بلکه بصورت یک تیمِ کاملاً هماهنگ و با ظرافتی مثال زدنی در کنار یکدیگر به هنرنمایی پرداخته‌اند.
معرفی کوتاه گروه اسپات‌لایت:
۱: رابی رابینسون (با بازیِ مایکل کیتون) سردبیر گروه افشاگری مردی جاافتاده،با تجربه و باهوش است که علاقه زیادی به زادگاهش بوستون و مردمان شهرش دارد. اما با گسترده شدن حقایق این پرونده متوجه می‌شود که در نزدیکی او و حتی در مدرسه‌ای که در آن تحصیل کرده است،کودکان و نوجوانان زیادی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند.
۲:مایکل رزندس (با بازی مارک روفالو) روزنامه‌نگاری شجاع و ریسک‌پذیر است که بسیار کنجکاو و واقع‌گرا می‌باشد. او در حقیقت خبرنگار میدانی گروه بوده که به دنبال شواهد و مدارکِ اثبات‌کننده می‌گردد. او نیز همانند رابی بزرگ شده‌ی بوستون می‌باشد و این ماجرا برایش بسیار تلخ و دردناک است. این موضوع که ممکن بود خود او و دوستانش نیز مورد آزار و سوءاستفاده قرار بگیرند،بسیار برایش دردناک می‌باشد. در آخر نیز او کسی است که مدارکی کتبی از آگاهیِ اسقف اعظم از جنایات کلیسا بدست می‌آورد.
۳:ساشا پایفر (با بازیِ ریچل مک‌آدامز) تنها زن گروه می‌باشد که در خانواده‌ای مذهبی پرورش یافته و معمولاً هر هفته به همراهِ مادربزرگش برای اجرای مراسم دینی به کلیسا می‌رود. او پس از پی بردن به جنایت کشیش‌ها دچار دوگانگی و تضادی عمیق در عقاید و باورهایش می‌شود. او بخوبی می‌داند که افشای این حقایق چه صدمه‌ی بزرگی به امثال مادربزرگش و افرادی با اعتقادات شدید وارد می‌کند.
۴:متی کارول (با بازیِ برایان دی‌جیمز) دیگر عضو گروه افشاگری است. فردی میانه‌رو و درون‌گرا که اتفاقات این پرونده و حقایقی که در این میان برایش فاش می‌شود، باعث فروپاشی احساسی او می‌شود. اکنون برای او بسیار سخت است که فرزندانش را در محیطی اینچنینی بزرگ کند. درواقع اعتمادش به جامعه‌ی پیرامونش تاحدودِ زیادی دچار تزلزل شده است.
نه نگاهی عمیق به تاثیرات این جنایات در قربانیان شده، نه عاملان آن مورد بازخواست قرار گرفته‌اند و نه شخصیت‌های اصلیِ داستان آنطور که باید بخوبی شخصیت‌پردازی شده‌اند.
البته نمی‌توان از نقاط ضعفی که به وضوح در فیلم دیده می‌شود چشم‌پوشی کرد. در این فیلم همه چیز با دورِ تند و نگاهی سطحی برانداز شده است. نه نگاهی عمیق به تاثیرات این جنایات در قربانیان شده، نه عاملان آن مورد بازخواست قرار گرفته‌اند و نه شخصیت‌های اصلیِ داستان آنطور که باید بخوبی شخصیت‌پردازی شده‌اند. درواقع تمام چیزی که شما از اعضای گروه افشاگری در فیلم دستگیرتان می‌شود،همان چند خطی است که در بالا برایتان توصیف کردیم. تعداد زیاد اسامی اعم از قربانیان و کشیش‌های متجاوز و افراد دخیل در پرونده باعث سردرگمی شما بخصوص در اوایل فیلم می‌شود. در ادامه نیز فیلم بیشتر به نتیحه‌ی تلاش‌های گروه اسپات‌لایت تمرکز کرده است و پرش‌های زیاد داستانی مانع از برقراری ارتباط درست با کاراکترهای داستان می‌شود. همین موضوع تاثیرگذاری فیلم را برای بینندگانی که از این حادثه‌ی تاریخی و تلخ اطلاعی نداشته‌اند بسیار کاهش می‌دهد. سخت می‌شود با اتفاقی که از نزدیک شاهد وقوع آن نبوده‌اید ارتباط برقرار کنید، پس اینکار باید با ظرافت خاصی انجام شود. از سوی دیگر مدت زمان زیادی از فیلم را شاهد بحث‌های تکراری و همینطور صحنه‌های غیرضروری هستیم که سرعت داستان را گرفته و فیلم را در لحظاتی شبیه به مستندهای تاریخی می‌کند.
بطورکلی در سالهای اخیر شاهد انتخاب‌های جنجالی و بحث‌برانگیز زیادی از سوی آکادمی اسکار بوده‌ایم. از جوایز سیاسی گرفته تا جوایز احساسی و بدون منطق که همگی باعث شده تا دیگر این مراسم اعتبار و ارزش گذشته را در میان سینما دوستان نداشته باشد. اگرچه “Spotlight” فیلمی خوب و تاثیرگذار می‌باشد،اما بنظر میرسد که آکادمی اسکار اینبار نیز انتخابی از روی احساس و کاملاً آمریکایی داشته است. وقتی صحبت از افتخار و تاریخ آمریکا می‌شود، همه‌چیز تحت‌الشعاع این مسئله قرار می‌گیرد. هرچند که موضوع سوءاستفاده از قدرت در کلیساها قدمتی تاریخی دارد که بسیار قدیمی‌تر از تاریخ قاره‌ی آمریکا می‌باشد. پس جنایت‌هایی که کلیسا طی قرن‌ها انجام داده است، برکسی پنهان نمی‌باشد. در مراسم اسکار ۲۰۱۶ شاهد قربانی شدن فیلم تماشایی و هنریِ “جرج میلر” یعنی “مَد مکس” (خشم جاده) بودیم. مسلماً “مَد مکس” از شایستگی‌های بیشتری برای دریافت جایزه بهترین فیلم در مراسم اسکار برخوردار بود اما همانطور که میدانیم اتفاقات جور دیگری رقم خورد.
در پایان میتوان گفت “Spotlight” میتوانست بسیار استوارتر و با دقت و ظرافت بیشتری تهیه و تولید شود. داستان این فیلم با آنکه حادثه‌ای بسیار مهم و تاریخی را روایت می‌کند بسیار کم‌اثر و بی رمق می‌باشد. وقتی صحبت از سوءاستفاده‌های سیستماتیک از قدرت و جایگاه در یکی از مهمترین و بزرگترین ارگان‌های مذهبی در جهان می‌شود. مسلماً بینندگان توقع دارند با اطلاعات و جزئیات جدیدتر و یا حداقل پیچیدگی‌های بیشتری سروکار داشته باشند. اما این فیلم یکراست به سراغ ساخت قهرمانانی بی ادعا و درستکار می‌رود و بعد شما را در میان انبوهی از سوال‌های بی جواب رها می‌کند. اما اشتباه نکنید این فیلم درباره‌ی این قهرمانان نیست بلکه‌ی درباره نتیجه کار آنهاست. در هرصورت فیلم‌هایی که بعنوان بهترین فیلم در مراسم اسکار انتخاب می‌شوند همواره توجه زیادی را به خود جلب می‌کنند. پس فرقی نمی‌کند که با این انتخاب‌ها موافق بوده یا مخالفید این آثار همواره ارزش دیده شدن را دارند.
فیلم Spotlight
نمره سایت ساعت 7
(خوب)
افشای حقایق دردناک
وقتی صحبت از سوءاستفاده‌های سیستماتیک از قدرت و جایگاه در یکی از مهمترین و بزرگترین ارگان‌های مذهبی در جهان می‌شود. مسلماً بینندگان توقع دارند با اطلاعات و جزئیات جدیدتر و یا حداقل پیچیدگی‌های بیشتری سروکار داشته باشند. اما این فیلم یکراست به سراغ ساخت قهرمانانی بی ادعا و درستکار می‌رود و بعد شما را در میان انبوهی از سوال‌های بی جواب رها می‌کند. اما اشتباه نکنید این فیلم درباره‌ی این قهرمانان نیست بلکه‌ی درباره نتیجه کار آنهاست. در هرصورت فیلم‌هایی که بعنوان بهترین فیلم در مراسم اسکار انتخاب می‌شوند همواره توجه زیادی را به خود جلب می‌کنند. پس فرقی نمی‌کند که با این انتخاب‌ها موافق بوده یا مخالفید این آثار همواره ارزش دیده شدن را دارند.
