در این مقاله دربارهی بعضی از دشمنان بازی الدن رینگ صحبت میکنیم که پیشینهی مرموز و تقریباً ناشناختهای دارند. اطلاعات دربارهی آنها اندک و ارتباط آنها با داستان Lands Between و چرایی وجودشان (جدای از دشمن Player بودن) در این سرزمین را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
این مطلب بخشی از راهنمای سفر شما در بازی ELDEN RING است برای مطالب مشابه بیشتر به صفحه اصلی مراجعه کنید.
مطالب دیگر از دنیای بازی الدن رینگ
- قسمت اول: تاریخچه و گذشتهی سرزمین Lands Between
- قسمت دوم: داستان و تاریخچه منطقه Limgrave
- قسمت سوم: داستان و تاریخچه منطقه Liurnia of the Lakes
- قسمت چهارم: داستان و تاریخچه منطقه Caelid
- قسمت پنجم: داستان و تاریخچه منطقه Altus Plateau
- قسمت ششم: داستان و تاریخچه لیندل پایتخت سلطنتی
- قسمت هفتم: داستان و تاریخچه کوهستانهای مرتفع غولها
- قسمت هشتم: داستان و تاریخچه کوهستانهای مرتفع غولها قسمت دوم
- قسمت نهم : داستان مَلنیا و درختهالیگِ میکوئلا
- قسمت دهم : داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین
- قسمت یازدهم: داستان فاروم آزولا، تختگاه اژدهایان
- قسمت دوازدهم: داستان گادفری و مرد همه چیز دان
- قسمت سیزدهم: داستان ماریکا و راداگون
- قسمت چهاردهم: داستان رانی و شعله های دیوانگی
- قسمت پانزدهم: درخت Erdtree چیست؟ (داستان های فرعی)
- قسمت شانزدهم : داستان مارایس و قلعهی سایهها (داستان های فرعی)
- قسمت هفدهم: داستان شخصیت Elemer Of The Briar (داستان های فرعی)
- قسمت هجدهم: خدایان بیرونی و قدرتهای ماورایی آنها (داستان های فرعی)
- قسمت نوزدهم: درباره ارواح نیاکان یا Ancestral Spiritها بیشتر بدانید
پیشینه داستانی برخی از مهمترین دشمنان بازی Elden Ring (داستانهای فرعی الدن رینگ)
[lwptoc]درباره Golem Warriorها
این غولهای سنگی بزرگ که شبیه آدمیزاد راه میروند، در سرتاسر Lands Between پراکندهاند. حتی یک مورد از آنها در Caelid مخفی است که تواناییهای عجیبی دارد. ریشهی این غولهای سنگی از کجاست و چه کسی آنها را ساخته است؟
نیزهی بزرگ آنها که Golem Halberd نام دارد به ما میگوید: “این نیزه از سنگ سیاه توسط تمدنی ویرانشده ساخته شده است که توسط Guardian Golemها حمل میشود”.
از توضیحات این سلاح دو سرنخ داریم، اولی اینکه این سلاح از سنگی سیاه ساخته شده و دومی آنکه دانش مربوط به ساخت این سلاح متعلق به تمدنی ویران شده است. (براساس تئوریای در Reddit) از Lore سلاح تمام Alabasterها یا Onyx Lordها در توضیحات متوجه میشویم که همهی آنها اشاره دارند به سنگی که از آن ساخته شدهاند. سنگهایی با منشاء شهابی به رنگهای طلایی، آبی و سفید، در این ادامه مبحث به خود Alabasterها میپردازیم ولی اکنون فقط روی این منشاء شهابی تمرکز میکنیم. اگر نام Onyx Gemstone را در اینترنت جستجو کنید متوجه خواهید شد که رنگ این جواهر سیاه (بعضاً سفید) است. جادوی این Onyx Lordها مربوط به جاذبه است و پوست آنها نیز سنگی است و از آنجا که قدرت عظیمی داشتند به آنها ارباب میگفتند. حال آیا میتوان نتیجه گرفت که Alabasterها این Golemها را ایجاد کردهاند و از طریق جادوی گرانشی به آنها تحرک دادهاند یا شاید تمدنی دیگر حتی Alabasterها و Golemها را ایجاد کرده باشد؟
با توجه به این Lore اشاره به Divine Towerها نیز خالی از لطف نیست، طرح و خطوطی که روی بدن این Golemها کشیده شده است با طرح و نقش Divine Towerها به خصوص دربهای عظیماشان یکی است. در بالای Divine Towerها نیز هشت سازه را میبینیم که کنگرههای بزرگی هستند و در مرکز آنها یک سنگ شهابی مشکی رنگ قرار دارد. این طرح بسیار شبیه چشم بزرگ خداگونه غولهای کوهستان است.
این تئوری توجیه خوبی برای آتش درون سینهی Golemها ندارد که شبیه موتور عمل میکند و به Golemها جان میبخشد. منشاء این Golemها نمیتواند ارتباطی با غولهای کوهستان داشته باشد زیرا در هیچ Loreای اشاره به این موضوع نشده است که غولها آنها را ایجاد کردهاند و همینطور وقتی پا به کوهستان غولها میگذاریم در محیطی که غولها اعدام شدهاند هم خبری از Golemها نیست. اما احتمال اینکه Golemها با Onyx Lordها در ارتباط باشند یا هر دو مخلوقِ یک تمدنِ دیگر (نام برده نشده در بازی) باشند بسیار بسیار زیاد است.
در تئوری دیگری میگوید که Golemها از آسمان سقوط کردهاند. اگر به Limgrave بروید و زمینهای اطراف Divine Towerها را بگردید متوجه این Golemها میشوید که روی زمین افتادهاند. همین مورد در Divine Tower قلعهی Stormveil نیز قابل مشاهده است. این Golemها ابتدا از روی زمین بلند میشوند و کنار آنها تکههایی از Golemهای دیگر را میبینید که شکستهاند. طبق این تئوری این موارد تازه از آسمان سقوط کردهاند و بعضی از Golemها که در Caelid و Leyndell و در فلات Altus یا غیره نگهبانی میدهند و روی دوپا هستند، سالها قبل بر روی Lands Between افتادهاند. این تئوری کمی عجیب و تخیلی مینماید ولی نه میتوان رَدش کرد نه میتوان قبولش کرد.
دربارهی Onyx Lord و Alabaster
این موجودات عجیب که گوشهایی شبیه Elfها دارند و در چندین نقطه میتوانیم با آنها مبارزه کنیم، یکی از مرموزترین دشمنان بازی هستند. به توضیحات مربوط به آیتمهای آنها نگاه میکنیم زیرا تنها سرنخهای ما دربارهی ریشههای این موجودات هستند. به نظر Onyx Lord و Alabasterها از یک ریشه هستند و تفاوتی ندارند، یکی از Alabasterها نیز معلم Radahn بوده، پس نقش آنها در Elden Ring میتواند پررنگتر از چیزی که فکر میکنیم، باشد.
در توضیحات Onyx Lord درمییابیم که آنها از “نژادی باستانی هستند که پوستشان از سنگ است و زمانی زنده شدند که یک شهابسنگ سالها پیش [به زمین] برخورد کرد”. در توضیح ذکر نشده است که شهابسنگ به کجا برخورد کرد، پس احتمالاً یک جایی در Lands Between بوده است. در ادامه توضیحات بیان میشود که لقب Lord بخاطر قدرتهای ترسناکاشان به آنها اعطا شده است. در توضیحات Alabaster Lord هم متوجه میشویم که این موجود “یک زندانی Evergoal است که شمشیرش را برای شرارت میچرخاند و نیّت انجام قتل دارد”.
بسیاری از کاربران Fextralife معتقدند که این Alabaster همان Alabasterایست که Radahn را آموزش داده است و Radahn او را در این Evergoal در نزدیکی Caria Manor زندانی کرده است. در شبهجزیرهی جنوب Limgrave مردمانی را میبینیم که اطراف یکی از این موجودات مشغول عبادت این موجود هستند، پس آیا زمانی Lands Between متعلق به آنها بوده است؟
از توضیحات شمشیر Alabasterها آمده است که “این شمشیر خمیده از شهابسنگی به رنگ آبی-سفید ساخته شده است که قابلیت دستکاری گرانش را دارد. شمشیری که مختص Alabasterهاست، نژادی باستانی که پوستی از سنگ دارند و گفته شده است که با برخورد شهابسنگ جان گرفتهاند.” در Wikiئه مربوط به Elden Ring آمده است که Onyx Lordها را در قدیم Alabaster خطاب میکردند. پس Alabaster و Onyx از یک نژاد و احتمال زیاد دو نام مجزا برای یک نژاد هستند.
در توضیحات آیتم Meteorite آمده است که “یکی از جادوهای مکتب Glintstone است که نیروهای گرانش را دستکاری میکند و از خلاء اجرام آسمانی را مانند باران فرامیخواند.” در ادامه گفته میشود که این جادو از Onyx Lordها ریشه میگیرد که پوستی از سنگ داشتند.
[هستند کاربرانی در Reddit که خلاء یا The Void را سرچشمهی همه چیز میدانند.]
حال در مییابیم که Onyxها و Alabasterها در Lands Between بودهاند ولی با سقوط شهابسنگی جان گرفتهاند و اکنون در Lands Between پراکنده هستند. آیا با همان شهابسنگی جان گرفتند که Farum Azula را ویران کرد؟ شاید با شهابسنگی که مردمان Nox از آن Larval Tear را برداشت کردند زندگی یافتند؟ کدام یک با داستان جور در میآید؟
چیزی که میدانیم این است که اگر Radahn جلوی ستارگان را نمیگرفت، اتفاقی که بعد از کشتناش شاهد بودیم همواره رخ میداد. اینطور فرض کنید که سیاره مُشتری وجود نداشت که با گرانش قدرتمندش شهابسنگها را منحرف کند، پس شهابسنگهایی که از کمربند سیارکی منظومهی شمسی رها میشدند شانس زیادی برای برخورد به زمین داشتند. حال از آنجا که Lands Between یک سرزمین فانتزی است پس همراه این شهابسنگها موجودات عجیب و غریب نیز پا بر روی زمینش میگذارند یا باعث میشوند که دایناسورها (در اینجا Onyxها و Alabasterها) دوباره زنده شوند. سوالهای بیجوابی وجود دارند که نمیدانیم و هرآنچه برای توضیح آن گفته شود یک تئوری است و حدس، شاید در DLC یک NPCئی وجود داشته باشد که چیزی از ماهیت این The Void و ریشهی شهابسنگها و ماهیت Glintstone به ما بگوید تا حداقل Golemها و Alabasterها را ریشهیابی کنیم.
دربارهی Fallingstarها
[برگرفته از Screenrant] این موجودات به این دلیل به این نام خوانده میشوند که منشا آنها از جایی دیگر است. سر آنها شبیه مورچه است ولی بدنشان پوشیده از سنگ است، احتمالاً از سنگ ساخته شدهاند. دارای سُم هستند و فَک بسیار قدرتمندی دارند. یوتیوبری به نام BonefireVN در یوتیوب ویدئویی را به اشتراک گذاشت که نشان میدهد Fullgrown Fallingstar Beast و Astel با یکدیگر ارتباط دارند. او در این ویدئو نشان داد که Fallingstar همان سَر را زیر پوست پشمیاش دارد و بدنش مانند Astel است. به نظر میرسد که Fallingstar Beast مرحلهی اولیهی یک چرخهی زندگی است که Malformed Star نیز شامل این موضوع میشود.
مانند چرخهی زندگی پروانه در طبیعت که مراحل گوناگونی را از تولد تا پیله و سپس پروانه شدن طی میکند. این مورد بسیار جالب است و مقایسه Fallingstar Beast و Astel نشان از پیچیدگیها و زوایای پنهان بازی و جزئیاتی دارند که نویسندگان و سازندگان در آنها دقت به خرج داده و به خوبی آنها را از دید بازیکنان پنهان کردهاند.
اگر در اینترنت Antlion را مورد جستجو قرار دهید با حشرهای مواجه میشوید که قبل از پیله و بعد از پیلهاش کاملاً متفاوت است. قبل از پیله Antlion سری شبیه مورچه ولی با آروارهای بسیار بزرگ مشابه Fallingstar Beast دارد او در هنگام لارو (نوزادی) منتظر میماند تا طعمه وارد آروارههایش شود. شبیه Fallingstar Beast که آروارههایش تمام چیزی است که باید از آن ترسید. اما دوران پیلهی Antlion جالب توجه است، آنها خود را درون مخلوط شن و ابریشم پیله میکند. اما Fallingstar شروع به حفر زمین تا رسیدن به یک غار میکند. جایی که از سقف غار آویزان میشود و مرحلهی دوم را آغاز میکند (Malformed Star) یا ستارهی بَد شکل، نقطهی میانی بین Fallingstar Beast و Astel شدن که آنها را چند جا در بازی مشاهده میکنیم.
از بین Malformed Starها در Elden Ring آن یکی که در Ansel River قرار دارد و سنگ پرتاب میکند جالب توجه است زیرا در بالای جایی که این Beast قرار دارد میتوانید Wing of Astel را بدست آورید. “شمشیری ساخته شده از بالهایی ظریف” و در ادامه “درآمیخته با جادوی ستارگان”، در نتیجه با بررسی هر دو Astel موجود در بازی در مییابیم که آنها بالهای خود را دارند، اما این Malformed Star که در Ansel River قرار دارد بال خود را از دست داده و این شمشیر از بال او ساخته شده است.
در واقع با یک تئوری طرف نیستیم، خود Fromsoftware نیز قصد نداشته موجودی با چرخهی زندگی مختلف خلق کند اما Reuse Asset که در مراحل مختلف توسعهی بازی به بزرگی Elden Ring رخ میدهد، برای کاهش هزینه و وقت است. بنابراین از آنجا که ماهیت داستانسرایی Fromsoftware پنهان کاری و گذاشتن سرنخ است، بازیکنان با پیدا کردن این شباهتها داستان Astel و Fallingstar Beast را تعریف کردهاند (این نتیجهگیری Screenrant است و من صرفاً آن را ترجمه کردم).
دربارهی Chanting Winged Dome
حتماً در بازی این خفاشهای انساننما را دیدهاید که آوازی زیبا توام با درد و اندوه را میخوانند. اما آواز آنها چه معنایی دارد؟ این ترانهی کوتاه به زبان لاتین خوانده میشود و میتوانید معنای آن را چنانچه به زبان لاتین تسلط داشته باشید دریابید.
به زبان لاتین:
O, locus ille, beatus quondam, nunc deminuit.
Nos, destinatae matribus, nunc fiunt turpes.
Ploravimus lacrimavimusque,
sed nemo nos consolatur.
Aureum cui irascebaris?
ترجمهی انگلیسی:
Alas, that land, once blessed, now has dimished.
We, destined to be mothers, now become tarnished.
We have lamented and we have shed tears.
But no one consoles us.
Golden one, at whom were you angry?
ترجمهی فارسی:
افسوس، آن سرزمین، زمانی پُربرکت بود، [ولی] اکنون تباه شده است.
تقدیرمان مادر شدن بود، [ولی] اکنون لکهدارمان کردند.
[حال] نالهها سر میدهیم و اشکها میریزیم.
اما کسی ما را دلداری نمیدهد.
ای طلایهدار (منظور Queen Marika است)، بر که خشم گرفتهای؟
– در متن ترانه از واژهی لاتین Fiunt به معنای They’ve Become استفاده شده است که اشتباه خود From Software است و باید از واژهی لاتین Fimus به معنای We’ve Become استفاده میشده که بعد از انتشار بازی دیگر به صداپیشه دسترسی نداشتند تا این مورد را اصلاح کنند. همچنین پیش از ضبط آهنگ، تنظیماتی در متن ترانه انجام گرفته است که همهی این موارد از کانال Antonius Tertius YT گرفته شده که در مارس 2022 مستقیماً با ترانهسرا مصاحبه انجام داده بود (منبع: https://eldenring.wiki.fextralife.com/Chanting+Winged+Dame).
– خوانندهی این ترانه نیز Csádi Nóra مجارستانی است که با Tertius مصاحبهای انجام داده است.
– به نظر میرسد شعر در قالب دوبیتیهای مرسوم در زبان لاتین سروده شده است. دوبیتیهای مرثیهای شامل دو بیت میشوند که یک ریتم ششضربی (هگزامتر داکتیلیک) و به دنبالش یک ریتم پنجضربی (پنتامتر داکتیلیک) است که این قالب شعر با استفاده از الگوی متناوب هجاهای بلند و کوتاه مشخص میشود که دارای مضمون اندوهگین و سوگوارانه است.
– در این شعر سطر اول دوازده هجا و سطر دوم یازده هجا دارد که در تمام شعر این قالب ثابت است. همچنین سطر اول و دوم هر دوبیتی دارای قافیه هستند.
– این قالب شعر به طور گسترده در دورهی روم باستان رواج داشت و برای ابراز حالات اندوه، تفکرات عمیق و سوگواری مورد استفاده قرار میگرفت.
[بقیه مکاشفات دربارهی Chanting Winged Dome را از SVG.com به عرضتان میرسانم]
اما چرا این زنان تبدیل به خفاشهای انساننما شدهاند؟ باید گفت که این زنان در فرهنگ اروپایی هارپی هستند نه خفاش، زیرا در یونان باستان داستانهای زیادی دربارهی آنها وجود دارد که با خواندن آواز به زبان انسانها و صدایی بسیار زیبا که جادویی بود، مردمان را به سمت خود کشانده و به قتل میرساندند. بنابر آوازی که میخوانند متوجه میشویم که آنها زمانی انسان بودند، زندگی عادی داشتند و میخواستند مادر شوند و خانوادهی خود را داشته باشند. اما اتفاقی رخ داد که سرنوشت آنها را برای همیشه تباه کرد و کسی نیز به فریاد آنها نرسید. اما Golden One انتهای شعر به چه کسی اشاره دارد؟ احتمالاً ماریکا که حلقهی کهن را شکست و Lands Between را در تباهی فرو برد همان سوژهی مدنظر است. متن ترانه اطلاعات دیگری را فاش نمیکند ولی به خوبی نشان میدهد، فقط خاندان ماریکا و فرزندانش نبودند که از Shattering صدمه دیدند، تمام ساکنین این خطه محکوم به تیرهبختی شدند.
تئوری دربارهی این Chanting Winged Dameها بیان شده است که میگوید آنها حامله بودند که Shattering رخ داد. از آنجا که این زنان به شدت تحت تاثیر آموزهها و برکت Erdtree بودند (چنانچه آنها را بکشید یکی از آیتمهایی که از خود برجا میگذارند Golden Rune است، این فرض را تقویت میکند). Marika حلقه را شکست و برکت و بزر رحمت Erdtree را از بین برد و این زنان نیز دیگر مورد رحمت Golden Order قرار نگرفتند و جملگی فرزندانشان سقط شد. مانند بازرگانان که با نالهها و فریادهایشان Frenzied Flame را احضار کردند، اما زنان با نالههایشان به چیزی بدتر بدل گشتند (اصولاً در فلسفهی Fromsoftware اینگونه است که Bad vs Chaotic داریم. اتفاقات بد و دردناک زیادی بوقوع پیوسته است که ظاهر قضیه را تشکیل میدهند ولی در پس پرده چیزهای واقعاً شوم و هولناکی در انتظارتان هست تا کشفشان کنید).
درباره Vulgar Militiamen
این حرومزادههای کوچک را در Caelid دیدهاید که از جادهی منتهی به Beastial Sanctum پاسداری میکنند. آنها را در غارها نیز دیدهاید و همینطور در Forbidden Land نیز آنها را زیر پا له کردهایم. اما آنها که هستند و برای چه کسی کار میکنند؟ مزدورند؟ چه ارتباطی میان آنها و Malekith وجود دارد؟ در واقع طبق ویدئوی کوتاه Vaati متوجه شدم که این Vulgarها مزدورانی هستند که برای هر که به آنها Rune بدهد کار میکنند به همین خاطر با این قد و قوارهی کوچکشان بعد از مرگ Rune خوبی به شما میدهند. آنها از Malekith محافظت میکنند پس او به آنها Incantationهای Beastial خود را اهدا کرده تا در مبارزات انواع تسلیحات را بر روی ما به کار گیرند. بخاطر جثهی کوچکشان در Ambushها و کمینها خبره هستند و تلههای سمی را برای اهداف خود کار میگذارند. از Armor آنها متوجه میشویم که آنها را لاغر، پَست و کثیف مینامیدند. آنها را در میدانهای نبرد و سرزمینهای ممنوعه که از حافظهی تاریخ پاک شدهاند خواهید یافت. از سلاحهای آنها میفهمیم که این شبه نظامیان در میدانهای نبردی که کسی حاضر به عبور از آنها نیست میجنگند مانند سرزمینهای ممنوعه، مکانهایی که از حافظهی تاریخ جهان پاک شده است.
البته در توضیحات سلاح آنها که دارای ارّه هست متوجه میشویم که این سلاح برای تکه پاره کردن دشمنان استفاده میشود تا این Militiaها شکم خود را سیر کنند! احتمالاً این Vulgar Militiaها برای تغذیه از گوشت دشمنانشان میخورند.
دربارهی Fallen Hawk Slodierها
از Spirit آنها که برای Summon کردن استفاده میکنیم متوجه میشویم که این سربازان عضو گروهی به نام Fallen Hawk بودند (ارجاعی دیگر به مانگای Berserk که بند شاهین به رهبری Griffith در آن وجود داشت که Guts قهرمان قصه زمانی عضو آن بود). این سربازان Eternal City را کاووش میکردند و با سپرهای بزرگشان در برابر دشمنان مقاوت میکردند. با اینکه مِتُدهایشان ابتدایی است ولی در گروههای دستهجمعی به خوبی عمل میکردند. از Spirit مربوط به Archerهای این گروه نیز میخوانیم که تیرهای کمانشان آغشته به Ghostflameئی بسیار سرد است. آنها نیز به صورت دستهجمعی در میدان نبرد موثرتر هستند و بارانی از تیرهای خود را بر روی دشمنان میفرستند.
از مشعل Ghostflame میفهمیم که این مشعل از شعلهی روح سرد شعلهور میشود و ابزار Fallen Hawkهاست که در رودخانههای زیرزمینی پرسه میزنند. هنگامی که آخرین مشعلهای گروه در جستجوی طولانی مدتشان به خاموشی گرائید آنها شروع به سوزاندن بقایای همرزمان خود کردند و شعلهی روح سرد را دوباره افروختند ولی سرنوشت خود را به عنوان ساکنان ابدی این زیرزمینها مهروموم کردند. از Lore مربوط به Spiritflame Arrowها میفهمیم که به Fallen Hawkها دستور داده بودند که شهرهای زیرزمین را کاووش کنند. در نهایت از Lore مربوط Inverted Hawk Heater Shield در مییابیم که این Band of Fallen Hawk گروهی از بردگان هستند که برای جستجوی در شهرهای زیرزمینی به آنجا فرستاده شدند.
با ترکیب این Loreها و نگاه به ظاهر نامتجانس سلاحهای آنها متوجه میشویم که آنها گروهی از بردهها بودند که بعد از سقوط شهرها به آنجا فرستاده شدند تا به جستجوی چیزی بروند که اربابانشان خواسته بودند. احتمالاً ظاهر عجیب و ترسناکشان بخاطر حرکت کفرآمیزی بوده که با Ghostflameها انجام دادهاند (شعلهور کردن آن با استخوان همرزمانشان). هویت اربابانشان نامشخص است اما عدهای از آنها در Siofra Aquadoct در کنار یک Lesser Crucible Knight مبارزه میکنند که احتمالاً رابطهای بین آنها وجود دارد. ممکن است این Band of Fallen Hawk در زمان اوج قدرت Godfrey به این شهرها فرستاده شده باشند. حال یا اربابشان همان Godfrey بوده یاCrucible Knightها، البته این یک تئوری بیشتر نیست.
دربارهی Wormfaceها
این صورتکِرمیها (یا هرآنچه خودتان مینامیدشان) جزو آن دسته از دشمنانی هستند که وقتی میخواهید سروقتشان بروید باید برنامه داشته باشید، چون به راحتی میتوانند دمار از روزگارتان درآورند! Lore مربوط به این صورتکرمیها از مابقی دشمنان کمتر است. اما Fextralife دربارهی آنها تئوری منطقیای دارد. طبق فایلهای بازی این Wormface با نام Deracine_Male برای صورتکرمیهای کوچک جثه و Deracine_Female برای صورتکرمیهای بزرگ جثه خوانده شدهاند. اکنون میدانیم که این صورتکرمیها زمانی انسان بودهاند. در ضمن Deracine واژهای فرانسوی است که به معنای “از ریشه درآمده” یا “آواره” به کار میرود. طبق تئوری Fextralife احتمالاً اینها اجسادی باشند که در Catacombsهایی که به دور Greattreeها ساخته شدهاند، دفن شده بودند (زمانی که ریشههای Greattreeها با Erdtree در ارتباط بودند، به Lore آیتم Root Resin مراجعه کنید). اما در زمانی که باید جذب Erdtree میشدند توسط Deathroot (فساد Godwyn که بعد از مرگش ایجاد شد) “از ریشه جدا شده” و بعد “آواره” گشتهاند. این حدس به خوبی توضیح میدهد که چرا آنها آغشته به Death Blight هستند و چرا آیتم Sacrificial Twigs را بعد از مرگ برجا میگذارند. که در توضیحات آن آیتم آمده است که از Erdtree هرس شده است.
دربارهی Duelistها
این مبارزان قدرتمند و تنومند را در جایجای بازی مخصوصاً بیرون Colosseum پایتخت میبینید. مشخصاً آنها گلادیاتور هستند که در Colosseumها مبارزه میکردند ولی شاید چیز بیشتری دربارهی آنها وجود داشته باشد. دو نوع از این دشمنان وجود دارد آنها که Duelist نامیده میشوند و چیز غیرعادی در ظاهرشان وجود ندارد و آنها که ردایی سرخ رنگ و زره و کلاهخود سرخ بر سر دارند و Rotten Duelist خوانده میشوند.
با Duelistهای عادی شروع کنیم و طبق معمول جز Set لباس آنها سرنخ دیگری دربارهی احوالات آنها نداریم. از Duelist Helm متوجه میشویم “کلاهخودی برنزی، تزئین شده با مارهای بسیار که توسط گلادیاتورهای Colosseumها پوشیده میشود. این کلاهخود هدف آسانی برای دشمنان است (منظور بزرگی و قابل شناسایی بودن است که در دوران روم باستان نیز رایج بود). مارها به عنوان [نمادِ] خائنین به Erdtree شناخته میشود که مردم از ضرب و شتم (صاحب کلاهخود در میدان مبارزه) او خوشحال میشدند”. همانطور که یقیناً میدانستیم این Duelistها گلادیاتور هستند و در Colosseumها مبارزه میکردند. اما آنها طرف بَد ماجرا بودند، باید ذکر کنم که معمولاً درگیریها در Colosseumها دارای سناریوی از قبل مشخص بودند، مثلاً در Colosseum معروف روم میخواهند داستان شکست گُلها از ارتش ژولیوس سزار را به تصویر بکشند. همگی میدانیم ژولیوس سزار چه بلایی سر گُلها آورد. در Colosseum به جای مردمان گُل از بردههای کارتاژی یا ژرمنها یا افریقایی یا جنایتکاران استفاده میکردند. به آنها چوب و چماق و سنگ میدادند و به افرادی که نقش سربازان ژولیوس سزار داشتند، شمشیرها و سپرهای ارتش روم، تفاوتی که این مبارزات با مبارزاتی که امروزه از تلویزیون تماشا میکنید (مانند کشتیکج) در این است که بردههای نامبرده شده سپیدهدم فردا را نمیدیدند و همگی در میدان Colosseum کشته میشدند. حال که اندکی با سازوکار یک Colosseum آشنا شدید، میدانید که Duelistها معمولاً زنده از میدان Colosseum خارج نمیشدند. اما تنومندی و زورمندی این افراد هم نشان میدهد از مرگ هراسی ندارند.
نکتهی مهم اما عبارت “خائن به Erdtree” است، این خائن چه کسی بوده است که Duelistها با پوشیدن کلاهخودی نمادی از او در میدان Colosseum بودند؟ جواب Rykard است نه Messmer. تصویری از رایکارد که ماری در حال خوردن سرش است در Cinematic ابتدایی Elden Ring مشخص است. Gravekeeper Cloak نیز میگوید این ردا با مارهای برنزی احاطه شده است و توسط گلادیاتورهایی که از Colosseum رانده شدهاند، پوشیده میشد (بقیه Lore تکراری است). پس بعضی از این گلادیاتورها در میدان نبرد پیروز میشدند و شاید مانند روم باستان میتوانستند آزادیاشان را از این طریق بدست آورند. اما نام Gravekeeper Claok یعنی “رَدای نگهبانِ قبر” به ما میفهماند که این گلادیاتورها آزاد نمیشدند! بلکه از قفسی به قفسی دیگر رانده شدهاند، آنها را نگهبانان Catacombsها میکردند.
سِت لباس Rotten Duelistها میگوید که آنها کلاهخود آنها آغشته به Scarlet Rot است. شنل آنها نیز همین موضوع را تایید میکند.
دربارهی Crystalianها
این مجسمههای کریستالی از دشمنان سرسخت بازی هستند که یک مورد از مبارزهی با آنها شامل ۳ عدد از آنها به صورت همزمان میشود که یکی از سختترین Bossfightهای بازی Elden Ring به حساب میآید. اما Lore مربوط به آنها چیست؟
براساس توضیحات کاربری در Reddit میتوانیم اطلاعت خوبی از آنها کسب کنیم.
این کاربر بنابر Lore این Crystalianها میگوید که آنها به عنوان مربی برای Carianها فعالیت میکردند و Carianها نوعی معاهده با آنها داشتند. این مورد را نظر داشته باشید که عهد و پیمان برای Carianها و ساکنان Liurnia بسیار مهم است تا جایی که به طور جادویی نیز الزامآور است. طبق Lore مربوط به Magic Downpour متوجه میشویم که این جادو بعد از عهدی که با Crystalianها بسته شده، آموزش داده شده است.
از نظر استایل و ظاهر آنها متوجه میشویم که آنها Glintstoneهای زنده هستند و آنها با The Primeval Current ارتباط بسیار نزدیکی دارند و از آن عصر تا به حال باقی ماندهاند. این حقیقت با Lusat و Azur نیز که به دنبال Primeval Magic تبدیل به Crysral شدهاند، همراستاست. البته آنها نتوانستند کامل دراین امر تکامل پیدا کنند اما پیرو و استاتید این جریان هستند.
“در جریان اولیه کندوکاو کنید تا دریابید آنها برای جادوگران میزبانان خونگرمی هستند”.
مشابه همین داستان Crystalianها، ما Lordهای Onyx و Alabaster را داریم که در شهر Sellia ساکن بودند و جادوگری را آموزش میدادند. یکی از آنها حتی به Radahn آموزش داده است. این ارتباط بین Onyxها و مردمان Sellia نیز مانند Crystalianها جزء برای رد و بدل اطلاعات و دانشهای کهن نبوده است. البته اگر این مشابهت این چنین بوده باشد، پس میتوان حدس زد که Crystalianها نیز از The Void آمدهاند. علاوهبر این اینها گفته شده است که آنها دارای حکمت (دانش) سنگها هستند که در Lore بازی با Faint Cognition به آن اشاره شده است که به معنای “شناخت ضعیف” است. شناخت ضعیف را میتوان به عنوان خودآگاهی ضعیف نیز قلمداد کرد که به معنای آن است که آنها هرگز نتوانستند به حد هوش و ذکاوت انسانها توسعه یابند. اما این حکمت سنگ (Wisdom of Stone) به آنها اجازه میدهد تا بر سنگها و کریستالها تاثیر بگذارند و بهگونهای آنها را شکل دهند که انسانها نمیتوانند. البته میدانیم که گروهی در Raya Lucaria وجود دارند که در مورد Crystalianها و جادوهای آنها مطالعه میکنند. این گروه معتقدند که رازهایی در دل این Crystalها وجود دارد که مهروموم شده است و آنها به دنبال کشف آن راز/رازها هستند.
اما چرا این گروه دیگر آکادمی پشتیبان ندارند این است که ازدواج رِنالا با راداگون باعث شد که آکادمی نتواند آنها را پشتیبانی کند، زیرا در مقالات قبلی اشاره کردیم که Golden Order با تاریخ قبل از ظهور خودشان به شدت مخالف بودند. به همین دلیل دو تن از بزرگترین اساتید این گروه یعنی Lusat و Azur تبعید شده و تحت پیگرد قرار گرفته بودند.
دربارهی Cemetery Shadeها
مرموزترین و ترسناکترین موجود بازی Elden Ring همین Cemetery Shadeها هستند. کشتن آنها آسان است ولی بعضی از آنها به خوبی در Catacombها پنهان میشوند و طوری برایتان کمین میکنند که مانند فیلمهای ترسناک میمانند.
تمام چیزی که از این موجود میدانیم مربوط به سلاح اوست که میگوید که Cemetery Shadeها در تسخیر موجود حشرهمانند ایجاد میشوند. بر اساس ویدئوی Zullie The Witch که این موجود را مورد بررسی قرار داده متوجه میشویم که Cemetery Shade مردگانی بودهاند که توسط حشرهای دوباره زنده شدهاند. اما بدن این مردگان توسط Death Blight خورده شده است. و دو سوراخ بزرگ بر روی سینهی آنهاست که Player قادر به دیدن آن نیست. زیرا کل بدن موجود درون هالهای سیاهرنگ پوشانده شده است. بدون این سیاهی، چهرهی Cemetery Shade واقعاً ترسناک است و نمیدانم چرا سازندگان آن را سیاه کردهاند. بالای سر این موجود شاخکهایی نمایان است و در حملات چشم سومی نمایان میشود که متعلق به همان حشرهای است که بر روی سر Cemetery Shade قرار گرفته است. این حشره دقیقاً از Dark Souls ۱ برداشته شده همان موجود خرچنگطوری که در Lost Izalith وجود داشت و در Loreاش آمده بود که افراد نگون بخت را کنترل میکند. اگر بیاد داشته باشید در یکی از پایانهای Questline کاراکتر Solaire نیز شاهد بودیم که او توسط یکی از همین موجودات عقلش را از دست میداد و تحت سلطهی آن موجود در میآمد. در Dark Souls ۲ شاهد انسانهایی بودیم که از پشت کمرشان پاهای عنکبوت مانندی بیرون زده بود و بسیار ترسناک بودند. در Sekiro نیز شاهد بودیم که هزارپایان راحبهها و انسانها و حتی میمونهای بزرگ جثه را کنترل میکردند. اینکه این حشره چه ارتباطی با Godwyn و بدن فاسد شدهی او دارد و چه نقشی در جریان “آنها که در مرگ زندگی میکنند” بازی میکند، نامشخص است.