بررسی بازی The First Berserker: Khazan / خشم و خون
با سلام خدمت شما همراهان گرامی وبسایت ساعت هفت، با نقد و بررسی بازی The First Berserker: Khazan در خدمت شما هستیم. بازی The First Berserker: Khazan در تاریخ ۲۷ مارچ ۲۰۲۵ توسط Neople ساخته و Nexon آن را برای تمام پلتفرمها منتشر کرده است. با ما همراه باشید تا دربارهی این بازی بیشتر بخوانید.
تگ مرتبط: نقد و بررسی بازی
مقدمه
شرکت Neople که در کره مستقر است، زیر مجموعه کمپانی Nexon است که base این شرکت در ژاپن است و بازار هدف آنها کره و ژاپن میباشد اما نیم نگاهی به امریکا و تایوان و تایلند هم دارند. Nexon و زیرمجموعههایش معمولاً با عناوین MMORPG شناخته میشوند که اتفاقاً بازیهایشان بسیار خوش ساخت و پر زرق و برق هستند. سری بازی Dungeon & Fighter آنها که Online است، محبوبیت زیادی دارد و چون دارای دنیایی غنی و جهان فانتزی گستردهای است، Nexon دست به کار شده و سعی کرده جهان آن بازی را گستردهتر کند. The First Berserker: Khazan در واقع گسترش دهندهی دنیای Dungeon & Fighter است. Neople اما با ساخت بازی در ژانر Soulslike و هدف قرار دادن مخاطبان بازیهای Hardcore، به نوعی قمار کرده است. حال باید دید میتواند در این ژانر برای خود جایی باز کند و مخاطبان را راضی نگهدارد.
اولین خون
داستان بازی The First Berserker: Khazan دربارهی Khazan از جنگجویان امپراتوری Pell Los است که تلاش دارد جرگهی ژنرالهای امپراتوری دربیاید و ترفیع درجه بگیرد. او در کنار بهترین دوستش Ozma که جادوگری چیره دست است موفق میشوند Hismar اژدهایی Berserk را شکست دهند. بدین ترتیب آنها تبدیل قهرمانان امپراتوری شده و از هر دو تقدیر میشود. اما امپراتور به اینکه این دو محبوب مردم بودند، حسادت کرده و آنها را با حیله و نیرنگ دستگیر کرده و تبعید میکند. خزان مورد شکنجه قرار گرفته و به شدت آسیب میبیند و بعد به کوهستانهای هایماخ تبعید میشود. در راه کوهستان کاروان درگیر بهمن شده و دست سرنوشت خزان را از اسارت میرهاند و در کوهستان موجودی به نام Blade Phantom با او ترکیب میشود. حال خزان با Blade Phantom پیمان میبندد که در ازای کمک به او برای انجام ماموریتش، Blade Phantom به او برای گرفتن انتقام کمک کند.
مفهوم یک شیطان درونی که ما در اینجا با آن روبرو هستیم و قهرمان اصلی آن را کنترل میکند، کلیشهای است که من در بسیاری انیمه و سریال و بازیهای رایانهای به کرّات دیدهام. جالب است که خودم عاشق این کلیشهام چون یک حس مرموزانه و در عین حال قدرتمندانه ای به کاراکتر اصلی میبخشد. خزان و بلید فانتوم شیمی خیلی خوبی با یکدیگر دارند و پویایی لازم را هر یک برای دیگری فراهم میکند از آنجا که تیپ شخصیتی آنها با یکدیگر متضاد است، رابطهی آنها به سرعت برایتان لذتبخش خواهد شد. Blade Phantom به ارتباطات انسانی و فضیلتهایی مانند قهرمان بودن، دستگیری، مردمداری و غیره به دید تحقیر مینگرد، در حالی که Khazan این فضایل را ارجمند میشمارد.
با این حال، از نظر رشد شخصیتی، خزان و بلید فانتوم در طول داستان تغییری نمیکنند و متأسفانه برای بسیاری از شخصیتهای دیگر هم همینطور است. علاوه بر این، شخصیتهای جانبی که در روایت معرفی میشوند، همیشه یک لحظه اهمیت دارند و آن هم بخاطر مهارت یا جادوی خاصشان است ولی بعد از آن از داستان کنار گذاشته میشوند. متاسفانه این دوقطبی بودنِ پروتاگونیستِ ما میتوانست منجر به شصیتپردازیهای بهتری شود ولی سرسری گرفته شده است و باعث شده داستانِ خزان صدمه ببیند. البته در داستانسرایی شاهد پیچشها و گرههای داستانی هستیم که انصافاً عالی کار شدهاند و اتفاقاتی میافتد یا رازی برملا میشود که متعجب خواهید شد. اما کاراکترهای فرعی و روایط کاراکترها میتوانست عمیقتر باشد تا داستان اثرگذاریِ بیشتری داشته باشد.
سازندگان از آنجایی که داستان خزان را برپایه جهان Dungeon & Fighter ساختهاند، در بازی یک Codex وجود دارد که میتوانید دربارهی کاراکتر و پیشزمینه و بیوگرافی آنها بیشتر بخوانید تا اطلاعات بیشتری از جهان بازی دستگیرتان شود.
دنیای Dungeon & Fighter به لطفِ وسعتش، نقشِ پررنگی در داستان بازی ایفا میکند. اژدهایان و جنگجویانِ افسانهای، جادوها، سلاحها، حتی گونههای مختلف اژدهایان و یا میمونهای معبد سنپو، هیولاهای Yeti غولپیکر، فرمانروای عالم مردگان و سرزمینها و فرهنگها و غیره، دستمایه بزرگی برای The First Berserker: Khazan فراهم آوردهاند تا فانتزی منحصربهفردی داشته باشد. اژدهایان از خزان بخاطر آنکه Hismar را کشت، کینه دارند و جالب است که در طول داستان متوجه میشوید، این کینه بزرگتر شده و گریبان نژاد انسان را گرفته است و اژدهایان دوست دارند سر به تن انسانی نباشد. دنیای Netherworld نیز داستان Blade Phantom را روایت میکند و ماموریتهای اختصاصی او را شامل میشود.
در کل داستان The First Berserker: Khazan درگیرکننده است و میتواند شما را پای اثر از این حیث نگه دارد. نحوهی روایت داستان کمی با آثار مشابه دیگر فرق دارد ولی از آنجا توضیحات و Codex ساده بیان شدهاند قابل دنبال کردن است. اما توسعهی کاراکتر و شخصیتپردازی ضعیف کار شده است و شخصیتهایی هستند که دوست داشتم بیشتر در داستان مشارکت داشتند یا افتوخیز داشتند و داستانشان فراز و فرود داشت. البته پیچش داستانی بازی بسیار خوب کار شده است و همین میتواند شما را راضی نگه دارد.
گیم پلی
اگرچه The First Berserker: Khazan داستانی همه جانبه ارائه میدهد، ولی قطعا تاکید بسیار بیشتری بر گیمپلی دارد و برخی از مکانیکهای اساسی Soulslike را برای جذب مخاطبانِ وسیعتری ساده میکند و در عین حال از چندین عنوان Soulslike به خصوص Nioh 2 الهام میگیرد. مکانیزم مبارزات بازی بسیار عالی کار شده است و از این حیث و بر حسب اینکه عناصر زیادی را شامل میشود، تنها رقیبش Stellar Blade میتواند باشد.
زمانی که صحبت از ساختار اساسیِ گیمپلی و طراحی مراحل به میان میآید، نمیتوان کتمان کرد که The First Berserker: Khazan از عناوین دیگر الهام گرفته است. Hub اصلی، معروف به Crevice، در بین Netherworld و دنیای فانی وجود دارد و به عنوان نقطه سفر سریعِ شما به ماموریتها عمل میکند. برای سفر، با یک Phantom Gate ارتباط برقرار میکنید، که نقشهای از منطقه را به همراه جزئیات ماموریت، سطوح توصیهشده و Collectableها باز میکند. هنگامی که تمام ماموریتهای اصلی را در یک منطقه کامل کردید، پلکانی را که به دروازه فانتوم بعدی در Crevice منتهی میشود، باز میکند و این کار را برای تمام بازی باید تکرار کنید. Hub بازی بسیار شبیه به Demon’s Souls و The Nexus معروفش است که با Archestoneها به نقاط مختلف سفر میکردیم و انتخاب ماموریتها شبیه Nioh 2 است که برعکس ساختهی Team Ninja، ماموریتها بسیار بهتر تفهیم میشوند. شباهت Hub بازی به The Nexus باعث میشود که به راحتی بتوانید در Hub به همه چیز عادت کنید و NPCها را به راحتی پیدا کرده و داستان آنها را دنبال کنید. در عین حال وقتی استایل نقشهی هر منطقهی بازی شبیه Nioh 2 است و ماموریت محور بودن آن، باعث میشود به راحتی بتوانید در بازی پیشرفت کنید و مراحل سخت و سختتر (آسان نداریم رفقا) را از هم تفکیک کنید. البته برعکس Demon’s Souls مکان Hub بازی دارای رمز و راز و Treasure نیست. این چیزی است که تمام Soulslikeها حتی Lords of the Fallen هم آن را داشت. اما Crevice انتظارات شما را برآورده نمیکند.
در مورد ماموریتهای بازی و طراحی Levelها، در ابتدا با شروع خطی و کاملا خستهکننده شما را فریب میدهد، اما به آرامی و به تدریج به ماموریتهای پیچیدهتر و طولانیتر با Level Designهای عمودی، میانبرها، محتوای غیرقابل از دست دادن و حتی دیوارهای مخفی و دربهای مخفی تبدیل میشود. مراحل اغلب به شدت از عناوین متعدد Soulslike، مانند روستاهای سوزانده شده از Nioh یا Sens Fortress و Anor Londo از Dark Souls یا حتی باتلاقهای سمی و کلاسیک میازاکی الهام میگیرند. Collectableها نیز در تمام سطوح وجود دارند، با چند Red Gem که میتوان آنها را با Bonusهای مختلف تعویض کرد، و بعداً Jarlings را داریم که از Nioh الهام گرفته شده و مانند کوداماها عمل میکنند. حتی Remenantها هم هستند که هنگام تعامل با آنها دیالوگی میگویند، و مأموریتها همیشه با یک Boss و عنوان «Mission Completed» به پایان میرسند. بنابراین به راحتی میتوان حدس زد که کارمندان Neople بزرگترین طرفداران سری Nioh در دنیا هستند.
اگر بخواهم طراحیهای سطح این بازی را با دیگر بازیهای Soulslike مقایسه کنم، میگویم که این بازی در اوج خود به سطح Demon Souls میرسد که متاسفانه این جمله فقط وصف حال 2 منطقه پایانی بازی است. برای چند ماموریت، میتوانم با اطمینان بگویم که تجربهای متفاوت از هر Soulslike دیگری بود. در مورد بقیه مراحل، احساس میکردم که من قبلاً تمام ترفندها و دامهای عناوین دیگری را که سازندگان از آنها الهام گرفته بودند، میدانستم. این بدان معنا نیست که من از آنها لذت نمیبرم، خیر، و باید بگویم که همهی آنها تقریباً عالی اجرا شدهاند، که برای شرکتی که هرگز یک بازی ARPG ایجاد نکرده است و به بازی Soulslike فکر نمی کند، بسیار چشمگیر است. اما از آنجا که Niohها قبل شبیهش را اجرا کرده بودند، این موارد کمی توی ذوقم زد.
به طور کلی ساختار بازی کاملاً هوشمندانه انجام شده است و طراحی Levelهای ماموریتها ضعیف شروع می شود، اما بسیار قوی به پایان میرسد. شاید برای Level Designها کمی بیش از حد الهام گرفته شد اما در کل راضی کننده هستند.
مبارزات و Buildها
حال نوبت به مبارزات بازی و سیستم و مکانیزم آن است. مبارزه در این بازی مملو از ایدههای تازهای است که به عنوان Devil May Cry تعلق دارند، اما ما آنها را در یک بازی Soulslike میبینیم. گیمپلی با انیمیشنهای درجه یک، جلوههای صوتی و فریمهای کوبنده که همگی به نبردی عالی و رضایتبخش ختم میشوند که تقریباً بازی را تبدیل به یک عنوان هکانداسلش میکنند. با این حال، اگر با بازی به این شکل رفتار کنید، صبر و شکیبایی مورد نیاز برای Bossfightها شما را مجبور میکند که با Parry و/ یا Dodge رفتن خود را تبدیل به استاد Khazan کنید. آنها حتی حرکات Burst Counter ویژهای دارند (باز هم مستقیماً از Nioh الهام گرفته شده) که سیستمی رضایتبخش و پاداش دهنده است.
Khazan تعادل خوبی بین صبر و حوصله بازیکن و ابزارهای تهاجمی که به آنها داده شده، پیدا کرده است تا مبارزات در اثر اسپم کردن بازیکنان و احترام نکردن به دشمنان خیلی سریع تمام نشود یا از حملات بیش از حد دشمن که شما را به شدت تنبیه میکنند، ملالتبار نشود. هسته اصلی مبارزه، ارتقاء سطح است. شما یک جوهر Netherworld به نام Lacrima را از اجساد به دست خواهید آورد، دشمنان و Bossها را شکست میدهید که میتوانید از آن برای افزایش آمار خود استفاده کنید، که تفاوت زیادی با عناوین Soulslike دیگر ندارد. علاوه بر این، شما با Netherworld Energy که در هر نقطه فعال میکنید، دوباره شارژ میشوید.
سه نوع مختلف سلاح وجود دارد که میتوانید در بازی یکی از آنها را انتخاب کنید. Dual Wield که دارای حملات کوتاه برد اما سریع و زیرکانه است، Greatsword با ضربات سخت و حرکات دفاعی و Spear با دسترسی طولانی و Comboهای دیوانهکننده. همه این سلاحها دارای سبکهای بازی بسیار متفاوتی هستند که نحوه بازی شما را کاملاً تغییر میدهند و تقریباً آن را از یک سلاح به سلاح دیگر کاملاً متفاوت میکنند. هسته اصلی این سیستم درخت مهارت است که در آن مهارتهای بسیار متمایز و پاداشهای Passive برای هر سلاح و درخت مهارت مشترک برای مهارتهای Universal و Passiveها وجود دارد.
موتور این سیستم Spirit است، منبعی که با حمله به دشمنان و Parry کردن کامل آنها به دست میآورید و میتوانید از آن برای فعال کردن مهارتهایی که در درخت Skill باز کردهاید، استفاده کنید. مهارتها یا در ترکیب اسلحه شما گنجانده میشوند، یا یک Spirit باید هزینهی آنها کنید، یا بخشی از حرکت اسلحهای خواهند بود که هزینه Spirit دارد. همچون Black Myth Wukong اینجا هم بدون هزینهی اضافی میتوانید Skill Tree خود را کاملاً Reset کنید و سبک و استایل متفاوتی برگزینید تا ببینید چطور میتوانید خود را با مبارزات وقف دهید. تنها مشکلی که من میتوانم از این سیستم درخت مهارت بگیرم این است که برخی از مهارتها از نظر منطقی بهتر از سایر مهارتها در سطح بنیادی خواهند بود، مانند حمله سنگین شارژ شدهی شما که باعث افزایش آسیب یا فقط دسترسی بیشتر و یا با Combo ترکیب میشود. اما بازی هر یک از این مشکلات را با ترکیب Armor و مهارتهای بهدستآمده از bonusهای Armor کامل، حل میکند.
تجهیزات این بازی شامل اسلحه، کلاهخود، زره، دستکش، ساق، چکمه، حلقه و گردنبند میباشند. تنها تفاوت بین دندهای که برمیدارید مجموعهای است که به آن مربوط میشود و ویژگیهای تصادفی آن. با فرض اینکه در همان سطح و کمیابی بماند، هرگز اسلحهای با آسیب حمله بالاتر از سلاح دیگر پیدا نخواهید کرد. بنابراین ساخت Build در این بازی به طور کلی از Armor انتخابی شما و آن ویژگیهای تصادفی است که Armor دارد. شما میتوانید ستها را با هم ترکیب کنید، اما برای کسب مهارت از ست، به طور کلی به 5 تا 8 قطعه از همان Armor نیاز دارید.
تعداد این Bonusها و مهارتها و Passive زیاد است و نمیتوان آنها را اینجا شرح داد و خودتان باید آنها را کشف کنید. باز هم در مجموعه تنوع زیادی در بین Armorها و Bonusهایشان نیست که در نهایت منجر به ساخت Buildهای گوناگون شود. سادهسازی Buildها چیز بدی نیست و با اینکه تنوع مهارتها و Skillها زیاد است ولی در نهایت محدود به چند Build خواهید بود و روی این قضیه زیاد نمیتوانید مانور دهید. اما در بین مهارتها هستند تعدادی که مخفی میباشند و باید آنها را در طول بازی بیابید.
در آخرین بخش برای گیمپلی، اجازه دهید در مورد تنوع دشمنان صحبت کنیم. استخر Khazan کاملاً بزرگ است، با بیش از 80 نوع دشمن مختلف که در سراسر بازی شما پخش شدهاند و تقریباً همه آنها دارای یک مجموعه حرکتی منحصر به فرد هستند. حالتی وجود دارد که عنکبوتهای همراه شما را به رباتهای خزنده تبدیل میکند که از نظر من خندهدار و جالب بود.
گاهی اوقات دشمنان Eliteئی در یک ماموریت وجود خواهند داشت که در حالت Frenzy هستند و نوارسلامتی زیادی دارند و مانند Death Basiliskهای سری Souls و Elden Ring میتوانند در جا شما را هلاک کنند. از نقطه نظر Boss، باسهای اصلی ماموریت همگی منحصر به فرد و فوقالعاده خوب طراحی شدهاند. همچنان یادگیری حملات Bossها و نحوهی صحیح برخورد با آنها کاری است که باید انجام دهید. Bossهای فرعی هم با اصلیها تفاوت دارند ولی در کل نسخهای ضعیفتر از Bossهای اصلی هستند.
موسیقی و صدا
موسیقی متن بازی عالی است. Soundtrackها در سطح Lies of P یا Stellar Blade نیستند، اما در این کار باعث میشوند که من برای مبارزه با Bossها هیجان داشته باشم یا هنگام مواجهه با تراژدی تحت تاثیر قرار بگیرم. صداپیشههای انگلیسی فوقالعاده کار کردهاند، با حرفهایهای شناختهشدهای که احتمالاً آنها را میشناسید، در درجه اول آنتونی هاول (مارگیت از Elden Ring) در نقش بلید فانتوم، بن استار در نقش خزان (کلایو رازفیلد از FF16) یا هالی ارل در نقش دافرونا (لیلیا از LoL)
فقط چند مشکل جزئی باعث میشود طراحی خزان بینقص نباشد. تاکید بر رنگ قرمز باعث شده است که حتی در حین ماموریتهای سطوح و پلتفرمها تشخیص ندهید و یا آنقدر رنگ قرمز در تصویر به کار میرود که اگر از مانیتور چشم بردارید ممکن است مجبور شوید برای لحظاتی چشمانتان را استراحت بدهید. رنگ قرمز بر این فلسفه در بازی گنجانده شده است که داستان یک تراژدی تلخ است، اما بیشتر بر خونین بودن این انتقام تاکید دارد. علاوه بر این، چند باگ جزئی در بازی من وجود داشت و چندبار شاهد افت فریم در چند ماموریت آخر، شاید از 90 به 50 یا 60 فریم در ثانیه بودم، اما به هیچ وجه بر گیمپلی بازی تأثیری نداشت.
سخن آخر
امتیاز بازی The First Berserker: Khazan
بازی The First Berserker: Khazan بیشتر از آنکه Soulslike باشد به نوعی تداعی کننده بازیهایی مانند، سری Nioh یا Devil May Cry و سری Souls است. از این منظر مشابه Stellar Blade میماند و آن بازی نیز بسیاری از جنبههای مثبت هر بازی را در خود گنجانده بود. اگر از Hardcore بازان قهار هستید و دوست دارید دوباره خود را به چالش بکشید Khazan برای شماست.