بررسی فیلم Birds of Prey / سقوط پرندگان شکاری

بررسی فیلم Birds of Prey 

هارلی کویین از شخصیت های دنیای گاتهام با رنگ و لعابی جدید به پرده سینما بازگشته است. این بار داستان او و چند تنِ دیگر از زن های گاتهام را از زبان هارلی دنبال می کنیم. فیلم Birds of Prey ادغامی از صحنه های طنز ، اکشن و درام به کارگردانی Cathy Yan  است. Birds of Prey  در تاریخ ۷ فوریه ۲۰۲۰ به اکران عمومی در آمد و توانست در 4 هفته ای که در باکس آفیس قرار دارد نزدیک به 190 میلیون دلار فروش کند. با سایت ساعت هفت با بررسی فیلم Birds of Prey همراه باشید.

خلاصه داستان …

در ابتدای فیلم، بوسیله ی یک انیمیشنِ کوتاه با هارلی کویین بیشتر آشنا می شویم. که بسیار ایده ی خوبی برای شروع فیلم است بخصوص برای کسانی که در مورد این شخصیت کمتر می دانند‌. هارلی کویین بعد از اتمام تحصیلاتش به عنوان یک روانشناس در تیمارستان گاتهام مشغول کار می شود. او در انجا با جوکر آشنا می شود و طولی نمی کشد که جنونِ جوکر او را تحت تاثیر قرار داده و عاشق شخصیتش می شود. پس کویین جوکر را فراری می دهد و خود را وقف او می کند و مسیر زندگیش به کلی تغییر می کند و دنباله روی جوکر می شود.

بعد از مدتی جوکر از هارلی جدا می شود. با جدا شدنش از جوکر، او شخصیتِ دیگری پیدا می کند و خود را تنها می بینید. تمام کارهایی که بواسطه ی قدرتِ حضور جوکر انجام داده بود به یک حسرت برای او تبدیل می شود. اما کارهایی که در کنار جوکر انجام داده بود دشمنان زیادی برایش بوجود آورد. پس تمام آنها وقتی متوجه می شوند دیگر جوکری در کار نیست که از هارلی پشتبانی کند برای انتقام گرفتن به دنبال او می آیند. اما داستان Birds of Prey فقط در مورد هارلی کویین نیست بلکه در طول فیلم با شخصیت های زن دیگری نیز از شهر گاتهام آشنا می شویم و آنها جلوتر در کنار هم برای هدفی مشترک می جنگند…

بررسی فیلم…

داستان با اتفاقی تاثیرگذار یعنی جدایی هارلی از جوکر شروع می شود چند صحنه ی ابتدایی بسیار جالب توجه است مخصوصا بازی بسیار خوبِ “مارگو رابی ” اوایل فیلم را بامزه و جذاب کرده است. دردِ دوریِ جوکر، خرابکاری هایی که انجام می دهد. کمی فلش بک به گذشته برای شناخت بهترِ شخصیتِ کویین همه ی اینها شیرین درست شده است. در کنار این مسائل می توانید از جلوه های ویژه ، طراحی صحنه خوب و طراحی لباس های رنگارنگ فیلم لذت ببرید که محیط فیلم را خاص کرده است.  در کل نیم ساعت اول فیلم، قابل قبول است و روند مناسبی دارد و ما را بیشتر با حال و هوای فیلم و شخصیت اصلی آشنا می کند اما از طرفی داستان هر چه جلوتر می رود و شخصیت های بعدی اضافه می شوند متوجه خواهید شد یک جای کار مشکل دارد. هر چه فیلم به جلوتر می رود مشکلات اصلی فیلم ظاهر می شوند .

 اول نگاه مرد ستیز و فمنیستی است که در فیلم دیده می شود. تمام شخصیت های مثبت فیلم زن هستند و در مقابل تمام شخصیت های منفی فیلم را مردها تشکیل می دهند! در بین شخصیت های منفی و حتی گروهشان، حتی یک زن نیز دیده نمی شود. و هیچ مردی در این فیلم نیست که منفی نباشد! اگر همین فیلم با شکلی دیگر یعنی مردها بر علیه زن ها تولید می شد مطمئنا انتقادهای بسیار شدیدی از آن به عمل می آمد. در کل میانه روی در تمام مسائل باید اعمال شود اما در اینجا هیچ میانه رویی دیده نمی شود و به شکل کاملا آشکاری با یک فیلم فمنیستی طرف هستیم.

 از طرف دیگر داستان و شخصیت ها آن ارتباط و عمق لازم را ندارند. شخصیت ها بسیار سطحی هستند و داستان کاملا قابل پیش بینی است و اتفاقاتی که دختر ها را در کنار هم جمع می کند نیز اصلا دلنشین نیست. همچنین شخصیت های منفی نیز آن کشش لازم را ندارند و هیچ پیش زمینه داستانی از آنها در طول فیلم گفته نمی شود و برایتان به جز بی رحمی و خشونتشان چیز دیگری  در فیلم نشان داده نمی شود. پس فیلم فاقد یک شخصیت منفی قوی است. مسائل مختلفی پشت سر هم اتفاق می افتد. تعقیب و گریزها ، اکشن های فانتزی تن به تن ، استفاده از سلاح های مختلفی این ها فیلم را پر هیجان کرده است. ولی مشکل اصلی داستان و شخصیت هایش است که به جز هارلی کویین با هیچ کدام دیگر نمی توانید ارتباط برقرار کنید و حتی خود هارلی نیز شخصیت پر قدرتی ندارد ولی در کل بامزه است و بعضی وقت ها تیکه ها و حرف های با معنی و بامزه ای می زند و در صحنه های اکشن حرکات زیبایی انجام می دهد ولی  شخصیت های دیگر کاملا بی اهمیت هستند. ارتباط خود شخصیت ها با یکدیگر نیز کاملا ضعیف ساخته شده است. در کل برخی شخصیت ها چند دیالوگ نیز با هم ندارند ولی به یکباره با هم دوست صمیمی می شوند و گروه تشکیل می دهند.

کمی در مورد شخصیت های فیلم

سیاه قناری (black canary) او یک خواننده در کافه ی بلک ماسک (Black Mask) (شخصیت منفی فیلم) است که به یکباره به راننده ی شخصی بلک ماسک تبدیل می شود. خود بلک ماسک زن ها را بسیار تحقیر می کند و می خواهد مالک آنها باشد یکی از ویژگی های او خشونت و جنون ذاتی اش است و دوست دارد پوست صورت را به کمک یکی از نوچه هایش به نام Victor Zsasz از جا در بیاورد. شخصیت بعدی هانترس (Huntress) است، او در بچگی خانواده اش را توسط گروهی از دست داده و اکنون برای انتقام از یکی از افراد بلک ماسک که در این کار دست داشته وارد صحنه می شود. شخصیت رنه که یک کارآگاه است و به شکلی به این گروه متصل می شود. و شخصیت کاساندرا یک دختر بچه ی جیب بر که عامل اصلی بسیاری از اتفاقات فیلم است. (به خاطر لو نرفتن داستان توضیحات کامل داده نشد.)

در طول فیلم نمی توانید آنطور که از یک فیلم کمیک بوکی انتظار می رود و در آن شخصیت ها  اهمیت بالایی دارند،با شخصیت ها آشنا شوید و همین  باعث می شود که خیلی زود همه چیز در طول فیلم برایتان بی اهمیت شود.

فیلم Birds of Prey به صورت غیر مستقیم و در دل شهر گاتهامِ خیالی به ما تلنگرهایی نیز وارد کند. نگاهها و رفتار نادرست با زن ها می تواند آسیب های جدیی به آنها وارد سازد. اینکه زن ها به صورت مستقل اگر به آنها اعتماد شود می توانند کارهای بزرگی انجام دهند ولی بی توجهی و تحقیر کردن آنها شکاف هایی در جامعه بوجود می آورد.

نتیجه ی گیری

فیلم Birds of Prey یک هارلی کویین جذاب را به دنیای سینما معرفی می کند‌. “مارگو رابی ” خیلی خوب توانسته یک شخصیت فانتزی مانند هارلی کویین را زنده کند و دوست داشتنی و بامزه است و شما را می خنداند. همچنین اکشن های هیجان انگیز و سریعی که در فیلم می بینیم جذاب است. اما مشکل Birds of Prey داستان ضعیف و قابل پیش بینی ، شخصیت های سطحی ، نبود یک شخصیت منفی قدرت مند و نگاه مرد ستیزِ افراطی آن است. اگر شما نیز مثل ما انتظاراتتان را از این فیلم بالا برده بودید… آن را پایین بیاورید تا ناامید نشوید و بیشتر از فیلم لذت ببرید. همچنین فیلم دارای خشونت هایی می باشد و اصلا مناسب کودکان نیست پس به همراه خانواده آن را نگاه نکنید.

امیدوارم از مطلب “ بررسی فیلم Birds of Prey ” لذت برده باشید تا بعد…