داستان رانی و شعله های دیوانگی / داستان الدن رینگ قسمت چهاردهم

در این بخش به آخرین قطعات از پازل داستان Elden Ring می‌پردازیم. اول شاهدختِ ماه، یا Ranni The Witch کاراکتری است که در واقع داستان بازی Elden Ring بیشتر از آنکه درباره کاراکتر ما (Tarnished) باشد درباره‌ی اوست. به گفته‌ی بسیاری از بازیکنان پایان‌بندی این شخصیت بخاطر آنکه جلوی نفوذ اراده‌ی بزرگ‌تر و دوانگشت‌ها را از Lands Between می‌گیرد، بهترین پایان بازی است. دوم اما در مورد بدترین پایان بازی و تبدیل شدن به ارباب شعله‌های دیوانگی صحبت خواهیم کرد. با ساعت هفت با آخرین قسمت از داستان الدن رینگ همراه باشید.

این مطلب بخشی از راهنمای سفر شما در بازی ELDEN RING است برای مطالب مشابه بیشتر به صفحه اصلی مراجعه کنید.

دنیای الدن رینگ

داستان کامل بازی ELDEN RING (فهرست)

قسمت قبلی: داستان ماریکا و راداگون

داستان رانی و شعله های دیوانگی

داستان بازی منطقه Liurnia of the Lakes
شخصیت Ranni the Witch در بازیِ Elden Ring مغز متفکر پشت قضایای بازی است. او کسی است که حتی قبل از ورود شما بسیاری از جریات Lands Between را به حرکت در می‌آورد.

شاهدخت ماه

شخصیت Ranni the Witch در بازیِ Elden Ring مغز متفکر پشت قضایای بازی است. او کسی است که حتی قبل از ورود شما بسیاری از جریات Lands Between را به حرکت در می‌آورد. در اینجا خواهید فهمید Ranni کیست و چگونه رویداد Shattering را مهندسی کرد!

شاهدخت Empyrean

رانی تنها دختر ملکه رِنالا و راداگون قهرمانِ نظم طلایی است. او دو برادر تنی به نام‌های ژنرال رادان و قاضی رایکارد دارد، او علاوه بر اینکه تنها دختر این دو بود، تنها فرزند این خانواده است که از بدو تولد Empyreanئی بود. Empyreanها افرادی هستند که توسط دوانگشت‌ها برگزیده شده تا جانشین ملکه ماریکا شوند، آنها همچنین می‌توانند نظم فعلی را جایگزین کنند. برخی نمونه‌ها در بازی Malenia و Miquella دوقلوهایِ راداگون و ماریکا هستند یا Gloam-Eyed Queen که در قسمت‌های قبل به آن پرداختیم. به هر Empyreanای در بدو تولد یک سایه داده می‌شود، این سایه هم محافظ شخص است و هم اگر فرد Empyreanای راهش را از اراده‌ی بزرگتر جدا کرد، قاتل اوست. Ranni اما به سایه‌ی خود به طرز باورنکردنی‌ای نزدیک شد و او را برادر-ناتنی خود نامید.

رانی تحت آموزش مادرش با جادوی Full Moon آشنا شد، که الهام بخش جادوهای قمری Ranni بود. با این حال Ranni ماه متفاوتی نسبت به ماهِ کامل رنالا را کشف کرد، قمری سرد و تاریک، همان ماهِ گمشده‌ی شهر Nokron, قمری که باعث شد مردمان Nox توسط اراده‌ی بزرگتر دچار نفرین شوند. Ranni برای مردمان Nox همان اربابِ شبِ تاریک بود که در پیشگویی‌های مردمان Nox آمدنش وعده داده شده بود. بدین ترتیب Ranni شروع به تشکیل تیمی برای رسیدن به اهدافش کرد، از جمله یاران او، استادِ جادوگری‌اش Renna The Witch یا همان Snow Witch [آری، این احتمال وجود دارد که بدنی که روح Ranni در آن قرار گرفته و ما با او در بالای برج‌های “سه خواهر” ملاقات می‌کنیم، متعلق به استادش Renna بوده باشد.] که به او جادوی ماه کامل تاریک و جادوی سرما را آموخت، آدولای اژدها، که در مبارزه بهترین بود [که ما جانشین او می‌شویم]، Preceptor Seluvis، یک متخصص در جادوی Puppet (عروسکی) شهرهای ابدی [اینکه روح Ranni درون یک عروسک پنهان می‌شود احتمالاً ایده‌ی و کار ایشان است] و Iji، دوست و مشاور او از دوران طفولیت، او این تیم را برای یک هدف جمع کرد تا در مهار نفوذ دوانگشت (همانی که او را Emprean کرد) به او کمک کنند.

داستان رانی و شعله های دیوانگی / داستان الدن رینگ قسمت چهاردهم 1

توطئه‌ی قداره‌های سیاه

رانیِ جوان تحت نظارت دوانگشت‌اش (همانی که او را برای امپرئین شدن برگزیده بود) قرار داشت ولی برای پیش‌برد نقشه‌هایش از قبول Rune بزرگ ماریکا خودداری کرد. وقتی با عروسک او که روحش در آن قرار دارد صحبت می‌کنید او بیان می‌کند که به نظرش دوانگشت‌ها و اراده‌ی بزرگتر بیش از حد درگیر مسائل سرزمین‌های میانی هستند. او اذعان می‌کند که روح افرادی که تحت نظارتِ نظم طلایی قرار دارند، به این مذهب گره خورده است و سرنوشتی جز این ندارند ولی نظم جدیدی که خود می‌خواهد شروع کند، سرنوشت افراد را به آنها می‌سپارد تا هرطور که خواستند آن را رقم بزنند.

او تنها کسی نبود که چنین طرز فکری داشت، برادر ناتنی‌اش Godwyn و برادر تنی‌اش قاضی رایکارد نیز به این نتیجه رسیده بودند و می‌خواستند نظم طلایی را از بین ببرند. این سه موفق می‌شوند Runeئه Destined Death را از Maliketh، سایه‌ی ماریکا، بدزدند! سپس “شب قداره‌های سیاه” را اجرا می‌کنند. [همانطور که در قسمت‌های قبل توضیح دادم Ranni این قاتلین را با وعده‌ی Age of Stars از ماریکا دور می‌کند.] گادوین با ادامه‌ی زندگیِ فراتر از مرگ، روحش برای آنها که در مرگ زندگی می‌کنند، شهید شد و Ranni با مرگ بدنش، خود را از نفوذ دوانگشت‌اش رهانید، با این حال روحش درون عروسک، به قول معروف گیر کرده است. اما ستارگان سرنوشت او را بدست گرفتند، همانطور که سرنوشت خاندان سلطنتیِ کاریان را در دست داشتند. ستارگانی که رادان برای نظم طلایی در بند کرده بود، اینجاست که Tarnished وارد می‌شود.

شاهدختِ ماه و همسرش

وقتی Tarnished، رانی و Blaidd را پیدا می‌کند آنها را سرگردان و واپس مانده می‌یابد. آنها می‌دانند که باید به Nokron بروند ولی نمی‌توانند از Nokstella راهی به آنجا بیابند. Tarnished از سلوویس می‌خواهد که کمی مفید باشد و او شما را به Sellen هدایت می‌کند. او درباره‌ی ارتباط Carianها با ستارگان به شما می‌گوید. هنگامی که شما و Blaidd موفق می‌شوید رادان را شکست دهید، ستارگان آزاد می‌شوند و یکی از آنها به Limgrave برخورد می‌کند و راهی به Nokron می‌گشاید.

در این شهر شما نهایتاً گنج پنهانش یعنی، The Fingerslayer Blade را می‌یابید که Ranni سالهاست در جستجوی آن بود. هنگامی که تیغه را به رانی می‌دهید، او سفری را آغاز می‌کند تا به محرابِ ماه، محل دوانگشت‌اش برسد و او را با این دِشنه از بین ببرد. او اصرار دارد که باید این سفر را به تنهایی طی کند و مجسمه‌ی وارونه‌ی کاریان را به شما می‌دهد تا بتوانید جسدش را بیابید. علت آنکه او این سفر را به تنهایی طی کرد بخاطر آن است که توسط برادر‌ناتنی‌اش Blaidd تحت تعقیب است، Blaidd اکنون نمی‌داند چرا اینگونه رفتار می‌کند و می‌خواهد Ranni را بکشد، دلیل این رفتارِ جنون‌آمیز او این است که دوانگشتِ رانی و اراده‌ی بزرگتر، Ranni را تهدیدی مستقیم برای اَمیال خود می‌دانند. اما شما به موقع به داد Ranni می‌رسید و با کشتن سایه، Ranni یک کلید به شما می‌دهد، این کلید قفل صندوق کنار رِنالا را باز می‌کند و به شما امکان دسترسی به حلقه‌ی ماهِ تاریک، حلقه‌ی نامزدیِ او را می‌دهد. از اینجا شما دو راه دارید، یا حلقه را به Ranni بدهید، همسر او شوید و او را در مسیر Age of Stars همراهی کنید یا بی‌خیالش شده و تبدیل به Elden Lord شوید.

پایان بندی‌های بازی Elden Ring / پایان Age of Stars

دیالوگهای او در Cutscene آخر خود بدین شرح است:

«…نبرد تمام شد، که اینطور.
من رسماً قسم میخورم به هر موجود زنده‌ای و ارواح زندگان. (احتمالاً سوگند زناشویی را جاری می‌کند!)
اکنون عصر ستارگان فرا می‌رسد.
سفری هزارساله زیر حکمت ماه.
اینجا شب سردی آغاز می‌شود که همه را دربرمیگیرد، [شبی که] به دوردست‌ها می‌رسد.
در ترس و تردید و تنهایی…
همانطور که مسیر به سمت تاریکی امتداد می‌یابد. (اگر قسمش را سوگند زناشویی بدانیم به Tarnished درباره خطرات و احتمالاتِ این پیوند زناشویی هشدار می‌دهد و می‌خواهد بداند آیا باز هم Tarnished حاضر است او را همراهی کند یا خیر!)
خُب پس. اجازه هست؟ همسرِ ابدیِ عزیزم [که این مسیر هزار ساله‌ی ابدی را کنارهم طی کنیم…].»

ماموریت فرعی شخصیت Hyetta بازی ELDEN RING

ارباب شعله دیوانگی…

در بازی‌های From Software همواره NPCهایی وجود دارند که ممکن است آنها را در اولین تجربه‌ی خود در بازی جا بگذارید و یا کلاً فراموششان کنید. این NPCها بعضاً داستان‌های فرعی بازی را تشکیل می‌دهند و برای آن وجود دارند که شما را بیشتر درگیر داستان بازی کنند. در بازی Elden Ring برعکس بازی‌های قبلی From Software به علت بزرگی نقشه‌ی بازی با NPCهایی طرف هستیم که نقاط مختلف جابه‌جا می‌شوند و یا شما را به گوشه و کنار بازی می‌فرستند. برخی از این NPCها لایه‌های پنهان بازی و افسانه‌های بازی را برای شما بازگو می‌کنند و کلاً مسیر حرکت شما را تغییر می‌دهند و پایان‌بندی‌های متفاوتی را برای شما رقم می‌زنند.

داستان Frenzied Flame یکی از این داستان‌های فرعی ساده است که به کل مسیر شما را برای رسیدن به Erdtree تغییر می‌دهد و ذهنیتی متفاوت را برای شما از بازی و جریانات آن رقم می‌زند. شعله‌ی دیوانگی دقیقاً چیست؟ این پرسشی است که جای تامل بیشتری را می‌طلبد و باید در موردش بیشتر کنکاش کنیم، با ما همراه باشید تا به این پرسش پاسخ دهیم.

جهان، همانطور که هست

یکی از مشخصه‌های اساطیر بازی Elden Ring اراده‌ی بزرگتر است که “خدایی بیرونی” تلقی می‌شود و نیروی Elderich نام دیگری برای اوست که نفوذ خود را در Lands Between از طریق مجراهای گوناگون اعمال می‌کند، مانند خدایی معمولی به نام ماریکا. در Elden Ring نکات ظریفی درباره‌ی خدا بودن و خدایان بیرونی وجود دارد و خدایان مختلفی هم وجود دارند، اما فعلاً خدایان بیرونی را به عنوان عروسک‌گردان جریانات و اتفاقات Lands Between در نظر بگیرید.

اراده‌ی بزرگتر از ماریکا به عنوان مجری خود و از دوانگشت‌ها به عنوان مجاری ارتباطی بهره می‌برد. او ایده‌ی “نظم طلایی” را در گذشته‌ای دور اجرا کرد، نوعی جنبش مذهبی که با دوانگشت‌ها و سلطنت ماریکا گره خورده بود. یک برنامه الهی یا مجموعه‌ قوانینی مقدس که برای تمام فصول زندگی جاری می‌شد. دو مورد از این قوانین در بازی به صورت Incantation وجود دارند، Law of Regression و Law of Causality که می‌توانید آنها را به کار بگیرید. (اولی قانون پسرفت نام دارد و دومی قانون علیت.)

به عبارت ساده‌تر اراده‌ی بزرگتر دیدگاه بسیار دقیقی درباره‌ی نحوه‌ی کار و عملکرد زندگی دارد و جای تعجب ندارد که همه مایل به همراهی با او نیستند. نه تنها در میان انسان‌ها مخالفانی برای اراده‌ی بزرگتر وجود دارد بلکه در میان خدایان بیرونی نیز مخالفانی وجود دارد که شعله‌ی دیوانگی یکی از آنهاست. شعله‌ی دیوانگی دقیقاً نقطه‌ی مقابل اراده‌ی بزرگتر است، جایی که اراده‌ی بزرگتر قوانین سفت و سخت و سختگیرانه را اعمال می‌کند، Frenzied Flame، دیوانگی را القا می‌کند! هرج‌ومرجِ مطلق، جنون و به قول وفادارانش فروپاشی کامل تمام اجزای دنیا را خواهان است!

اراده‌ی بزرگتر درست است که قبل از Shattering خدای برتر سرزمین‌های میانی بود ولی هیچ وقت بدون رقیب نبود. مشکل است که بتوان گفت شعله‌ی دیوانگی چه زمانی و چگونه در میان مردم ریشه دوانده است، اما شواهد نشان از وجود او دارد. در واقع طرفداران نظم طلایی سعی کردند تا این خدای بیرونی را به هر نحوی پنهان کنند. تنها یک پاراگراف درباره‌ی این خدای بیرونی وجود دارد و آن هم از آیتم Howl of Shabriri بدست می‌آید؛ “گفته شده است که بیماری شعله‌ی دیوانه توسط Shabriri آغاز شده است، آسوده‌ترین مرد در تمام تاریخ!”.

داستان بازی Elden Ring قسمت ششم / لیندل پایتخت سلطنتی

با اینکه این دو خدا کاملاً در تضاد با یکدیگر هستند ولی به همان نسبت به هم نزدیک‌اند. در حالی که اراده‌ی بزرگتر از دوانگشت برای ارتباط استفاده می‌کند، شعله‌ی دیوانگی از سه انگشت بهره می‌برد. این نشان از ماهیت یکسان هر دو خدای بیرونی دارد، که به نوعی به دو نیروی متضاد تقسیم شده‌اند.

این نکته توسط Hyetta در بازی کاملاً روشن می‌شود که می‌گوید: “همه‌ی آنچه وجود دارد از One Great آمده است، سپس تقسیمات، تولد و روح بوجود آمدند. اما اراده‌ی بزرگتر اشتباه کرد، عذاب، ناامیدی، مصیبت…هر گناهی و هر نفرینی، هرکس از گناه زاده شده است، بنابراین آنچه که به عاریت گرفته شده را باید برگرداند. همه چیز را با شعله‌های دیوانه‌وارِ زرد رنگ ذوب کنید، تا زمانی که همه دوباره یکی شوند!” اکنون که Shattering رخ داده و بسیاری از Fingerها مرده‌اند و سرزمین‌های میانی در یک وضعیت بشدت اسفناک قرار دارند، شعله‌ی دیوانگی موجود قدرتمندی است که تلاش می‌کند حرکتی انجام دهد. اما برای انجام این کار احتیاج به وفادارانی قدرتمند دارد.

تاجر، سامورایی، دوشیزه
اگر خط داستانی Yuraیِ سامورایی و شکارچی انگشت‌های خونی را پیگیری کنید، می‌توانید با خود Shabriri ملاقات کنید، کسی که نام انگورها از او گرفته شده و خود آغازگر شعله‌های دیوانگی بود…

تاجر، سامورایی، دوشیزه

در حالی که اراده‌ی بزرگتر به خدشه‌داران، نیمه‌خدایان تکیه کرده است. شعله‌ی دیوانگی متفاوت عمل می‌کند، اولین آیتمی که به این خدا مربوط می‌شود “انگور شابریری” است، که برخلاف اسمش اصلاً انگور نیست. بلکه مردمک چشم اهداکنندگان مشتاقی بوده است که از حدقه‌ی چشمشان بیرون کشیده است. این انگورها برای Maidenها می‌باشد، بنابراین شما می‌توانید این انگورها را به دوشیزه‌ای به نام Hyetta بدهید، دختری نابینا که در تلاش است تا از فیض نوری در دور دست بهره ببرد که تنها نورش را از طریق خوردن این انگورها می‌بیند. این دخترک نابینا فکر می‌کند که اینها واقعاً انگور هستند، اما شما می‌توانید بگویید که او واقعاً چه چیزی را می‌خورد… (بعد از گفتن این حقیقت او اوق می‌زند و می‌خواهد بالا بیاورد!).

هایتا ماموریت خود را با این باور آغاز می‌کند که می‌خواهد تبدیل به دوشیزه‌ی انگشتیِ (ترجمه‌ی Finger’s Maiden) اراده‌ی بزرگتر شود. اما در طول مسیر در می‌یابد که در واقع برای قدرت دیگری خدمت می‌کند. او این باور را نه بخاطر تحول درونی و یا اتفاقی خاص، که بخاطر خوراندن انگور شابریری توسط شما به او، بدست می‌آورد (بدین ترتیب شما مسیر زندگی او را عوض می‌کنید). در واقع بعد از خوراندن شابریری‌ای که از یک Invader بدست می‌آورید، هایتا هدفش تغییر می‌کند. این خدشه‌دار مهاجم، Vyke نام دارد و از طریق آیتم‌هایی که به ما می‌دهد چیزهای زیادی را متوجه می‌شویم. او زمانی، بسیار نزدیک بود که به یک Elden Lord تبدیل شود، اما “در زیر پایتخت” توسط شعله‌های زرد رنگ بدنش سوخت و آثار سوختگی به مانند اثر انگشت بر روی بدن و زره‌اش ماندگار شدند.

خود Vyke را در گوشه‌ی شمال شرقی لیورنیا و در دهکده‌ای که به شعله‌ی دیوانگی تسلیم گشته است، می‌توانید بیابید. آنها حتی یک برج بزرگ دارند که هر کس که نزدیک دهکده شود را دیوانه می‌کنند. احتمالاً از جامعه‌ی کوچک خود محافظت می‌کنند و هرکسی که به آنها پیوسته است. کلیسای داخل روستا از قضا کلیسای بازداری نامیده می‌شود، که ممکن است نام آن نوعی کنایه عمدی از شعله‌های دیوانگی باشد‌. “دیوانه” بودن درست برخلاف چیزی است که اراده‌ی بزرگتر می‌خواهد و این مورد نشان از تضاد بیش از اندازه‌ی اراده‌ی بزرگتر با شعله‌ی دیوانگی دارد. نوعی بازیِ بتمن و جوکر را بیاد ما می‌آورد، درست برخلاف خدایان بیرونی دیگر در سرزمین‌های میانی که مخفیانه و به قول معروف زیرآبی عمل می‌کنند، شعله‌ی دیوانگی کاملاً شمشیر را از رو بسته و کمر به نابودی همه‌ی آنچه که اراده‌ی بزرگتر ایجاد کرده، بسته است.

با این حال ساکنان روستای دیوانه تنها پیروانِ شعله‌ی دیوانگی نیستند. اگر خط داستانی Yuraیِ سامورایی و شکارچی انگشت‌های خونی را پیگیری کنید، می‌توانید با خود Shabriri ملاقات کنید، کسی که نام انگورها از او گرفته شده و خود آغازگر شعله‌های دیوانگی بود. او علاوه بر انگور، یک طلسم نیز به نام خود دارد، Shabriri’s Woe، او خود چشمانش را بخاطر مجازات ” تهمت، بیرون آورده و باگذشت زمان، شعله‌ی روشن دیوانگی در کاسه‌های خالی چشمش ساکن شدند”.

راهنمای قدم به قدم بازی Elden Ring / ورود به منطقه Mountaintops of the Giants

اینطور که پیداست “چشم” در منظر شعله‌ی دیوانگی بسیار مهم است! خود Shabriri دیگر جسمی ندارد و در انتها در جسم Yura حلول می‌کند، اینبار به شما درباره‌ی راز پنهان در زیر پایتخت لیندل می‌گوید و شما را تشویق می‌کند که این راز را برملا کنید. انگیزه‌ای که او به شما می‌دهد امنیت Melina است و توضیح می‌دهد اگر شعله‌های دیوانگی را در آغوش بگیرید نیازی به قربانی کردن Melina ندارید، شما آتش خود را برای انجام کار خواهید داشت.

واضح است که Shabriri دارد ما را می‌فریبد! بر چه اساسی؟ اگر دوباره به توضیحات Set لباس Vyke برگردیم، خواهیم فهمید که او درست در نقطه‌ای که ما قرار داشتیم، بوده است و تنها یک قدم با Elden Lord شدن فاصله داشت اما طبق توضیحات متوجه می‌شویم که “آیا او (Vyke) برای نجات دوشیزه‌اش این اقدام را انجام داد، یا او با پیشنهادی فریب خورد؟”

راهنمای قدم به قدم بازی Elden Ring / اسرار فاضلاب شهر Leyndell

اگر به فاضلاب لیندل بروید و در اعماق آن سرک بکشید، نوعی مقبره می‌یابید که تا لبه‌ی آن از اجساد گوناگون پر شده است و همه‌ی آنها تاجر هستند. بله، بازرگانانِ بازی که حتماً آنها را در طول سفرتان ملاقات کرده‌اید، که رفتاری دوستانه دارند و همواره از اینکه توانسته‌اند به شما آیتمی بفروشند، ابراز خرسندی می‌کنند. تعداد انگشت‌شماری که زنده مانده‌اند، ساز زهی‌ای را می‌نوازند که همه بازرگانان آن را حمل می‌کنند، ملودی گوش‌نوازی که حتماً آن را می‌شناسید. توضیح برای این مقبره را می‌توان در Nomadic Marchant’s Finery یافت که می‌گوید:”این بازگانان زمانی جزوی از طایفه‌ای بزرگ و کاروانی تجاری بودند که بخاطر عقاید کفرآمیز خود زنده به گور شدند. سپس نفرین نااُمیدی سر دادند و شعله‌ی دیوانگی را فراخواندند.” زمینه‌ی بیشتر درباره‌ی ” کاروان بزرگ” را می‌توان در گفتگویی که با Kale اولین بازرگانی که در بازی ملاقات می‌کنیم یافت، که تلاش داشت ریشه‌های خود را بیابد، حرکتی که در نهایت باعث تسلیم خود او به شعله‌های دیوانگی می‌شود.

حال سوال این است! اینکه اول این بازرگانان شعله‌ی جنون‌آمیز را احضار کردند یا Shabriri؟ سوالی است بی‌جواب. این احتمال هم وجود دارد که خود Shabriri بخشی از یک طایفه‌ی بازرگان باستانی بوده باشد یا جزوِ همین بازرگانان که اینجا در مقبره زنده به گور شده‌اند! زیرا در آیتم Shabriri’s Woe به وضوح بیان شده است که او بخاطر تهمتی چشمانش را از حدقه بیرون آورد! شاید همان تهمتی که به این بازرگانان زده شده بود به Shabriri هم زده‌اند؟!

راهنمای قدم به قدم بازی Elden Ring / اسرار فاضلاب شهر Leyndell

هرآنچه که در بالاست، در زیر نیز هست

هنگامی که به پایین‌ترین نقطه‌ی این مقبره برسید، خود را در مقابل دربی بزرگ و گوشتی خواهید یافت. اگر تا این اندازه ماموریت هایتا را پیش برده‌اید، او را در کنار درب بزرگ خواهید یافت که به شما می‌گوید برای دیدار سه انگشت باید لباس‌های خود را دربیاورید! بعد از انجام اینکار می‌توانید وارد درب شوید و با سه‌انگشت ملاقات کنید، او شما را در آغوش گرفته و اثر انگشت خود را بر روی شما می‌گذارد. هایتا خود را دوشیزه‌ی جدید شما معرفی می‌کند، زیرا بعد از این ماجرا Melina شما را ترک می‌کند. اما مسح کردن هایتا با شعله‌هایی که آرزو داشت لمسشان کند، باعث مرگ او می‌شود. هنگامی که با اثر سه انگشت مسح شدید تنها یک پایان‌بندی را خواهید دید، مهم نیست چه مقدار Rune بزرگ در اختیار دارید و یا ماموریت‌های کدام کاراکترها را کامل کرده‌اید، تنها و تنها یک پایان‌بندی را خواهید دید.

اگر Malenia را شکست دهید، سوزن میکوئلا یا طلای خالص را بدست خواهید آورد که در توضیحاتش بیان شده برای دفع دخالت خدایان بیرونی ساخته شده است و باعث می‌شود سرنوشت را فریب داده و از تبدیل شدن به ارباب شعله‌های دیوانگی خودداری کنید.

پایان بندی‌های بازی Elden Ring / پایان Blessing of Despair

اگر از سوزن استفاده نکنید می‌توانید پایان‌بندی شعله‌های دیوانگی را تماشا کنید که بدترین پایان برای بازی است. در پایان‌بندی‌های دیگر فردی از طلوع عصری که آغاز کرده‌اید می‌گوید و درباره آن توضیح می‌دهد ولی در این پایان‌بندی تنها سکوت و غرق شدن Lands Between در شعله‌های زرد رنگ را به نظاره خواهید نشست. خود را می‌بینید که به جای سرتان شعله‌های دیوانگی قرار گرفته و سرخوش از جنون در حال رقص هستید و شعله‌هایی که دیوانه‌وار ادامه می‌یابند، تا زمانی که Melina را خواهید دید، با فرض براینکه قبل از قربانی کردن او به شعله‌های دیوانگی گرویده باشید، او به شما قول می‌دهد که پیدایتان کند و مرگ مُقَّدَرِ شما را به سرانجام برساند. او در این صحنه چشمش را می‌گشاید و دستش را می‌بینید که زخمی است. حضور Melina در این صحنه چیز زیادی به ما نمی‌گوید جز اینکه زندگی هنوز به شکلی در سرزمین‌های میانی ادامه دارد، یا اینکه Melina موجودی خاص است. اما سوال اینست که جهانِ تحت حاکمیت هرج‌ومرج چگونه عمل می‌کند و اوضاع چگونه پیش می‌رود؟

برخی دیگر از آیتم‌هایِ مربوط به شعله‌های دیوانگی مانند Eye of Yelough به ما نشان می‌دهند که زندگی در زمین‌هایی که تحت تاثیر شعله‌های دیوانگی قرار گرفته‌اند به نحوی در جریان است. در توصیفات این آیتم آمده:” در سرزمین‌هایی که دچار جنون شده‌اند رشد می‌کند، از جمله خواصش تسکین درد است، اگرچه به عنوان یک مُسکِر خطرناک نیز شناخته می‌شود”. نام Yelough را در خرابه‌های Consecrated Snowfield نیز می‌توان یافت که شاید اشاره به وجود یک موجود داشته باشد یا نه! یا خدایی بیرونی یا چیزی شبیه آن، یا شاید نام دیگری برای شعله‌های دیوانگی باشد. شایان ذکر است که Melina هشدار می‌دهد که شعله‌های دیوانگی اساساً با زندگی مخالف است. حال وجود کتاب‌های Cookbook در بازی توضیح می‌دهند که مردمی که تحت تاثیر Frenzied قرار گرفته‌اند، روش‌های جدیدی و آیتم‌هایی کشف کردند تا In Desperation را بسازند و درواقع با لمس این آیتم‌ها، مشکلِ Frenzyیِ خود را، درمان کنند.

معنای همه اینها را تنها زمانی می‌یابیم که توضیحات بیشتری درباره‌ی این موارد به ما داده شود و شاید در آینده DLCای ما را به وقایع بعد از پایان‌بندی شعله‌ی دیوانگی ببرد و یا توضیحی بیشتر درباره خدایان بیرونی داده شود. فعلا داستان الدن رینگ تا انتشار DLCهای بیشتر در اینجا به پایان می‌رسد، امیدواریم از خواندن این مطالب لذت برده باشید.

آخرین مطالب به روز شده

آخرین مقالات اختصاصی

اشتراک در
اطلاع از
guest
7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پیمان
پیمان

سلام من رفتم بالای برج ولی ranni اونجا نیس تمام مراحل قبلم طبق فیلمتون رفتم از قسمت یک تا الان ولی بالای برج نیس

پیمان
پیمان

ممنوووون چقد اخت شما خوبیددددد دمت گرم خیلی خیلی ممنونمممممم

پیمان
پیمان

من منظورم دیدار دوم با ranni در مکان rannis rise اژدها پایین برجم زدم نصف خونش رفت و محو شد ولی بالای برج میرم ranni نیستش

محمدرضا
محمدرضا

عروسک رانی کجاست