بررسی سریال کره ای Death’s Game / بازی مرگ

بررسی سریال کره ای Death’s Game / بازی مرگ

بازی مرگ (Death’s Game) مجموعه تلوزیونی فانتزی محصول کره جنوبی به نویسندگی و کارگردانی Ha Byung-hoon و با بازی Seo In-guk و Park So-dam است. این سریال بر اساس وبتونی به همین نام که توسط لی وون سیک و گولچان در سال 2019 پخش شد، ساخته شده است. “سریال بازی مرگ” داستان شخصی را به تصویر می کشد که در اوج ناامیدی، زندگی جدیدی را با ملاقات مرگ آغاز می‌کند! این مجموعه در دو بخش منتشر شده است که: بخش اول آن در 15 دسامبر 2023 منتشر شد و بخش دوم در 5 ژانویه 2024 و در مجموع در هشت قسمت انتشار یافت. در ادامه با ساعت هفت با بررسی سریال کره ای Death’s Game همراه باشید.

تگ مرتبط: بررسی سریال

بررسی سریال Death’s Game

در میان داستان‌های تکراری و نخ‌نما شده‌ی هالیوودی به دنبال داستانی جذاب و جدید می‌گشتیم اما در نهایت این سینمای کره جنوبی بود که با یک اثر متفاوت دیگر ما را غافلگیر کرد. “بازی مرگ” از آثار موفق کره‌ای است که درس‌های مهمی را در لابه‌لای داستان‌های جذاب و فانتزی‌اش جا داده است.

اگر بخواهید فردی را به صورت مستقیم نصیحت کنید مسلماً زیاد جدی گرفته نخواهد شد و حتی شنیده نمی‌شود، اما اگر همین صحبت‌ها را به شکل یک داستان تاثیرگذار بازگو کنید اثری بر جای خواهد گذاشت که تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند. داستان بازی مرگ نیز به همین صورت است و به صورت کلی در مورد خودکشی و آثار منفی آن در زندگی فرد و جامعه صحبت می‌کند، اما این داستان خوش ساخت حس متفاوتی نسبت به آثار قبلی با همین موضوع دارد…

«یی جائه» از قبل از اینکه حتی فارغ التحصیل بشود به فکر ورود به «شرکت بزرگ Taekang» بود. این شغل می‌توانست آینده و زندگی او را دگرگون سازد، اما در مسیر رفتن به سمت شرکت یک اتفاق شوم تمام زندگی او را تغییر می‌دهد. شرکت Taekang بدون اینکه یی جائه بداند تاثیر بسیار زیادی روی زندگی او می‌گذارد. تقریبا تمام اتفاقات شومی که او در ادامه این داستان تجربه می‌کند مرتبط با این شرکت می‌باشد. یی جائه به مصاحبه اولیه این شرکت نمی‌رسد و این کار را به دست نمی‌آورد، پس بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه نیز این رویه ادامه پیدا می‌کند و او نمی‌تواند شغل مناسبی برای خود دست و پا کند. در نهایت این اتفاق، بی پولی و البته تنگناهای دیگری که زندگی او را در بر می‌گیرد چنان فشاری به او می‌آورد که او دست به خودکشی می‌زند…

درست بعد از خودکشیِ «یی جائه» داستانی اصلیِ سریال بازی با مرگ آغاز می‌شود و قدم به قدم رمز و رازهای بیشتری از این سریال زیبا آشکار می‌شود. این داستان از آن جهت متمایز است که در هر قسمت اتفاقات متفاوت و غافلگیری‌های بسیاری در آن نهفته است. «یی جائه» پس از کشتن خود با “مرگ” روبرو می‌شود. مرگ به او جهنم را نشان می‌دهد و می‌گوید این جایگاه کسانی است که زودتر از موعدِ مقرر مرگشان را جلو بیندازند. علاوه بر این او برای تنبیهش، یی جائه را وارد بدن افراد مختلفی می‌کند که در آستانه مرگ هستند. (تا دوازده مرگ را تجربه کند) از همین رو او در نقش کاراکترهای مختلف در طول داستان سریال ظاهر می‌شود و همین موضوع برگ برنده اصلی سریال است و باعث شده هر قسمت حس متفاوتی برای شما داشته باشد. در هر قسمت «یی جائه» باید مرگ متمایز و دردناکی را تجربه کند و همین باعث غیرقابل پیش بینی شدن اتفاقات داستان شده است.

بازی مرگ در هر قسمت رنگ و بوی خاص خودش را دارد… در قسمتی شاهد اکشن‌های جذاب و قدرتمند هستید. در قسمت دیگر، داستان احساسی و دراماتیک می‌شود و در قسمت‌های بعدی شاهد درس‌های بزرگی از این سریال متمایز و جذاب هستیم. از همین روست که سریال بازی مرگ می‌تواند علاوه بر اینکه حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد، لحظات مفرح و جذابی را نیز برایتان رقم بزند. این دقیقاً همان چیزیست که از یک سریال جذاب و به یاد ماندنی انتظار داریم. سریالی که شخصیت‌های قدرتمندی درون خود دارد و آنها را به زیبایی در موقعیت‌های تلخ، احساسی، هیجانی و… قرار می‌دهد و برای مخاطب لحظات به یاد ماندنی را به وجود می‌آورد.

«یی جائه» با خودخواهی خودش را می‌کشد در حالی که به این موضوع فکر نمی‌کند که مرگش چه تاثیر منفی‌ای می‌تواند روی دیگر افراد بگذارد. او در آن لحظه دقیقاً نمی‌داند که دارد چه بلایی سر عزیزترین افراد زندگی خود می‌آورد. یی جائه در ابتدا به خود حق می‌داد که این کار شوم رو انجام داده، اما در انتهای سریال با توجه به تجربیات تلخ و تاثیرگذاری که به دست آورده به یک انسان متفاوت تبدیل می‌شود و تنها یک فرصت دوباره برای زندگی کردن از “مرگ” درخواست می‌کند. او متوجه می‌شود که تنها زندگی کردن در نقش خودش هست که ارزشمند است و بدین صورت حسرت لحظات از دست رفته زندگیش را می‌خورد و التماس می‌کند که فرصت دوباره‌ای به او داده شود…

بازی مرگ لحظات مفرح و تاثیرگذار زیادی در خود جای داده است به عنوان مثال در یکی از قسمت‌ها یی جائه در نقش یک کودک خردسال ظاهر می‌شود که یک پدر و مادر مجنون دارد که به آزار و اذیت او می‌پردازند. در اینجا به نوعی داستان می‌خواهد به یی جائه تلنگر بزرگی بزند، اینکه پدر و مادر او مهربان بودند و او را با تمام نداری به بهترین شکل ممکن و سالم بزرگ کرده‌اند. این خود نعمتی است که او آن را به کل نادیده گرفته بود. این قسمت علاوه بر طنز تلخی که درونش دارد به شدت تاثیرگذار است و تا مدت‌ها آن را از یاد نخواهید برد. در قسمت تاثیرگذار دیگری «یی جائه» با دوست دخترش لی جی سو و جلوتر با مادرش رو به رو می‌شود و متوجه می‌شود مرگ او چه درد بزرگی برای عزیزترین افراد زندگیش به همراه داشته است… این بخشی از مهمترین دقایقی این سریال است که باعث می‌شود “بازی مرگ” بیشتر برایتان خاص شود و یک اثر موفق سینمایی و تلوزیونی دقیقا بواسطه همین لحظات متمایز، احساسی و تاثیرگذار است که ماندگار می‌شود…

نتیجه گیری…