بررسی فیلم Greyhound / نبردی در قلب اقیانوس اطلس

امین علیرضائی
تیر ۲۶, ۱۳۹۹
۱۷:۲۵
دیدگاه‌ها
فیلم های سینمایی, معرفی فیلم, نقد و بررسی

بررسی فیلم Greyhound / نبردی در قلب اقیانوس اطلس

فیلم Greyhound یا سگ تازی (سگ شکاری) یک فیلم جنگی محصول کشور آمریکاست که در تاریخ ۱۰ جولای ۲۰۲۰ توسط Sony Pictures و از شبکه‌ی Apple TV منتشر شده‌است. این فیلم به کارگردانی Aaron Schneider و فیلمنامه‌ای از Tom Hanks ( که بر اساس رمان چوپان خوب (The Good Shepherd) نوشته‌ی C. S. Forester می‌باشد) ساخته شده‌است‌. تام هنکس علاوه بر نویسندگی، بازیگری نقش اول فیلم و همینطور یکی از تهیه‌کنندگان اصلی فیلم نیز محسوب می‌شود. با سایت ساعت هفت با بررسی فیلم Greyhound همراه باشید.

برای خواندن مطالب بیشتر در مورد فیلم های 2020 به لیست فیلم های سال 2020 مراجعه فرمایید.

مطالب مرتبط: معرفی هفت فیلم برتر تام هنکس | Tom Hanks |

خلاصه داستان فیلم Greyhound

در طول جنگ جهانی دوم ، نیروهای آلمان برای جلوگیری از مبادلات تجاری بین کشورهای انگلستان و آمریکا کشتی‌های تجاری این دو کشور را در حد فاصل بین این دو کشور مخصوصا در اقیانوس اطلس مورد حمله قرار می‌دادند تا کاروان‌های تجاری آنها را مختل کنند. در نزدیکی ساحلِ جزیره‌ها این کشتی‌ها توسط نیروهای هوایی محافظت می‌شدند اما در وسط اقیانوس اطلس مکانی که به “گودال سیاه” معروف بود و فراتر از محدوده‌ی هوایی متفقین محسوب می‌شد، این وظیفه‌ی نیروی دریایی بود که از این کشتی‌های تجاری محافظت به عمل بیاورد.

فرمانده‌ “ارنست کراورز” از نیروی دریایی ایالت متحده با ناوشکن Greyhound به همراه دو ناوشکن انگلیسی و یک ناوشکن کانادایی فرماندهی ماموریتِ اسکورت کاروان XS-25 که متشکل از ۳۷ کشتی تجاری متفقین که به سمت لیورپول حرکت می‌کنند ، را در دست دارد.

داستان فیلم سگ شکاری در مورد کاپیتان ارنست کراورز (با بازی تام هنکس) می‌باشد که به تازگی به عنوان فرمانده‌ی ناوشکن سگ شکاری (Greyhound) منصوب شده‌است و او به همراه پرسنل این ناوشکن و چند کشتی جنگی و ناوشکن دیگر قصد اسکورت چند کشتی تجاری را دارند‌. اما در این بین چند زیر دریایی آلمانی به فرماندهی زیر دریاییِ “گرگ خاکستری” سر می‌رسد و قصد نابود کردن آنها را دارد و فرمانده باید با انتخاب‌هایش پرسنل ناو خود و دیگر کشتی‌ها را نجات دهد و…

بررسی فیلم Greyhound

سگ شکاری (سگ تازی) فیلمی جنگیست که داستان و اتفاقاتش در دل اقیانوس اطلس در جریان است. از همان دقایق ابتدایی فیلم خواهید فهمید مشکل فیلم شخصیت‌های بسیار ضعیف و داستان سطحی آن می‌باشد. بیشتر از اینکه داستان و شخصیت‌ها شما را درگیر خود کنند فیلم با جلوه‌های ویژه‌‌ی نبردها و نشان دادن ناوشکن‌ها و زیردریایی‌ها و درگیری آنها در میان اقیانوس شما را درگیر خود می‌کند. هر‌چند داستان هیچ پیچ و تاب خاصی ندارد و در ساخت شخصیت‌ها بسیار کم عمق و سطحی عمل کرده‌است اما اتفاقات پی در پی در طول مسیر داستانی نمی‌گذارد شما از دیدن فیلم دست بکشید و بیننده تا انتها فیلم را دنبال خواهد کرد‌.

اگر به دنبال دیدن یک فیلم جنگی هیجان انگیز هستید این فیلمی نیست که از آن لذت ببرید

همانطور که از خلاصه داستان نیز مشخص است بیشتر داستان فیلم مانند یک “مستند جنگی” می‌ماند تا یک “فیلم جنگی” که شما را درگیر داستانش کند یا شخصیتی خلق کند که بود و نبود او برایتان به کلید اصلی داستان و اهمیت تبدیل شود. فرمانده بیشتر در حال دستور دادن و سربازان دیگر در حال مخابره‌ی این دستورات هستند. برخی لحظات کوتاه احساسات گذرا در چهره‌ی سربازان و یا “فرمانده ارنست کراورز” نقش می‌بندد اما این‌ها کافی نیست تا شما بخواهید به شخصیتی خاص اهمیت دهید. با این حال تام هنکس در نقشش و آنچه که در فیلم‌نامه برایش محیا شده‌است خوش درخشیده است و به عنوان یک فرمانده‌ی تازه‌کار ولی متعهد و خوش قلب به خوبی از پس نقشش بر آمده است‌.

بازی تام هنکس دلیلِ دیگریست که می‌توان از دیدن فیلم لذت برد.

“فرمانده کراورز” در طول سفر دریایی و تعقیب توسط نیروهای آلمانی بدون کوچکترین استراحتی و حتی خوردن چیزی ایستادگی می‌کند و بارها و بارها در طول فیلم خود و خدمه‌ی ناوشکن را از مرگ حتمی نجات می‌دهد. داستان فیلم در مورد انتخاب‌های اوست و شک و تردیدهایی که خدمه و سربازان کشتی نسبت به فرمانده‌ی تازه‌کارشان دارند و تردیدهایی که خود او نسبت به موقعیت‌های مختلف در دل خود راه می‌دهد. فیلم به طور کلی برای مخاطب عام که به دنبال یک فیلم جنگیِ هیجان‌انگیز و داستان محور است، ساخته نشده‌است و مسلما اگر به دنبال دیدن یک فیلم جنگی هیجان انگیز هستید این فیلمی نیست که از آن لذت ببرید اما اگر می‌خواهید کمی با جو نیروهای دریایی و حال و هوایی که این پرسنل در مواقع خطر با آن رو به رو می‌شوند بیشتر آشنا شوید ، این فیلم می‌تواند به شکل مستندگونه حاوی اطلاعات و تصاویر خوبی برایتان باشد.

اما جدا از تمام این موارد خود بازی تام هنکس دلیلِ دیگریست که می‌توان از دیدن فیلم لذت برد. بازی درونی او در این فیلم به شدت دیدنی است. شاید دیالوگ‌های قدرتمند و سلاح داستانی خوبی در اختیار نداشته باشد ولی او بدون دیالوگ نیز می‌تواند احساساتش را به بیننده منتقل کند و بازی بدون کلامی که انجام می‌‌دهد به شدت قوی و تاثیرگذار است و یکی از عوامل دیگریست که شما را مجاب به دنبال کردن اتفاقات فیلم می‌کند.

یکی از اصلی‌ترین درون مایه‌های فیلم مسئله‌ی مسئولیت است. مسئولیت می‌تواند مانند بار سنگینی بر روی دوش انسان سنگینی کند‌. اما برخی مسئولیت‌ها شما را در موقعیت سخت‌تری قرار می‌دهد که دوسر باخت است‌. از طرفی ماموریتی برعهده‌ی شماست که به عنوان یک نظامی باید آن را انجام دهید و از طرف دیگر در طی انجام این ماموریت ممکن است جان عده‌ای گرفته شود. چه از دشمن و یا چه از نیروهای خودی در هر دو صورت هر دو مسیر به مرگ عده‌ای انسان ختم می‌شود و این باریست که تا ابد بر روی دوش فرمانده سنگینی می‌کند… تام هنکس در فیلم نقش یک فرمانده‌ی دلسوز ، باایمان و متعهد را بازی کرده‌است. اینکه این شخصیت خیالی باشد یا چنین فردی در جنگ جهانی دوم وجود داشته‌است مسئله‌ی فیلم نیست. بلاخره در هر جبهه‌ای انسان‌های دلسوز و به معنی واقعی کلمه “انسان” وجود داشته و دارند و “جنگ” واژه‌ای نیست که آنها به راحتی بتوانند با آن کنار بیایند…

نتیجه گیری…

فیلم Greyhound دارای درون مایه‌ی مناسب و جلوه‌های ویژه‌ی زیبا و بازی خوب تام هنکس می‌باشد. اما فیلمی نیست که بعد از دیدنش شخصیت یا داستانی خاص از آن برایتان به یادگار بماند. بیشتر شبیه مستندی می‌ماند که سختی‌ها و خطراتی که خدمه‌ی ناوشکن‌ها در جنگ جهانی دوم متحمل شدند را به تصویر کشیده‌است. با این حال دیدنش می‌تواند برایتان جذاب باشد اما توقع یک داستان طوفانی و درگیرکننده از آن نداشته باشید‌…