بهترین فیلم های دیوید فینچر

هفت فیلم برتر دیوید فینچر / بهترین فیلم های دیوید فینچر

دیوید فینچر کارگردانی است که در بازی گرفتن از هنرپیشه‌های فیلمش استاد است. او کارهایش را با وسواس و سلیقه خاصی انتخاب می‌کند. اما چیزی که در فیلم‌های فینچر بخوبی نمایان است، نحوه روایت داستان یا همان داستان‌پردازی می‌باشد. او میداند چگونه میتوان تماشاچیان را تا لحظه آخر فیلم با خود همراه کرد و اینکار را به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهد. در اینجا به بررسی هفت فیلم برتر دیوید فینچر از نگاه سایت ساعت۷ میپردازیم در ادامه با ما همراه باشید تا با او و بهترین فیلم هایش بیشتر آشنا شوید.

برای خواندن مطالب بیشتر از دیگر بازیگران و کارگردان‌های مطرح به لیست محبوب‌ترین بازیگران و کارگردان های هالیوود مراجعه کنید…

آخرین فیلم دیوید فینچر: نقد و بررسی فیلم Mank / راز درخشش کلاسیک

نگاهی به زندگی نامه‌ی دیوید فینچر

دیوید اندرو لئو فینچر(David Andrew Leo Fincher) کارگردان و تهیه کننده‌ی آمریکایی متولد ۲۸ آگوست ۱۹۶۲ درشهر دِنور، ایالت کلرادو می‌باشد. البته او دو ساله بود که والدینش به کالیفرنیا نقل مکان کردند و او همانجا رشد نمود. او از همان کودکی با تماشای فیلم “بوچ کسیدی و ساندنس کید“(۱۹۶۹) به سینما علاقه‌مند گردید. فینچر که آن زمان تنها هشت سال داشت شروع به فیلم برداری با دوربین هشت میلیمتری خود نمود. پس از آن نیز هم‌زمان با تحصیل به تئاتر،عکاسی و فیلم‌برداری می‌پرداخت. فینچر در ۱۸ سالگی به استخدام “کورتنی فیلمز“در آمد. او در این شرکت بعنوان دستیار تولید و بعدها بعنوان تهیه‌کننده‌ی جلوه‌های ویژه مشغول به کار شد. در سال ۱۹۸۳ به استخدام ILM درآمد و توانست فرصت همکاری در تولید فیلم‌های بازگشت جدای(۱۹۸۳) و ایندیانا جونز و معبد مرگ(۱۹۸۴) را بدست آورد. او در سال ۱۹۸۴ کمپانی ILM را برای ساخت یک آگهی بازرگانی به سفارش انجمن سرطان آمریکا ترک کرد.

در این کلیپ تبلیغاتی او یک جنین را در حال سیگار کشیدن در رَحم مادرش به تصویر می‌کشد. نبوغ و نوآوری فینچر در ساخت این تیزر توجه تهیه‌کنندگان هالیوودی را به خود جلب می‌کند. سپس او برای شرکت‌های مشهوری همچون نایک،‌ پپسی، کوکاکولا و سونی آگهی بازرگانی ساخت. کمی بعد او به تهیه و ساخت موزیک ویدئو روی آورد. در سال ۱۹۸۷ او به همراه استیو‌ گالین، جانی سیگواتسون و نایجل دیک کمپانی ساخت تیزر تبلیغاتی و موزیک ویدئویی به نام “پروپاگاندا فیلمز” را تاسیس نمود. فینچر برای خوانندگان مشهوری مانند “مدونا”، “مایکل جکسون” و بسیاری دیگر موزیک ویدئو ساخت. او همچنین تاکنون دو جایزه گرمی برای ساخت موزیک ویدئو دریافت کرده‌است.

در سال ۱۹۹۰ فینچر با یک عکاس و مدل به نام دنیا فیورنتینو(Donya Fiorentino) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج تنها فرزند او یعنی فِلیکس ایموژن فینچر(Phelix Imogen Fincher)بود. این دو در سال ۱۹۹۵ از یکدیگر جدا شدند و پس از آن در سال ۱۹۹۶ او با سین شافین (Sean Chaffin) ازدواج کرد. شافین در اکثر کارهای فینچر به عنوان تهیه کننده حضور داشته و رابطه این زوج تاکنون نیز ادامه دارد.

سرانجام پشتکار و نبوغ فوق العاده فینچر سبب شد تا برای کارگردانی قسمت سوم فیلم موفق “بیگانه”(Alien3) انتخاب شود. این فیلم نخستین فیلم بلند سینمایی بود که فینچر کارگردانی آن را بعهده می‌گرفت. این در حالی است که “بیگانه”(Alien)توسط “ریدلی اسکات” و” بیگانه‌ها” توسط “جیمز کامرون” کارگردانی شده‌ بود. اکنون او باید راه این دو فیلمساز مشهور و محبوب را ادامه میداد و این را هم باید اضافه کرد که بودجه این فیلم تقریباً ۵۵ میلیون دلار بوده که برای یک کارگردان فیلم اولی بودجه بسیار زیادی است. اما فینچر با وجود مشکلاتی که با کمپانی “فاکس قرن بیستم”هنگام ساخت این فیلم داشت و با توجه به تجربه کمش توانست فیلمی خوب و متفاوت نسبت به فیلم‌های قبلی این مجموعه بسازد. البته این فیلم نتوانست نظر مردم و منتقدین را بخوبی جلب کند.

سه سال پس از این فیلم در سال ۱۹۹۵ فینچر درام-معمایی “هفت”(Seven) را ساخت. این فیلم برای او یک موفقیت بزرگ محسوب می‌شد زیرا نام او را به عنوان کارگردانی که بخوبی از بازیگرانش بازی می‌گیرد بر سر‌زبانها انداخت. همچنین فیلم به نسبت بودجه‌اش فروش خوبی در گیشه داشت و توانست نظر منتقدین و مردم را بخوبی جلب کند. پس از این فیلم فینچر با فیلم های بازی(The Game) “باشگاه مشت‌زنی”(Fight Club)،اتاق وحشت(Panic Room) و زودیاک(Zodiac) به ساخت تریلرهای روانشناختی ادامه داد. سپس در سال ۲۰۰۸ فینچر درام-فانتزی “مورد عجیب بنجامین باتن”را ساخت که فضای آن با کارهای قبلی او بسیار متفاوت بود.

این فیلم برای نخستین بار فینچر را نامزد جایزه اسکار نمود اتفاقی که با فیلم بعدی او یعنی فیلم درام-بیوگرافی “شبکه اجتماعی”(Social Network) نیز برایش تکرار شد. اما هردو بار دستش از جایزه کوتاه ماند. هرچند برای “شبکه اجتماعی” جایزه گلدن گلوب بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را دریافت کرد‌. پس از آن فینچر دوباره به ساخت تریلرهای روانشناختی روی آورد و فیلم‌های “دختری با خالکوبی اژدها” و “دختر گمشده”را به روی پرده سینما برد. فینچر از سال ۲۰۱۳ با تهیه‌کنندگی سریال “خانه پوشالی”(House of Cards) وارد عرصه‌ی تلویزیون گردید. او هم چنین کارگردانی دو قسمت آغازین این سریال را بعهده داشت. در سال ۲۰۱۷ نیز او تریلر-جنایی “شکارچی ذهن”(Mindhunter) را تهیه و کارگردانی کرد.

هفت فیلم برتر دیوید فینچر

7. The Girl with Dragon Tattoo (2011)  

قسمت دراماتیک این فیلم تاثیر عمیق‌تری نسبت به بخش جنایی در شما ایجاد می‌کند.

این فیلم داستان روزنامه نگاری کهنه‌کار به نام میکائیل بلومکویست(دنیل کریگ) را روایت می‌کند. او که به واسطه فعالیتش علیه یک سیاستمدار تحت فشار زیادی قرار دارد، یک پیشنهاد کاری در شهری دور و مرزی را به دلیل شرایطش می‌پذیرد. میلیاردری به نام هنریک ونگر(کریستوفر پلامر) از او می‌خواهد تا در حل معمای گم شدن خواهرزاده‌اش که مربوط به چهل سال قبل است به او کمک کند. او برای دسترسی بهتر به مدارک این پرونده از یک دختر به نام لیزبث سلندر(رونی مارا) که هکری ماهر است کمک میگیرد. این دو حقایق بسیار جالب و عجیبی از این پرونده کشف می‌کنند و در همین حین آنها….

فیلم The Girl With the Dragon Tattoo (دختری با خالکوبی اژدها) بازگشت دوباره فینچر به فیلم‌های جنایی پس از ساخت دو فیلم فانتزی و بیوگرافی به حساب می‌آید. این فیلمِ اقتباسی از یک رمان سوئدی با همین نام به نویسندگی استیگ لارسن می‌باشد. قسمت دراماتیک این فیلم تاثیر عمیق‌تری نسبت به بخش جنایی در شما ایجاد می‌کند. ترکیبِ یک داستان جذاب با لوکیشنی بجا و موسیقی مناسب و البته انتخاب عالیِ بازیگران باعث گردیده تا این فیلم از نسخه اصلی خودش سبقت بگیرد. از نکات قابل توجه فیلم نقش‌آفرینی فوق‌العاده زیبای “رونی مارا” در نقش “لیزبث سلندر” می‌باشد و البته ذکاوت فینچر در بازی گرفتن از او  را می‌رساند زیرا این فیلم را میتوان به جرات نقطه عطفی در کارنامه هنری این بازیگر دانست. این فیلم دارای داستانی تلخ و تاریک با پیچش‌های رازآلود زیادی می‌باشد که علاقه‌مندان فیلم‌های جنایی و رازآلود را ناامید نخواهد کرد.

6. The Social Network (2010)  

این فیلم داستان زندگی “مارک زاکربرگ” بنیان‌گذار جوان و مشهور شبکه اجتماعی “فیس بوک” را روایت می‌کند. فیلم به داستان چگونگی خلق این وب‌سایت توسط زاکربرگ و به حواشی پیرامون آن پس از محبوبیت فراوان آن در دنیای ارتباطات می‌پردازد.

     فیلم دارای ریتم بسیار خوب و بازی‌های تماشایی است. به ویژه “جسی آیزنبرگ” که در نقش مارک زاکربرگ بسیار خوش درخشیده است

فیلم “شبکه اجتماعی”(Social Network) توانست نظرات مثبت زیادی از سوی منتقدان بدست آورد و با توجه به فروش خوبش در گیشه نشان داد مردم نیز این فیلم را پسندیده‌اند. این فیلم با اینکه درام-بیوگرافی است و زندگی یک میلیاردر را بررسی می‌کند اما به هیچ عنوان خسته‌کننده و مستندوار نمی‌باشد. اینکه فیلم تا چه حد به واقعیت نزدیک است و یا اینکه از همان ابتدا سفارشی بودن آن مشخص است بحث دیگری است. اما فیلم دارای ریتم بسیار خوب و بازی‌های تماشایی است. به ویژه “جسی آیزنبرگ” که در نقش مارک زاکربرگ بسیار خوش درخشیده است و البته موسیقی متنی شنیدنی و زیبایی را داراست. فیلم Social Network توانست دومین نامزدی اسکار بهترین کارگردانی را برای فینچر به ارمغان آورد و همچنین جوایز گلدن گلوب و بفتا را در این رشته تصاحب کند. فینچر با ساخت این فیلم ثابت کرد که توانایی ساخت فیلم در ژانرهای متفاوت با کیفیت بالا را داراست.

5. Zodiac (2007)  

این فیلم درباره یکی از اسرارآمیزترین قاتلان سریالی در تاریخ با نام مستعار “زودیاک” می‌باشد. در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ در ایالت کالیفرنیای آمریکا یک قاتل زنجیره‌ای دست به جنایات وحشتناکی می‌زد. او پس از هر قتل نامه‌ای به روزنامه می‌نوشت که برخی از این نامه‌ها کدگذاری شده‌بودند و قاتل خودش را با نام مستعار “زودیاک” معرفی می‌کرد. تحقیقات پلیس برای دستگیری این قاتل سریالی کاملا نافرجام بود. در همین حین روزنامه‌نگاری به نام “رابرت گری اسمیت” سرنخ‌هایی در رابطه با این قاتل به دست می‌آورد که در ادامه….

    تعریف داستانی براساس واقعیت با این گستره‌ی شهرت کاری بسیار دشوار است که فینچر به خوبی از عهده آن برآمده است.

فیلم “Zodiac” یک نمونه‌ی کم‌نظیر از فیلم‌های جنایی و معمایی است که توسط استاد ساختن فیلم در این ژانر یعنی “دیوید فینچر” کارگردانی شده‌است. اگر از دنبال‌کنندگان داستان‌های جنایی باشید مطمئناً تنها شنیدن اسم این فیلم شما را جذب خواهد کرد. حداقل نیمی از مردم جهان با کلّیات و سرانجام ماجرای قتل‌های زنجیره‌ایِ “زودیاک” و نامه‌های مرموزش آشنا می‌باشند. تعریف داستانی براساس واقعیت با این گستره‌ی شهرت کاری بسیار دشوار است که فینچر به خوبی از عهده آن برآمده است. این فیلم درگیرکننده، مهیج و به شدت سوال برانگیز است و ما قرار است معمایی را دنبال کنیم که هرگز جوابی برای آن پیدا نشده است. البته ممکن است مدت زمان فیلم(دو ساعت و چهل و دو دقیقه) با توجه به شیوه‌ای که فینچر برای روایت داستان انتخاب کرده برای برخی افراد خسته‌کننده باشد. اما آنچه که این فیلم را از دیگر آثاری که با محوریت قتل‌های زنجیره‌ای “زودیاک” ساخته شده‌است متمایز می‌کند تعهد فینچر در نشان دادن واقعیت بر اساس شواهد موجود‌ است. “جیک جیلنهال” در نقش “رابرت گری‌اسمیت” در این فیلم نقش آفرینی می‌کند. او بازیگری با قابلیت‌های مثال‌زدنی است که همواره در حقش کم‌لطفی شده‌است.

4. The Curious Case of Benjamin Button (2008)  

در روز پایان جنگ جهانی اول(۱۱ نوامبر ۱۹۱۸) پسری عجیب و غریب به دنیا آمد. این کودک در بدو تولد بیماری‌ها و ظاهر افراد سالخورده را دارا بود. اما با گذشت زمان در جایی که همه انسان‌های معمولی به سمت پیری میروند او روز به روز جوان‌تر شد. همین موضوع باعث شد تا بنجامین دختری را که از کودکی عاشقش بوده را از دست بدهد اما….

    این فیلم نه تنها متفاوت‌ترین فیلم کارنامه هنری دیوید فینچر می‌باشد بلکه یکی از خوش ساخت‌ترین و بهترین فانتزی‌های قرن بیست و یکم محسوب می‌شود.

“مورد عجیب بنجامین باتن” فیلمی‌ست در ژانر درام- فانتزی که براساس داستان کوتاهی از نویسنده مشهور آمریکایی “اسکات فیتز جرالد” ساخته شده است. این فیلم نه تنها متفاوت‌ترین فیلم کارنامه هنری دیوید فینچر می‌باشد بلکه یکی از خوش ساخت‌ترین و بهترین فانتزی‌های قرن بیست و یکم محسوب می‌شود. “بنجامین باتن” از آن دست فیلم‌هایی است که رسالت سینما را بجا آورده، فیلمی سرگرم کننده با داستانی بِکر و خلاقانه که شما را غرق ماجراجویی‌های خود می‌کند. این فیلم با وجود مدت زمان طولانیش(۲ ساعت و۴۶ دقیقه) به هیچ عنوان خسته‌کننده نمی‌باشد و شما میتوانید تمام مدت از داستان زیبا و بازی‌های درخشان و موسیقی شنیدنی‌اش لذت ببرید. فینچر که بیش‌تر به خاطر تریلرهای روان‌شناختی همچون “هفت” و “باشگاه مشت زنی” شناخته شده است در این فیلم مهارتهای خود را به چالش می‌کشد و انصافاً باید گفت که نمره قبولی را دریافت می‌کند.”برد پیت”نیز در این فیلم در نقشی متفاوت ظاهر می‌شود که او نیز بسیار خوش درخشیده است. این سومین همکاری “برد پیت” و فینچر بعد از دو تجربه موفق در فیلم‌های “هفت”و “باشگاه مبارزه” می‌باشد، که نشان از علاقه این دو به همکاری با یکدیگر دارد. گریم و جلوه‌های ویژه بکار رفته در این فیلم در نوع خودش کم‌نظیر می‌باشد و البته در هر دو مورد جایزه اسکار را به حق دریافت نموده است‌.

3. Gone Girl (2014)  

این فیلم داستان زوج جوانی به نام نیک دان(با بازی بن افلک) و اِمی الیوت دان(با بازی رزموند پایک) را روایت می‌کند. این زوج به دلیل مشکلات مالی و بیکاری مجبور می‌شوند نیویورک را ترک کرده و به شهرِ میزوری که زادگاه نیک است نقل مکان کنند. نیک که معلّم و نویسنده است اکنون در حال اداره یک کافه کوچک می‌باشد. در جشن پنجمین سالگرد ازدواجشان اِمی به طور ناگهانی ناپدید می‌شود. پس از جستجوهای فراوان و بی‌حاصل پلیس به مدارکی دست پیدا می‌کند. این مدارک اگرچه خیلی موثق نیستند اما نیک را به عنوان مظنون اصلی در این پرونده بر سر زبان‌ها می‌اندازد و…..

    در این فیلم فینچر ثابت می کند که استاد بازی گرفتن از بازیگران فیلمش است.

“دختر گمشده”(Gone Girl) فیلمی‌ست در ژانر درام-معمایی که براساس رمانی با همین نام نوشته‌ی “گیلیان فلین”ساخته شده است. این فیلم را اگر به دو نیمه تقسیم کنیم بخش اول کاملا با روح و روان شما سروکار دارد و در بخش دوم اتفاقات و هیجان آن شما را میخکوب می‌کند. “دختر گمشده” اگرچه به وضوح دارای نواقص زیادی در فیلم‌نامه می‌باشد اما این را میتوان از بی‌تجربگی “گیلیان فلین” دانست. البته این ایرادها خیلی آزاردهنده نمی‌باشد زیرا آنقدر داستان فیلم قوی و پربار است که این ایرادهای کوچک زیاد به چشم نمی‌آید. در این فیلم فینچر بار دیگر ثابت می‌کند که استاد بازی گرفتن از بازیگران فیلمش است. زیرا در این فیلم شاهد بهترین هنرنمایی “بن افلک” چهل و دو ساله در تمام دوران کارییش هستیم و “رزماند پایک” نیز مسلماً بهترین و مهم‌ترین فیلم کارنامه‌ هنریش همین فیلم است. پایک برای ایفای نقش اِمی در این فیلم نامزد دریافت تمامی جوایز مهم سینمایی از جمله بهترین بازیگر نقش اول زن در مراسم اسکار و گلدن گلوب گردید. اما چیزی که “دختر گمشده”را در رده سوم بهترین فیلم‌های فینچر قرار میدهد ذکاوت او در پوشاندن نواقص فیلمنامه و ایجاد فضایی مناسب با داستان در تمام مدت فیلم است. فضای سرد و بی‌روحی که از همان شروعِ فیلم میتوان با تمام وجود حسش کرد. این فیلم را میتوان دقیق‌ترین فیلم فینچر در سمت کارگردانی محسوب کرد.

2. Seven (1995)  

“ویلیام سامرست”(با بازیِ مورگان فریمن) یک کارگاه باتجربه است که بزودی بازنشسته خواهد شد. او به همراه همکارِ جوانش “دیوید میلز”(با بازیِ برد پیت) که به تازگی به واحد جنایی انتقالی گرفته است مسئول رسیدگی به پرونده یک قاتل سریالی می‌شوند. آنها خیلی زود درمیابند که با یک قاتل معمولی سروکار ندارند. این قاتل از مدت‌ها قبل در حال برنامه‌ریزی برای قتل‌هایش بوده و آنها را به دقت براساس هفت گناه کبیره طرح‌ریزی کرده است. شکم‌پرستی، طمع، تنبلی، شهوت، غرور، حسادت و خشم که برای هرکدام یک قربانی انتخاب شده است و…

    این فیلم از لحاظ محتوایی و تاثیرگذاربودن آنچنان قوی و منسجم می‌باشد که با یکبار دیده شدن برای همیشه در ذهن مخاطب نقش می‌بندد.

فیلم “هفت”(Seven) یک درام-معمایی به نویسندگی”اندرو کوین والکر” است که در سال ۱۹۹۵ در سینما‌هااکران گردید. این فیلم از لحاظ محتوایی و تاثیرگذاربودن آنچنان قوی و منسجم می‌باشد که با یکبار دیده شدن برای همیشه در ذهن مخاطب نقش می‌بندد. ترکیب “مورگان فریمن” در قامت یک کارگاه باتجربه و آرام و “برد پیت” در نقش کارگاهی جوان و تندخو در این فیلم بسیار دیدنی می‌باشد. هردو بازیگر به خوبی از پس نقش‌هایشان برآمده‌اند و البته نمیتوان از نقش‌آفرینی کوتاه و فوق‌العاده‌ی “کوین اسپیسی” در این فیلم چشم‌پوشی کرد. فیلم “Seven” اولین اثر جنایی و معمایی فینچر است و او در همین فیلم ثابت میکند که می‌خواهد راه خودش را در هالیوود پیدا کند و قصد تقلید از کسی را ندارد. در این فیلم همه‌چیز برای خلق یک شاهکار فراهم است و او به خوبی از شانسش استفاده می‌کند و نام خود را به عنوان یک کارگردان صاحب سبک به ثبت می‌رساند. کمتر کسی بعد از دیدن این فیلم پیدا می‌شود که آن را یکی از بهترین فیلم‌های جنایی-مهیج تاریخ سینما بشمار نیاورد. جزئیاتی که در این فیلم گنجانده شده در نوع خود مثال‌زدنی است و اگر فیلم را با دقت تماشا کنید در آخر خواهید فهمید که این فیلم چیزی بیشتر از یک فیلمِ جنایی با قتل و وحشیگری بیهوده است. این فیلم از آن دست فیلم‌هایی است که شما در کنار لذت بردن از یک داستان عالی میتوانید چیزهای زیادی نیز از آن یاد بگیرید.

1. Fight Club (1999)  

راویِ بدون اسم داستان(ادوارد نورتون) کارشناس یک شرکت اتومبیل‌ سازی است. او حدوداً شش ماه است که از بیماری بی‌خوابی رنج می‌برد و شب‌ها در جلسات گروه‌های حمایتی شرکت کرده و خود را به جای بیماران سرطانی جا می زند. در این جلسات او با مارلا سینگر(هلنا بونهام کارتر) آشنا می‌شود که به نظر می‌رسد او نیز بدون داشتن بیماری خاصی و تنها برای سرگرمی در این جلسات شرکت می‌کند. راوی به هنگام بازگشت به خانه پس از یک سفر کاری با تایلر داردن(برد پیت) آشنا می‌شود که یک فروشنده صابون است. پس از فرود آمدن هواپیما تایلر کارتش را به راوی می‌دهد تا با یکدیگر در تماس باشند. وقتی راوی به خانه‌اش بازمیگردد متوجه می‌شود که آپارتمانش و تمام داراییش توسط یک انفجار در پی نشتِ گاز از بین رفته است. سپس او ناچار می‌شود که با تایلر تماس بگیرد و آنها یکدیگر را در یک بار ملاقات می‌کنند و این آغاز اتفاقاتی است که…

     این فیلم نه تنها مهم‌ترین و بهترین فیلم در کارنامه هنری “دیوید فینچر” است بلکه یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینماست.

فیلم “باشگاه مبارزه”(Fight Club) که در ایران با نام “باشگاه مشت‌زنی” شناخته می‌شود یک درام-مهیج محصول کشور آمریکا در سال ۱۹۹۹ می‌باشد. این فیلم براساس رمانی با همین نام نوشته‌ی “چاک پالانیک” ساخته شده و “جیم اوهلز” فیلمنامه این اثر را نوشته است. این فیلم نه تنها مهم‌ترین و بهترین فیلم در کارنامه هنری “دیوید فینچر” است بلکه یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینماست. فینچر در “باشگاه مبارزه” سبکی جدید و نوآورانه را برای بیان دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی به وجود می‌آورد که تا قبل از آن کمتر دیده شده‌است. این فیلم در زمان اکرانش با هجمه‌ی گسترده‌ای از انتقادات برای ترویج خشونت روبرو گردید که باعث شد نتواند در گیشه موفق عمل کند. اما بعد از انتشار دی‌وی‌دی آن فیلم با استقبال بسیار خوبی روبرو شد و سروصدای زیادی به راه انداخت. اگر بخواهیم به توصیف و تمجید از این فیلم بپردازیم خودش یک مقاله مفصل خواهد شد که از گنجایش این مطلب خارج است. این فیلم در سایت معتبر IMDB با امتیاز ۸/۸ در رتبه دهم برترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار دارد. فینچر کارگردانی جسور،خلاق و باهوش است که در این فیلم به خوبی از این خصوصیات استفاده کرده است زیرا بهترین توصیف برای فیلم “باشگاه مبارزه” این است که این فیلم ترکیبی از جسارت،خلاقیت و هوش است.

امیدواریم از مطلب ” هفت فیلم برتر دیوید فینچر “ لذت برده باشید تا بعد…