بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل اول و دوم

“وایکینگ‌ها: والهالا” یک سریال درام-تاریخی و ماجراجویانه‌ست که توسط “جب استوارت” و با همکاریِ “مایکل هرست” (خالق سریال Vikings) نوشته و ساخته شده است. این سریال دنباله‌ای بر سریال جذاب و پرطرفدار شبکه History یعنی “Vikings” بوده که داستان آن حدود یک قرن بعد از ماجراهای سریال اصلی دنبال می‌شود. از جمله بازیگران این سریال میتوان به “سم کورلت”، “فریدا گوستاوسون”، “لئو سوتر”، “لورا برلین”، “یوهانس هاوکور یوهانسون”، “کارولین هندرسون” و “پولیانا مکینتاش” اشاره نمود. فصل اول سریال “Vikings: Valhalla” در هشت قسمت و به صورت همزمان در تاریخ ۲۵ فوریه ۲۰۲۲ از شبکه Netflix پخش گردید و همینطور فصل دوم ۱۲ ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شده است. در ادامه با بررسی سریال Vikings: Valhalla همراه شما هستیم.

مطلب مرتبط: بهترین انیمه و سریال های سال 2022 تاکنون (جدید)

معرفی سریال Vikings: Valhalla / سری جدید وایکینگ ها

توضیحات اضافه

“وایکینگ‌ها: والهالا” در اوایل اکتبر ۲۰۲۰ در استودیو اشفورد، ویکلو، جایی که قبلاً سریال “وایکینگ‌ها” در آنجا فیلم‌برداری شده بود، شروع به فیلم‌برداری کرد. اما به دلیل مثبت بودن تست کرونای برخی از عوامل، فیلم‌برداری به حالت تعلیق درآمد و پس از مدتی از سر گرفته شد و سرانجام در آگوست ۲۰۲۱ به پایان رسید. کارگردانی قسمت اول این مجموعه را کارگردان دانمارکیِ برنده جایزه بفتا “نیلز آردن اوپلف” برعهده دارد. “جب استوارت” که عمده‌ی شهرتش را مدیون نویسندگی آثار مشهوری همچون “Die Hard” و “The Fugitive” بوده به عنوان نویسنده و سازنده‌ی این سریال در کنار سازنده سرشناس سریال‌های Vikings و The Tudors یعنی “مایکل هرست” قرار دارد. استوارت در مصاحبه‌ای گفته که هرست خواهان این بوده که این اسپین‌آف دارای حال و هوایی نوستالژیک باشد. همچنین با توجه به تریلرهای منتشر شده میتوان حدس زد که این سری جدید یک اکشن حماسی خونین و تراژیک است. البته گفتنی‌ست اگرچه در این سریال بسیاری از شخصیت‌ها از چهره‌های واقعی و تاریخی هستند، اما همچون سریال اصلی بسیاری از وقایع آن استناد تاریخی ندارند و یا دچار تحریف شده‌اند، پس نباید زیاد به این موضوع در طول داستان سریال اشکال و ایراد گرفت. همچنین بدون نیاز به دیدن سریال اصلی می‌توانید این سریال را تماشا کنید چراکه هیچ تداخل داستانی بین آنها وجود ندارد.

مطالب مشابه:

معرفی شخصیت‌ها و بازیگران اصلی سریال Vikings

بررسی فصل پایانی سریال Vikings / پیش به سوی والهالا

بررسی سریال Vikings / آغاز و پایان یک رویا

معرفی سریال Vikings: Valhalla / سری جدید وایکینگ ها

خلاصه داستان سریال وایکینگ‌ها: والهالا

داستان این سریال از اوایل قرن یازدهم شروع شده و ماجراهای افسانه‌ایِ برخی از معروف‌ترین وایکینگ‌های تاریخ را به تصویر می‌کشد. داستان از جایی شروع می‌شود که تنش‌ها بین وایکینگ‌ها و انگلیسی‌ها (با حمله‌ی انگلیسی‌ها به وایکینگ‌های ساکن انگلیستان) به نقطه‌ی اوج خودش رسیده و از طرف دیگر خود وایکینگ‌ها بر سر عقاید متضاد مسیحی و بت‌پرستی‌شان درگیر هستند. در این میان لیف اریکسون، فریدیس اریکسدوتر و هارالد سیگوردسون (هارالد هاردرادا) سفری حماسی را آغاز می‌کنند که آنها را به اقیانوس‌ها و میدان‌های نبرد، از کتگات تا انگلستان و فراتر از آن می‌برد تا آنها برای بقا و شکوه در کنارهم بجنگند. در واقع این مجموعه پایان عصر وایکینگ‌ها را نشان می‌دهد که با نبرد استمفورد بریج در سال ۱۰۶۶ میلادی رقم خورد.

بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل اول

بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل اول

سریال “وایکینگ والهالا” نسبت به نسخه‌ی اورجینالش (سریال Vikings) دارای مستندات تاریخی بیشتری می‌باشد. پس از این رو شاهد اتفاقات و نبردهای واقعی‌تری هستیم که افسانه و تخیل کمتری در آنها دیده می‌شود. اگر بخواهیم فصل اول این سریال را با فصل نخست سریال Vikings مقایسه کنیم، باید گفت که با پروژه‌ای بسیار بزرگ‌تر و پر زرق‌و‌برق‌تر روبرو هستیم. این موضوع کاملاً طبیعی می‌باشد زیرا داستان این سریال در برهه زمانی‌ای جریان دارد که وایکینگ‌ها دیگر آن اقوام وحشی و ساده‌لوح نیستند.

دنیای وایکینگ‌ها در والهالا نسبت به زمان راگنار بسیار متفاوت شده است، اکنون نوادگان وایکنیگ‌ها در سراسر اروپا و به ویژه انگلستان و در تمامی اقشار مختلف جامعه حضور دارند. حتی ملکه انگلستان نیز اصل و نسبش به وایکینگ‌ها بازمی‌گردد و این نشان‌دهنده پیشرفت سریع آنهاست. اما تجارت و هم‌زیستی با سایر کشورها برای مردمان شمال مشکلاتی را نیز به همراه داشته است. دیگر تمامی آنها به خدایان باستان اعتقاد ندارند و شمار زیادی از وایکینگ‌ها مسیحی شده‌اند و این امر اتحاد ویرانگر وایکینگ‌ها را سست نموده است. روش‌های قدیمی نورس در حال مرگ هستند، سال‌ها زندگی در انگلستان بسیاری از شمالی‌ها را از دین و آئین خود دور کرده و به معنای واقعی کلمه آنها را انگلیسی کرده است. همین موضوع باعث شده که دیگر آن ویژگی‌های عجیب و شگفت‌آور دنیای نورس (در فصل‌های ابتدایی سریال اصلی) را در سریال والهالا کمتر شاهد باشیم که یکی از نکات منفی سریال همین موضوع محسوب می‌شود.

در سریال “Vikings Valhalla” وقایع داستان از سرعت و هیجان نسبتاً بالایی برخوردارند. در قسمت‌های مختلفِ این فصل شاهد نبردها و مبارزات خونین و هیجان‌انگیز هستیم که لحظات جذابی را برایتان رقم می‌زنند. اما همین موضوع باعث شده سازندگان نتوانند به میزان کافی برای شخصیت‌پردازی کاراکترهای اصلی داستان وقت بگذارند. درواقع سریال در فصل نخستش با حوصله و جزئیات زیاد داستانش را پیش نمی‌برد و بیشتر به خلق هیجان روی آورده که این موضوع ممکن است به دلیل توقعات بالا از پروژه‌ای در این سطح و با سرمایه‌گذاری‌های کلان باشد. البته سرمایه‌گذاری مناسب ویژگی‌های مثبتی نیز برای پروژه‌هایی اینچنینی به همراه دارد. برای مثال سریال وایکینگ والهالا در جلوه‌های بصری و استفاده از جلوه‌های ویژه پیشرفت بسیار زیادی نسبت به نسخه اورجینال خود داشته است. چیزی که دست سازندگان را برای خلق صحنه‌هایی باشکوه و بزرگ باز گذاشته است.

بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل اول

از دیگر نکات مثبت سریال بدون‌شک انتخاب درست و بجای بازیگران می‌باشد. اکثر بازیگران این سریال یا بخوبی انتخاب شده‌اند و یا اینکه خودشان را بسیار خوب در نقششان جا انداخته‌اند. در فصل نخست سریال “وایکینگ والهالا” سعی گردیده تا برای سه شخصیت اصلی داستان به یک میزان وقت گذاشته شود‌. برخلاف سریال اصلی که در فصل اولش شخصیت راگنار لادبروک در محوریت داستان قرار داشت. این موضوع زمان مناسب را در اختیار سازندگان قرار داده بود تا سیر تحول قهرمان داستانشان (راگنار) را بسیار طبیعی و باورپذیر به تصویر بکشند. افزایش شخصیت‌های مهم و کلیدی در سریال وایکینگ والهالا باعث شده تا سازندگان گاهاً در پرداختن به داستان این شخصیت‌ها شتاب‌زده عمل کنند. شاید بتوان بارزترین نمونه برای این مسئله را سیر تحولی شخصیت فردیس اریکسدوتر عنوان کرد که یکی از سه شخصیت اصلی سریال می‌باشد. شخصیتی که در ابتدای داستان یک دختر آسیب پذیر، عصیانگر و خرافاتی بوده که در مدت زمان کوتاهی به یک جنگجوی بزرگ و مسئولیت‌پذیر تبدیل می‌شود!

سریال “وایکینگ والهالا” شاید به خاطر اضافه کردن برخی المان‌های غیرضروری، مانند رهبر کردن یک سیاه پوست در مقر اصلی وایکینگ‌ها در کاتگات (Kattegat) و مسائل این چنینی بزرگترین ضربه را به خود وارد کرده باشد. بیشتر نظرات منفی پیرامون سریال در مورد این مسائل می‌باشد. در غیر این صورت اگر این نوع موارد را نادیده بگیریم با سریالی طرف هستیم که می‌توان از آن لذت برد. در کنار تمام مسائل مثبتی که در بالا به آنها اشاره شد، فیلم‌برداری به همراه قاب‌بندی‌های زیبا، طراحی صحنه، لباس و تدوین سریال نیز از دیگر نکات قابل قبول آن محسوب می‌شود. 

بطورکلی باید گفت سریال “Vikings Valhalla” در فصل آغازینش عملکرد قابل قبولی را از خود بجا گذاشته است. در فیلم‌نامه‌ این سریال همه‌‌ی حوادث و عواقبشان بخوبی پیش‌بینی شده و کمتر سکانس بدهدف و اضافه‌ای را نظاره‌گر هستیم. سریال با سرعت و هیجان مناسبی دنبال می‌شود و تنها در مواردی شخصیت‌پردازی کاراکترها ناقص بوده است. چیزی که سازندگان سریال وقت دارند تا در فصل‌های بعدی با دقت بیشتری به آن بپردازند.

بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل دوم

بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل دوم

سریال “وایکینگ‌ها: والهالا” در فصل دوم با تمرکز برروی شخصیت‌های اصلی داستان کارش را آغاز می‌کند و اینکه هرکدام از آنها چه اهدافی را دنبال می‌کنند. پس با توجه به اتفاقاتی که در پایان فصل اول و قسمت نخست فصل دوم شاهد آن هستیم، میتوان گفت که داستان سریال وارد فاز جدیدی می‌شود. دیگر از آن تلاطم و سرعت بالای داستان که در فصل نخست نظاره‌گر بودیم، خبری نیست. بلکه داستان اصلی سریال با رویدادهای گوناگون دیگری ترکیب می‌شود و داستان‌های فرعی جذابی را شکل می‌دهد. در این فصل بخوبی به شخصیت‌های مختلف داستان پرداخته می‌شود و عمق بیش‌تری به آنها داده می‌شود. درواقع کلید موفقیت سریال در فصل دوم همین شخصیت‌پردازی مناسب و ماجراهای جذابی‌ست که کاراکترهای داستان درگیر آن می‌شوند. همچنین اضافه شدن به موقع شخصیت‌های فرعی گوناگون در داستان از نقاط قوت این فصل بوده که سریال را از یکنواختی خارج می‌کند. شخصیت‌هایی که اگرچه از همان ابتدا موقتی بودنشان کاملاً واضح می‌باشد، با این وجود موجب شکل‌گیری ماجراهایی دیدنی در دل داستان شده‌اند و در این زمینه عملکرد نویسندگان سریال قابل ستایش بوده است. در ادامه داستان سریال در فصل دوم و به ویژه داستان سه شخصیت اصلی آن را بطور خلاصه مرور و بررسی خواهیم کرد.

ادامه بررسی شامل اسپویل می‌باشد….

در فصل دوم داستان سریال به سه بخش اصلی تقسیم شده است، سفر هارالد و لیف به روسیه و سپس قسطنطنیه، رفتن فریدیس به یومزبورگ و ماجراهایی که در لندن و در غیاب کینگ کانوت میان ملکه اِما و گودوین اتفاق می‌افتد. سفر هارالد و لیف به روسیه جهت ملاقات با عموی هارالد یاروسلاو دانا، حاکم نووگورد و کمک گرفتن از او برای ساخت ارتش و شکست دادن اولاف می‌باشد. هارالد بواسطه‌ی قولی که کانوت به او داده خودش را پادشاه حقیقی نروژ می‌داند و هیچ مانعی نمی‌تواند او را از رسیدن به این هدف منصرف سازد. خواسته‌ها و اهداف هارالد در کنار پراکنده‌گویی‌هایی که در این فصل مشاهده می‌کنیم، همچون چسبی‌ست که قسمت‌های مختلف داستان را به یکدیگر می‌چسباند. در حقیقت سازندگان سریال از کاراکتر هارالد و تمرکز بالایش برای رسیدن به پادشاهی نروژ که محور اصلی داستان سریال تا به اینجا بوده به بهترین شکل ممکن استفاده کرده‌اند. زیرا اگرچه فریدیس و لیف نیز همچون هارالد شخصیت اصلی داستان هستند و مطمئناً نقش بسزایی در داستان سریال دارند. اما همانطور که می‌دانیم دنیای وایکینگ‌ها در جنگ، غارت و رسیدن به قدرت خلاصه می‌شود و در میان این شخصیت‌ها تنها هارالد در جهت این اهداف حرکت می‌کند. پس در نتیجه بیراه نیست اگر هدف او را محور اصلی داستان تا به اینجای سریال در نظر بگیریم.

از طرف دیگر لیف پس از مرگ لیو کمی آشفته و سردرگم گردیده که با ورود به موقع کاراکتر مریم در زندگی‌اش وارد مسیر تازه‌ای می‌شود که می‌تواند در اتفاقات فصل‌های بعدی بسیار تاثیرگذار باشد. او همراه هارالد از فریدیس جدا شده و به روسیه می‌رود و پس از رد شدن درخواست هارالد توسط یاروسلاو به دلایلی او را در سفر خطرناکش به قسطنطنیه همراهی می‌کند. سفری که با توجه به حضور مریم برایش به تجربه‌ای گرانبها تبدیل می‌شود. در این سفر شخصیت‌های دیگری نیز به داستان اضافه می‌شوند که تاحدودی باعث تنوع و گیرایی بیش‌تر داستان می‌شوند. شاید بتوان گفت این بخش داستان جذاب‌ترین و پرحادثه‌ترین قسمت‌های سریال در فصل دوم را رقم زده است.

بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل دوم

بخش دیگر داستان مربوط به فریدیس بوده که پس از حمله اولاف به کتگات به همراه هارالد فرار کرده و در نقطه‌ای دور پنهان می‌شوند. اما اهدافی که آنها دنبال می‌کنند باعث می‌شود تا فریدیس حامله بودنش را از هارالد پنهان کرده (هرچند بعدها لیف در سفرشان به قسطنطنیه این مسئله را به هارالد می‌گوید) و در نهایت از او و لیف جدا می‌‌شود. او به همراه پیروان آئین قدیمی به یومزبورگ (این شهر پس از نابودی اوپسالا پایتخت جدید و پنهان پیروان آئین قدیمی معرفی شده است) می‌رود. او در آنجا با استقبال خوبی روبرو می‌شود و چون فریدیس آخرین محافظ دین بوده او را بعنوان کاهن معبدشان در آنجا مستقر می‌کنند. اما میان حرف و عمل حاکم یومزبورگ یعنی لرد هارکر تفاوت‌های زیادی وجود دارد که در ادامه فریدیس را با چالش‌های مختلفی روبرو می‌سازد. فریدیس نیز همچون هارالد در راه رسیدن به اهدافش مصمم و پرتلاش نشان می‌دهد، اما بزرگ‌نمایی‌هایی که برای کاراکتر او در سریال صورت می‌گیرد، کمکی به جذاب شدن داستان و شخصیتش نکرده است. بخش‌های مربوط به فریدیس بسیار قابل پیش‌بینی بوده و این موضوع باعث از بین رفتن هیجان داستان شده است. بدتر از این پایان‌بندی ضعیفی‌ست که سریال برای شخصیت‌هایی که مقابل فریدیس قرار می‌گیرند، در نظر گرفته می‌باشد.

شاید بیننده بتواند نابودی و مرگ مضحک و سطحی هارکر را به نوعی قبول کند، اما چگونه می‌توان پذیرفت ارل اولاف که جنگجویی توانا و رهبری باهوش بوده به این راحتی توسط یک کاهنه به قتل برسد و ارتشش نابود گردد! این موضوع و برخی موارد دیگر این بخش داستان را کمی برایمان غیرواقعی و اغراق شده می‌نماید. حال بماند که اولاف در نیمه‌های راه تعقیب هارالد بیکباره مذهبی شده و برای نابودی کفار راهی یومزبورگ می‌شود! اگرچه اگر سختگیری نکنیم ماجراهایی که فریدیس در این فصل تجربه می‌کند، باعث می‌شود که شخصیتش کمی پخته‌تر شده و تاثیرش بعنوان یکی از شخصیت‌های اصلی سریال برای بیننده باورپذیرتر گردد. این بخش تاحدودی به حوادثی که در کتگات روی داد نیز مربوط بود. جایی که دیدیم پس از فتح کتگات توسط اولاف و سپس شکست زودهنگامش از کینگ فورکبرد، سوین پسر بزرگ کانوت بعنوان پادشاه نروژ در کتگات مستقر گردید. کینگ فورکبرد با گروگان گرفتن مگنوس پسر اولاف او را مجبور می‌کند که برای محافظت از سوین قسم یاد کند. فورکبرد ملکه الفگیفو را نیز مجبور می‌کند به همراه پسرش در کتگات بماند و خودش آنجا را به همراه مگنوس پسر اولاف ترک می‌کند.

ماجراهای بخش سوم که البته نسبت به دو بخش قبلی کمتر به آن پرداخته می‌شود، در لندن اتفاق می‌افتد. جایی که در نبود کینگ کانوت قدرت در دستان ملکه اِما و مشاور ارزشمند و زیرک‌شان ارل گودوین می‌باشد. اتفاقات این بخش با سوءقصد به جان ملکه و نجاتش توسط گودوین آغاز می‌شود، چیزی که بجای افزایش اتحاد آنها رفته‌رفته ملکه اِما را نسبت به وفاداری گودوین مشکوک میکند. پس از یک سلسله اتفاقات اِما به این باور می‌رسد که سوءقصد به جانش کار خود گودوین بوده است (که البته این مسئله تا پایان فصل نیز مجهول می‌ماند) او نامزد گودوین آلفوین را که ندیمه‌اش بوده زیر شکنجه به قتل می‌رساند و حتی برای پی بردن به راز گودوین مخفیانه به وسکس (زادگاه گودوین) سفر می‌کند. ملکه اِما نشان می‌دهد که در برخورد با دشمنانش هیچ رحم و شفقتی ندارد و از طرفی گودوین نیز شخصیتی‌ست که بی‌گدار به آب نمی‌زند و هوشمندانه ترجیح می‌دهد در مقابل قتل بیرحمانه نامزدش فعلاً سکوت اختیار کند. هرچند با بازگشت کانوت به لندن او از ملکه اِما می‌خواهد که اگر مدرکی علیه گودوین ندارد، بیخیال سوءظنش نسبت به او شود. کانوت همچنین برای جبران اشتباه ملکه (کشتن نامزد گودوین) و همینطور تشکر برای نجات جان همسرش، خواهرزاده‌اش گیثا را به عقد گودوین درمی‌آورد. تصمیمی که گودوین را یک قدم بزرگ به رویایش (اینکه روزی فرزند ارشدش بر انگلستان حکمرانی نماید) نزدیک‌تر می‌سازد. البته همچنان کدورت میان ملکه اِما و گودوین برطرف نشده و باید منتظر بمانیم و ببینیم در فصل بعدی تیرگی روابط این دو به کجا کشیده می‌شود.

دیدگاه کلی

امتیاز سایت ساعت هفت

امتیاز سریال Vikings: Valhalla فصل دوم

خوب

بطورکلی باید گفت نباید از سریال “وایکینگ‌ها: والهالا” در این فصل انتظار غافلگیری‌های بزرگ داشته باشید‌. زیرا با کمی دقت تقریباً سرانجام اکثر اتفاقات داستان برایتان قابل پیش‌بینی خواهد بود. اما نمیتوان از تغییر مناسب و کاملاً ضروری‌ای که در نحوه‌ی روایت داستان و شخصیت‌پردازی آن صورت گرفته چشم‌پوشی کرد. در این فصل سازندگان دقیقاً همان کاری را انجام داده‌اند که از پروژه‌ای با این وسعت انتظار می‌رود. دنبال‌کنندگان سریال‌های تلویزیونی بیش از هرچیز برروی داستان و شخصیت‌پردازی متمرکز می‌شوند. مواردی که در این فصل از سریال “Vikings: Valhalla” بسیار عالی به آنها پرداخته شده و از این لحاظ یک سر و گردن از فصل نخست بالاتر می‌باشد.

امیدواریم از مطلب “بررسی سریال Vikings: Valhalla / فصل اول” لذت برده باشید تا بعد…

آخرین مطالب به روز شده

آخرین مقالات اختصاصی

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها