اصطلاح Blow a fuse به فارسی


Idiom (38) :Blow a fuse  

در ویدیو بالا با سی و هشتمین اصطلاح Blow a fuse آشنا می‌شویم. همانطور که مشاهده می‌فرمایید این اصطلاح به صورت تحت اللفظی ” منفجر شدن یک فیوز “ ترجمه می‌شود، اما اگر بخواهیم معنای دقیق‌تری از آن استخراج کنیم، میتوانیم به صورت “فیوز پراندن، جوش آوردن، از جا در رفتن، عصبانی شدن” ترجمه‌اش کنیم.

مثال‌های مرتبط

The boss blew a fuse when the shipment didn’t arrive on time.

رییسِ فیوز پروند زمانی که محموله به موقع نرسید.

My curling iron always blows a fuse.

اتو مو من همیشه فیوز میپرونه( مشکل سیم کشی داره)

There’s no need to blow a fuse over such a little problem.

نیازی نیست از کوره در بری و فیوز بپرونی بخاطر یه مشکل کوچیک

The referee was so unfair that they were about to blow a fuse.

داورِ خیلی ناعادلانه سوت میزد که باعث شد بازیکنان فیوز بپرونند و قاطی کنند.

After three months of babysitting, I think I’m going to blow a fuse.

بعد از سه ماه نگهداری از بچه، فکر کنم دارم فیوز میپرونم.

 

برای خواندن مطالب و مثال‌های مشابه به بخش

اصطلاحات در زبان انگلیسی و “اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی” مراجعه کنید.

محصولات مرتبط

۱جامع‌ترین پک ویدیویی گرامر زبان انگلیسی
۲آموزش مکالمه زبان انگلیسی با سریال بریکینگ بد (فصل‌های یک تا سه)
۳آموزش برترین اصطلاحات زبان انگلیسی به همراه ویدیوهای اختصاصی
۴آموزش برترین کالوکیشن های زبان انگلیسی به همراه ویدیوهای اختصاصی

مقالات مرتبط

۱معرفی 46 تا از بهترین پادکست های آموزشی برای تقویت زبان انگلیسی
۲بهترین کتاب های تقویت مهارت های چهارگانه زبان انگلیسی/ واژگان/ گرامر
۳اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی
۴کالوکیشن در زبان انگلیسی (Collocation)
۵بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی
۶اهمیت گرامر در زبان انگلیسی (جامع‌ترین پک ویدیویی گرامر زبان انگلیسی در ایران)
۷تقویت مهارت ریدینگ در زبان انگلیسی + روش ها و مهارت های طلایی
۸اهمیت زبان انگلیسی در زندگی روزمره (یادگیری زبان انگلیسی)
۹افعال دو بخشی چیست و در زبان انگلیسی چه کاربردی دارد؟
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها