اصطلاح Hit the big time به فارسی (به همراه ویدیو و مثال)

معنی اصطلاح Hit the big time به فارسی چی میشه؟

در این مطلب از سری مطالب آموزش اصطلاحات در زبان انگلیسی به سراغ یکی دیگر از اصطلاحات کاربردی رفته‌ایم. اصطلاح Hit the big time را در این مطلب مورد بررسی قرار داده ایم. با بخش آموزشی سایت ساعت هفت همراه باشید.

قبل از هر چیز بهتر است مبحث اصطلاحات را در مقاله “اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی” مورد بررسی قرار دهید.

آموزش اصطلاحات خفن زبان انگلیسی
برای دیدن ویدیوهای بیشتر اصطلاحات زبان انگلیسی به صفحه زیر مراجعه فرمایید:

آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی

اصطلاح Hit the big time به فارسی (به همراه ویدیو و مثال) 1

مثال‌های مرتبط

He has finally fulfilled his dreams and hit the big time.

بالاخره او رویاهایش را محقق کرده است و به شهرت و ثروت رسیده است.

You have really hit the big time now.

تو بالاخره در حال حاضر به شهرت و موفقیت رسیده ای.

After years of hard work, they finally hit the big time with their tenth album.

بعد از سال ها تلاش آنها بالاخره ازطریق آلبوم دهمشون به شهرت رسیدند.

The young actor hit the big time after landing a leading role in a blockbuster movie.

با بازی در نقش اصلی یک فیلم موفق در هالیوود، بازیگر جوان به شهرت بزرگی دست یافت.

She had been working as a fashion designer for years, but it was her latest collection that really allowed her to hit the big time.

او سال‌ها به عنوان یک طراح مد کار می‌کرد، اما آخرین اثر‌هایش بود که به او اجازه داد به موفقیت بزرگ دست یابد.

The local bakery hit the big time when a celebrity chef praised their pastries on a popular cooking show.

نانوایی محلی زمانی به موفقیت بزرگ دست یافت که یک سرآشپز مشهور از انواع شیرینی‌های آن‌ها در یک برنامه آشپزی معروف تمجید کرد.

The author had been writing for years, and it was her latest novel that helped her hit the big time with a spot on the bestseller list.

نویسنده سال‌ها در حال نوشتن بود، و آخرین رمان او کمک کرد به موفقیت بزرگی دست یابد و در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌ها جایی برای خود بیابد.

The athlete’s incredible performance in the championship game was the moment he hit the big time and gained international recognition.

عملکرد شگفت‌انگیز ورزشکار در مسابقه قهرمانی، لحظه‌ای بود که او به موفقیت بزرگ دست یافت و سهمیه بین‌المللی کسب کرد.

The fashion designer’s unique creations caught the attention of high-profile celebrities, and that’s when she knew she had hit the big time.

آثار منحصر به فرد طراح مد، توجه سلبریتی‌های معروف را به خود جلب کرد، و در آن لحظه او متوجه شد که به موفقیت بزرگ دست یافته بود.

The comedian’s stand-up routine was so well-received that they were invited to perform on a late-night talk show, truly hitting the big time in the entertainment industry.

نمایش استندآپ کمدین به گونه‌ای بازخور خوبی داشت که او به برنامه تاک شوی شبانه دعوت شد، واقعاً در صنعت سرگرمی به موفقیت بزرگ دست یافت.

اصطلاح Hit the big time به فارسی (به همراه ویدیو و مثال) 2

محصولات مرتبط

۱جامع‌ترین پک ویدیویی گرامر زبان انگلیسی
۲آموزش مکالمه زبان انگلیسی با سریال بریکینگ بد (فصل‌های یک تا سه)
۳آموزش برترین اصطلاحات زبان انگلیسی به همراه ویدیوهای اختصاصی
۴آموزش برترین کالوکیشن های زبان انگلیسی به همراه ویدیوهای اختصاصی

مقالات مرتبط

۱معرفی 46 تا از بهترین پادکست های آموزشی برای تقویت زبان انگلیسی
۲بهترین کتاب های تقویت مهارت های چهارگانه زبان انگلیسی/ واژگان/ گرامر
۳اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی
۴کالوکیشن در زبان انگلیسی (Collocation)
۵بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی
۶اهمیت گرامر در زبان انگلیسی (جامع‌ترین پک ویدیویی گرامر زبان انگلیسی در ایران)
۷تقویت مهارت ریدینگ در زبان انگلیسی + روش ها و مهارت های طلایی
۸اهمیت زبان انگلیسی در زندگی روزمره (یادگیری زبان انگلیسی)
۹افعال دو بخشی چیست و در زبان انگلیسی چه کاربردی دارد؟
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها