بررسی فیلم Maleficent : Mistress of Evil

فیلم Maleficent : Mistress of Evil ساخته استودیو کمپانی Disney و به کارگردانی یوآخیم رونینگ است که در تاریخ 18 اکتبر امسال به روی پرده سینما ها رفته است. این فیلم با بازی Angelina Jolie، Michelle Pfeiffer، Chiwetel Ejiofor، Elle Fanning در ادامه قسمت قبلی همین مجموعه است که در سال 2014 اکران شد. با ما در سایت ساعت 7 با نقد فیلم Maleficent : Mistress of Evil همراه باشید.

اگر به دنبال دیدن نقدهای بیشتری از فیلم های سال 2019  میگردید به لیست فیلم های سال 2019 مراجعه فرمایید. (فیلم های 2020 نیز در لیست فیلم های سال 2020 موجود است.)

مطالب مرتبط: هفت فیلم برتر آنجلینا جولی / بهترین فیلم های Angelina Jolie

نقد و بررسی فیلم Maleficent : Mistress of Evil
نقد و بررسی فیلم Maleficent : Mistress of Evil

بازسازی، جلوه های ویژه و هالیوودی خالی از ایده

فیلم Maleficent : Mistress of Evil درباره شخصیت منفی دیزنی مالفیسنت است و به خصوصیات، تمایلات و احساسات این شخصیت می پردازد. اما با شخصیت پردازی های ضعیف و بیش از پیش جدی گرفتن یک داستانِ پَریان (Fairy) و خلق فیلمی که نه به داستان های پَریان شباهت دارد، نه یک فیلم حماسی است، نه درام، بلکه ملغمه ای از همه ی اینهاست. سعی دارد شما را تا آخر پای فیلم نگه دارد. تنها نکته مثبت برای من دیدن دوباره Angelina Jolie بود که بازی خیلی خوبی در این فیلم از خود به نمایش گذاشته است. در واقع نکته مثبت فیلم رویارویی و تقابل Michelle Pfeiffer  و Angelina Jolie است که هر دو بسیار توانمند در نقش خود ظاهر شدند و صرفاً فقط برای دستمزد بالا به نقش آفرینی نپرداخته اند. اما تنها نکته مثبت فیلم وجود همین دو بازیگر است و نه چیز دیگر، چرا؟ چون نبرد پَریان با انسانها دیگر تکراری شده، جلوه های ویژه آنچنانی دیگر برای من (شما را نمی دانم) خسته کننده است.

1
از ویژگی های مثبت فیلم بازی آنجلینا جولی است

داستان آبکی

نویسندگان فیلم قبل از انتشار گفته بودند که در این قسمت بیشتر با شخصیت خود Maleficent آشنا خواهیم شد و داستان حول شخصیت او می گردد. نمی دانم آیا شما کارتون زیبای خفته محصول 1959 دیزنی را دیده اید یا نه؟ اما انتظار یک مالفیسنت خاکستری را نداشتم اصلاً به شخصیتی که خود را بانوی شَر می نامد (Mistress of Evil) دادن حسی مادرانه و یا کسی که به دیگران اهمیت می دهد و زندگی آنها برای اش با اهمیت می شود، چقدر می تواند شما را شگفت زده کند؟! داستان این فیلم نیز درباره همین موضوع است. Aurora می خواهد با پرنس Phillip ازدواج کند و به پیشنهاد ازدواج او جواب مثبت می دهد. مالفیسنت اما نه می گوید چون بر این عقیده است که انسانها آبشان با پَریان در یک جوی نمی رود. اصرار Aurora بالاخره دل مثلاً از سنگ مالفیسنت را نرم می کند (عجب!) و حاضر می شود در مراسم بله برون (شگفتا!) که در قصر شاهزاده فیلیپ برگزار می شود شرکت کند. در مراسم مادر پرنس فیلیپ نشان می دهد که نیت بدی دارد و می خواهد با مالفیسنت و به طور کل پَریان تسویه حساب کند (بازی میشل فایفر در این سکانس عالی است). اما مالفیسنت هم در دلش می داند که کاسه ای زیر نیم کاسه است. خلاصه سرتان را درد نیاورم شاه به خواب عمیق (همان نفرینی که مالفیسنت قبلاً روی Aurora اجرا کرده بود) می رود، و این شروع درگیری انسانها با پَریان می شود.

2
از سکانس های آبکی فیلم

نمایش نبرد پَریان با انسان ها

کارگردانی فیلم به آثار دیگر دیزنی مانند سری فیلم های اَبرقهرمانی Marvel بر می گردد. در واقع کارگردان کار خاصی انجام نداده و صرفاً از همان تکنیک های فیلم برداریِ فیلم های Marvel بهره برده است. این به خصوص در صحنه نبرد پَریان با انسان ها کاملاً قابل مشاهده است. از این حیث فیلم چیز خاصی ندارد و تهی از خلاقیت است. در واقع تمام تمرکز فیلم روی جلوه های ویژه است. این جلوه های ویژه لعنتی کلاً هالیوود را خراب کرده است و تقریباً 99 درصد فیلم های هالیوودی بدون جلوه های ویژه هیچ چیز قابل توجه ای برای عرضه ندارند. Maleficent : Mistress of Evil هم از این نکته مستثنا نیست، همانطور که گفتم جز نقش آفرینی دو بازیگر سرشناس، داستان فیلم که حرف خاصی نمی زند، کارگردانی هم که با شات ها و میزانسن های تکراری و ملال آور خسته کننده است، این وسط تنها جلوه های ویژه می ماند که عالی است.

5
و تنها جلوه های ویژه است که می ماند

اما بپردازیم به صحنه نبرد پَریان، که تقریباً بدون استراتژی خاصی بود، یعنی چه؟ نویسندگان فیلم بهتر بود برای این نبرد چند کتاب جنگی می خواندند تا حداقل انقدر این سکانس نبرد را آبکی از آب در نمی آوردند. مالفیسنت که توسط هم نوع های خود (که از سکانس های مسخره فیلم بود) نجات داده می شود، می فهمد در دنیا تنها نیست و جامعه ای از نژاد خودش وجود دارد که به دور از انسان ها اما با کینه و نفرت از آنها در جایی دور افتاده زندگی می کنند. این سکانس تیر خلاصی بود به هر آنچه که از شخصیت افسانه ای مالفیسنت باقی مانده بود. یادتان باشد مالفیسنت از شخصیت افسانه ای اروپا می باشد که به قرن 14 میلادی بر می گردد، در این لینک می توانید با نسخه های مختلف داستان زیبای خفته در قرن 14 میلادی آشنا شوید. هم نوع های مالفیسنت به قلمرو انسان ها یورش می برند و نبرد آغاز می شود، اما یادشان می رود استراتژی بچینند! و همانطور کورکورانه به دل دشمن میزنند و تک تک به فنا می روند. سکانسی که چیزی جز جلوه های ویژه ندارد، سپس مالفیسنت از راه می رسد و منجی می شود و بروی داستان ما آب می بندد!

3
بازی میشل فایفر در این سکانس عالی بود

موسیقی و آهنگ سازی فیلم بر عهده Geoff Zanelli می باشد که تمام تلاشش را کرده تا کار خود را بهتر از بقیه عوامل فیلم انجام دهد. اما او نیز تقریباً گرفتار تکرار شده و ایده های جدیدی برای خلق موسیقی جذاب برای صحنه های فیلم نداشته است. البته با این حال موسیقی فیلم در حد قابل قبول می باشد اما جای کار بیشتری داشت.

بررسی فیلم Maleficent : Mistress of Evil 1

امتیاز سایت ساعت هفت

امتیاز فیلم Maleficent : Mistress of Evil

ضعیف

در انتها اگر می‌خواهید بدانید چطور می‌توان داستانی افسانه‌ای را آب بست و ملغمه‌ای آبکی از آن تهیه کرد و به خورد مخاطبان امروزی که زیاد به محتوا اهمیت نمی‌دهند و فقط جلوه‌های بصری می‌خواهند، داد. به پای این فیلم بنشینید و از بازی آنجلینا جولی و میشل فایفر (حداقل) لذت ببرید!

آخرین مطالب به روز شده

آخرین مقالات اختصاصی

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] مطالب مرتبط: بررسی فیلم Maleficent : Mistress of Evil […]