بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law تا قسمت نهایی
مارول و دیزنی بعد از موفقیت فازهای قبلی MCU، حال با سریالهای مختلف دربارهی ابرقهرمانان، میخواهند شما را بیشتر با دنیایی که ساختهاند درگیر کنند. در سریال She-Hulk همانطور که از نامش پیداست قرار است با Hulkای مونث روبرو شویم (برای اطلاعات بیشتر دربارهی کاراکتر Jennifer Walters میتوانید به صفحهی معرفی این کاراکتر در وبسایتمان مراجعه کنید) که مانند بروس بنر با خشمگین شدن تبدیل به هیولایی سبز رنگ میشود. کاراکتر جنیفر والترز در کامیکها از محبوبیت فراوانی برخوردار است و همین نکته باعث میشود کار دیزنی و مارول برای ساخت سریال به خوبی کامیکهای She-Hulk سختتر شود. در این مطلب به بررسی قسمتی این سریال پرداختیم تا ببینم آیا آنها موفق به خلق سریالی به موفقی کمیکهای شیهالک شدهاند یا خیر. این سریال توسط Jessica Gao ساخته شده و از جمله بازیگران آن میتوان به Tatiana Maslany در نقش Jennefer Walters و Mark Ruffalo در نقش Bruce Banner اشاره کرد. قسمت اول سریال از تاریخ 18 آگوست 2022 منتشر شد و سریال به صورت هفتگی تا 13 اکتبر 2022 ادامه پیدا خواهد کرد. در ادامه با بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law در خدمت شما هستیم.
لیست کامل شخصیتهای مارول: معرفی تمام شخصیت های مهم Marvel
[lwptoc hideItems=”0″]…این مطلب دارای اسپویل از سریال میباشد…
کوتاه دربارهی شروع داستان سریال
سریال با معرفی کوتاه شخصیت Jennifer Walters شروع میشود، شخصی که در برابر دوستانش به تمرین نحوهی صحبت کردن دربارهی پروندهای که وکالتش را برعهده دارد میپردازد. در انتها او دربارهی اینکه چطور تبدیل به She-Hulk شد صحبت میکند. این صحنه با یک فلشبک به گذشته همراه است، در جایی که او و بروس بنر در یک سانحهی تصادف آسیب میبینند و قطرهای از خون بروس وارد زخم عمیق جنیفر شده و در نتیجه او نیز تبدیل به Hulk میشود.
در ادامه شاهد تمرین این دو نفر برای بالا بردن کنترل جنیفر بر روی She-Hulk هستیم که بیش از انتظارمان خوب از آب درآمده و بسیار مفرح و سرگرمکننده است. برخلاف بروس، جنیفر نیازی نیست با هالکِ درونش کلنجار برود که این موضوع بروس را متعجب میسازد. در ادامه آنها سراغ تمرینات بدنی و سنگین میروند، که بازهم در این تمرینات جنیفر ورای تصور Bruce عمل میکند.
تعداد سکانسهای تمرین بسیار کوتاه و سریع هستند و بیشتر متوجه میشویم که جنیفر بیتاب است و میخواهد سریع به خانه برگردد ولی عموزادهها در طی این صحنهها حسابی با یکدیگر خوش میگذرانند. دربارهی ابرقهرمان بودن، بروس این تغییر را راهی برای ساختن دنیایی بهتر میداند. اما جنیفر آن را در قربانی کردن زندگی خودش و هرآنچه که بدان علاقهمند است و برایش تلاش کرده میبیند. پس از یک مشاجرهی طولانی، این دو در نهایت با هم صلح میکنند. جنیفر به خانه برمیگردد، جایی که فقط بروس، خانواده و تنها دوستش نیکی میدانند که او She-Hulk است. او فکر میکند با این وضعیت میتواند زندگی عادی خودش را دنبال کند اما…
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت اول
در قسمت اول، نویسنده وقتِ شما را برای معرفی جنیفر والترز و تبدیل شدنش به She-Hulk تلف نمیکند. روند تبدیل شدن او به She-Hulk متفاوت از کامیکهاست و سوالات زیادی را در ذهنتان تداعی میکند. از مشخصههای جالب کاراکتر Jennefer Walters در کامیکها، شکستن دیوار چهارم بود که در سریال این مورد رعایت شده و لطمهای به روند کلی آن وارد نمیکند. تنها مورد منفی شروع با عجله سریال است که باعث میشود به یکباره با حجم زیادی از اطلاعات مواجه شوید. کاتهای بین سانحهی تصادف تا رسیدن به حادثهای که در بار اتفاق میافتد خیلی سریع بازگو میشود. اما بروس و جنیفر خیلی خوب با هم مَچ هستند و اینکه هریک تفسیری متفاوت از ابرقهرمان بودند دارند جالب توجه است و به شخصیت آنها شکل خاصی بخشیده است. بروس سرنوشت خود را پذیرفته و حاضر است تمام مسئولیت و جنبههای منفی ابرقهرمان بودن را بپذیرد، این در حالی است که جنیفر زندگی و حرفهی خودش را دنبال میکند و سعی دارد از قهرمان بودن فاصله بگیرد و خود را وقف زندگیاش کند.
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت دوم
قسمت دوم سریال She-Hulk Attorney At Law، شما را با ابعاد تازهای از دنیای جنیفر والترز آشنا میکند و مخاطب را وارد دنیای MCU و همان سبک داستانگویی خاصِ مارول یعنی درامدی (کمدی-درام) که از آنها سراغ داریم، میبرد. قسمت دوم، دنیای جنیفر والترز را بزرگتر نمیکند و سعی ندارد سیر روایی داستان را سرعت ببخشد (برعکس اپیزود قبل). در این قسمت جنیفر در شغلش جایگاه ثابتی مییابد و داستان منسجمتر از قبل میشود. ماهیت شغل جنیفر و She-Hulk بودنش باعث میشود کاراکترهای جدید و یا قدیمی دنیای مارول خیلی راحت بتوانند وارد داستان شده و اندکی بعد از صحنه خارج شوند.
شالودهای که She-Hulk بر روی آن قرار دارد در دنیای مارول منحصر به فرد است و حتی میتواند دنیای مستقل خود را در کنار جهان بزرگ مارول داشته باشد. در واقع MCU در زمانی قرار دارد که میتواند هر کاراکتری را وارد دنیای داستانی خود کند و در اینباره محدودیتی نداشته باشد. البته اگر تهیهکنندگان مارول سریالِ She-Hulk را سرسری بگیرند، این مورد میتواند به کلِ مجموعه ضربه بزند، اما با ساختاری منسجم و چفت و بستدار این سریال در کنار دنیای مارول میتواند مخاطبان را بیش از پیش درگیر این جهان شگفت انگیز کند.
حضور Tim Roth که قبلاً در سال ۲۰۰۸ در فیلم The Incredible Hulk نیز نقشآفرینی کرده بود، نمونهای از دنیای بزرگ جنیفر والترز و She-Hulk است. Tim Roth در نقش Emil Blonksy که نام مستعار Abomination را دارد، برعکس فیلمِ ۱۴ سال پیش کاراکتری شوخ و بامزه است و همین تغییرِ ساده، شخصیت او را جالب توجهتر از قبل کرده است. گنجاندن بروس بنر و بلانکسی در یک سریال نوید درگیریِ بزرگ را میدهد و همین موضوع مخاطب را وادار به ادامهی دیدن سریال میکند.
برای آنها که سری فیلمهای قبلی Hulk را دنبال کرده بودند، ورود Blonksy به سریال، نوستالژی و خاطرات آنها را زنده میکند. البته سریال به احتمال زیاد دنباله روی همان سبک داستانگویی مختص MCU است و خط روایی سریالهای گذشته را دنبال میکند، البته پتانسیل خوبی برای غافلگیر کردن مخاطب نیز دارد. و در آخر اینکه بازگشت بروس بنر به فضا میتواند پیامدهای منفیای برای سریال داشته باشد و یا شاید برعکس نویسندگان غافلگیری خاصی برایمان تدارک دیدهاند، در حال حاضر چیزی مشخص نیست و باید برای ادامه داستان صبر کرد.
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت سوم
در طول این دو قسمت تقریباً با شخصیتپردازی قویای در سریال روبرو نبودیم و همین امر پرداختن به جنیفر والترز را سخت میکند. او در حال حاضر یک وکیل عالیرتبه و قهرمانی دوستداشتنی است، پس دلیل ما برای تماشای سریال چیست؟ برخی نگرش پرزرق و برق جن و رفتار بیدغدغهاش را دوست دارند. اما برخی در شگفت هستند که MCU چقدر از دوران Captain America: Winter Soldier، Captain America: Civil War و Avengers: End Game فاصله گرفته و تا چه حد سقوط کرده است.
البته حضور دوباره Emil Blonsky با بازی Rim Roth بر جذابیت سریال افزود و انتظار ما را از یک درگیری تمام عیار بالا برده است. اینکه Bruce Banner اکنون در فضاست جای تامل دارد و اینکه اصلاً دوباره به سریال She-Hulk برخواهد گشت، نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. البته ممکن است شاهد World War of Hulk (یکی از کامیکهای محبوب کاراکتر Hulk) باشیم که Avengers او را به فضا تبعید کردند و او با تراشهای عظیم روی شانهاش برمیگردد. البته به احتمال زیاد او به Nick Fury و Skrulls کمک میکند تا سری Secret Invasion شکل بگیرد.
در این قسمت که The People vs Emil Blonsky نام دارد، جنیفر به زندانی بزرگ و CGI میرود تا با Emil ملاقات کند. در اینجا شاهد ارتباط وقایع فیلم Shan-Chi با سریال She-Hulk هستیم، اما بیشتر از همه بازیگری و کاراکتر Tim Roth است که برجسته است. در ادامه شاهد وقایع درام داستان و شوخیها و طنزها به سبک دیزنی هستیم که درامدیای مختص خود را شکل میدهند. بیشتر از این نمیخواهم وقایع جزء به جزء قسمت سوم را اسپویل کنم، اما MCU دارد به کجا میرود، این سریال یک سریال ابرقهرمانی است ولی تا اینجا چیز خاصی در سریال اتفاق نیافتاده است و همچنان هم حدس زدن دربارهی سریال سخت است زیرا پتانسیل انفجار و اتفاقات هیجانانگیز را دارد. ولی ممکن است در نهایت به یک مبارزهی CGI نیمه رِندِر شده ختم شود و چیزی جز ناامیدی برای ما به ارمغان نیاورد، باید منتظر ماند و دید.
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت چهارم
در قسمت جدید She-Hulk شاهد حضور دوبارهی بندیکت وانگ بودیم که در نقش جادوگر بزرگ Wong برمیگردد و دست بر قضا اپیزود چهارم را مالِ خود میکند. در این اپیزود شاهد کمدیها و شوخیهای بسیار جذابی از کاراکتر Wong بودیم که به جرات میتوان گفت سریال را نجات داد ولی هنوز این سریال از نبود یک شرور درست و حسابی رنج میبرد.
وانگ، جنیفر را به عنوان وکیل خود برمیگزیند، زیرا یکی از شاگردان Mystic Arts او سرکش شده و از مهارتهای پورتالیای که یاد گرفته سوءاستفاده میکند. همه چیز زمانی جدی میشود که Donny Blaze (همان جادوگر سرکش) فردی را به Universeای که Goblinها در آن زندگی میکنند، میفرستد. در این اپیزود ترکیب Wong و Madisynn بسیار عالی از آب درآمده است، سریال به جای پرداختن به پرونده و سرمایهگذاری روی Donny Blaze، لحظات مفرح و لذت بخش وانگ را به بیننده هدیه داده است. این دو به قدری خوب با هم مچ شدهاند که میتوان یک فیلم بلند کمدی از آنها ساخت! در خلال این ماجراها، جنیفر هنوز با زندگی ابرقهرمانی خود در یک طرف و زندگی عادی خود در طرف دیگر نتوانسته تعادل برقرار کند. اینکه جنیفر به سراغ سایتهای دوستیابی میرود و بخاطر همین موضوع چند موقعیت طنز هم به نمایش گذاشته میشود ولی نمیتواند داستان او را که شخصیت محوری قصه است، برای بیننده جذاب کند، در واقع در اپیزود چهارم جنیفر کاراکتر فرعی قصه است و دیگران بار سنگین سریال را به دوش میکشند.
اینکه به زندگی خصوصی یک ابرقهرمان پرداخته شود و روزمرگیهای او را نشان بدهیم، میتواند قصهای جذاب باشد ولی هر قصهای نیاز به یک شرور دارد، مخصوصاً داستانهای ابرقهرمانان، She-Hulk که مانند “بابا لنگ دراز” نیست یا قصهی او را Jane Austin (رماننویس مشهور انگلیسی) که تعریف نمیکند. از کاراکتر Jameela Jamil جز ۱۰ ثانیه، آن هم بدون دیالوگ چیزی بیشتر به نشان ندادهاند و ارجاعات نیز بسیار کم و پراکنده هستند. حال در پایان این اپیزود دوباره شاهد حضور اندک این کاراکتر هستیم، حال که سریال به اواسط نمایشش رسیده است بهتر است که ما را بیشتر با شرور قصهاش آشنا کند.
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت پنجم
بالاخره سریال She-Hulk تصمیم گرفت که بر روی داستان اصلی خودش متمرکز شود و چند کاراکتر جدید هم معرفی کند. در خط مقدم و راس همه، تاتیانا قرار دارد که بالاخره رویمان به جمال ایشان روشن شد، این اینفلوئنسر فوقالعاده با بازیِ جمیلا جمیل، درگیر یک نبرد حقوقی با جنیفر والترز میشود. او بسیار خودشیفته، عاشق لباسهای عجیب و غریب و بداخلاق است، در هنگامی که جنیفر احتیاج به وکیل برای این پرونده دارد، Mallory Book، وکیل کارکشته وکالتش را بر عهده میگیرد. او شواهد و ادله ی محکمی به نفع جنیفر ارائه میدهد و به خوبی در دادگاه از او دفاع میکند.
اما دعوا سر نام She-Hulk است، تاتیانا یک شهر را ویران نکرده است و نیمی از جمعیت را نکشته است. او ابتدا علامت تجاری “She-Hulk” را ثبت کرد و اکنون از زنی که این عنوان را روی خود گذاشته، شکایت کرده است. جنیفر اما فکر نمیکرد نام دیگرش را باید ثبت تجاری کند و هرگز چنین کاری نکرد، او حتی هنوز مطمئن نیست و صد در صد هم آماده نیست تا خود را به عنوان یک هالک معرفی کند. بنابراین او با عصبانیت قسمت پنجم را شروع میکند، اما تبلیغات همه جا هستند و جنبههایی از She-Hulk بودن وجود دارد که جنیفر دوست دارد برای خودش نگهدارد. با این حال رئیس جنیفر ناراضی است، او خوش ندارد چهرهی بخش ابرقهرمانی خود را لکه دارد ببیند. بنابراین Mallory Book (با بازی Renee Elise Goldsberry) را درگیر پروندهی او میکند. او برای جنیفر مرز تعیین میکند و از او میخواهد که دیگر آن کتوشلواری که در چتد قسمت قبل به تن میکرد را نپوشد. در همین حال در سناریو B هم Nikki و Pug در حال پیدا کردن یک طراح مد ابرقهرمانی برای جنیفر هستند. داستان آنها بیشتر مانند خامهی روی کیک میماند و برای شیرینتر کردن سریال بیان میشود.
اپیزود هفتهی گذشته سکانس اکشنی مهیج را دارا بود در حالی که این قسمت اصلاً صحنهی اکشن نداشت، اگر قرار است که درامدی بر اکشن ارجهیت داشته باشد پس باید اپیزودهای اینچنینی دارای بهترین کمدیهای ممکن باشند. هر اپیزود She-Hulk مانتد تخممرغ شانسی است و میگوید که سورپرایزی برای شما در قسمت بعد دارد ولی اپیزود بعدی هم همین کار میکند و اپیزودها میآیند و میروند ولی هنوز اتفاقی ویژه و آن سورپرایزی که دنبالش هستیم رخ نداده است به جز کلاه زرد رنگ Daredevil در سطل آشغال که ما را به اپیزود بعدی امیدوار کرده است (تخممرغ شانسی این قسمت).
با این حال سریال در حال کار روی شخصیت جنیفر است و او را در حال گذار نشان میدهد. هر ابرقهرمانی دو داستان دارد، اولی که نشان میدهد که او چگونه به قدرتهایش مسلط میشود و یا آنها را کسب میکند، دومی مسیر آنها را در یافتن چگونگی استفادهی موثر از این قدرتها نشان میدهد. در حال حاضر جنیفر پیبرده است که قدرتهایی دارد و بر روی آنها مسلط است، ولی اکنون در مرحلهی دوم قرار دارد و باید خود را پیدا کند و تعادل و بالانس را در وجودش برقرار کند تا خود را و آنچه که هست را بپذیرد.
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت ششم و هفتم
در قسمت قبل شاهد کلاهِ مَت مرداک یا همان Daredevil در سطل آشغال بودیم و انتظار داشتیم که در این قسمت او را ببینیم و یا حداقل Charlie Cox از جلوی دوربین رد شود ولی اینطور که پیداست، مارول میخواهد ما را بازی دهد، ولی این بازی خطرناکی است که شروع کرده است و ناامید کردن مخاطب میتواند عواقب بدی برای سریال داشته باشد. البته دستاندر کاران سریال نشان دادهاند که از نقد خوششان نمیآید و تا توانستهاند به منتقدین دهنکجی کردهاند.
در قسمت ششم Jennifer باز محور اصلی قصه است و باید ساقدوش عروسی شود و با دردسرهای آن کنار بیاید. این قسمت به مسائل مربوط به سنتهای این عنوان در عروسیهای امریکایی و مشکلات و اجبار و رودربایسیهای آن پرداخته است. جنیفر هنوز با مسائل قسمت قبل گریبانگیر است ولی میخواهد از مشکلاتش فاصله بگیرد و بیشتر بخودش بپردازد. تاتیانا و کاراکتر دیگر لولو (Lulu) سعی دارند او را در منگنه قرار دهند و به او فشار روحی وارد کنند و بر زندگی خصوصی و نبود عشق در زندگیاش انگشت میگذارند. در این قسمت تاتیانا در هیبت یک بدخواه و در واقع آدم بدهیِ سریال ظاهر شده و سعی دارد از هر طریقی به Jen آسیب وارد کند. در عروسی پسری به Jen ابراز علاقه میکند و او را میستاید ولی تاتیانا این پیوند را به هم میزند. در داستان فرعی به طلاق آقای Immortal پراخته شده است که میتواند شما را سرگرم کند و جنبههای دیگری از داستان She-Hulk را برایتان بیان کند. در پایان این قسمت مثل اینکه گروه Intelligencia میخواهد خون Jen را بدزد، اما همچنان باید منتظر ماند تا دید چه اتفاقاتی در سریال خواهد افتاد.
در قسمت هفتم جنیفر و Josh وارد رابطه میشوند و جنیفر تمرکزش را بر روی Josh میگذارد. جنیفر وقتی به سرکارش میرود، نیکی به او میگوید که برای جایزهی وکیل زن سال، نامزد شده است ولی جنیفر اعنتایی نمیکند و بجای آن برای Josh پیامک میفرستد ولی وقتی Josh پاسخ او را نمیدهد، جنیفر عصبانی میشود. از جمعه تا یکشنبه، جنیفر منتظر یک پیامک است ولی بجای آن پیغامی دریافت میکند که دربارهی پروندهی Blonsky است. با اینکه تصمیم میگیرد در حل مشکل کمک کند ولی ته دلش خوشحال نیست…
اپیزود هفتم سریال هم تمام شده ولی She-Hulk تنها تا اینجا وقت مرا تلف کرده است. جای تعجب هم ندارد که این سریال اصلاً جایگاهی در رتبههای برتر ندارد، سناریوی ضعیف، طرح داستانی ضعیف و در این قسمت هم به چیزی که دربارهی جنیفر مشکوک بودم مهر تائید زده شد، جنیفر یک الکلی است. اپیزود “جنیفر منتظر یک پیغام است” مطمئناً در انتها دارای پیچیدگی روایی است ولی شما این موضوع را از ثانیهی اول متوجه میشوید و میدانید که نویسنده چطور میخواهد این پیجیدگی را نشانتان دهد. بسیاری از منتقدها اذعان کردهاند که نویسندگان سریال نمیدانند چطور یک درام-قانونی بنویسند و زندگی یک وکیل دادگستری را به نمایش درآورند. این حقیقت در این قسمت پررنگتر میشود، اما بیشتر از آن، این نویسندگان اصلاً نمیدانند چطور کاراکتری بپرورانند و به احساسات، تیپ شخصیتی او بال و پر بدهند. تمام کاراکترها تک بعدی هستند، جنیفر کاراکتری در اصطلاح Insecure یا متزلزل است و با اینکه مغرور و خودشیفته مینمایاند و فقط به خودش اهمیت میدهد اما در اولین قرار طرف را به خانه دعوت میکند!
مشکل از کاراکتر She-Hulk نیست، مشکل این است که نویسندگان کامیکها را نخواندهاند! و اصلاً سعی نکردهاند لای کامبکها را باز کنند زیرا آنها اهمیتی به آن نمیدهند و کامیکها را وقت تلف کردن میپندارند و زندگی معمولی و سادهی خود را وارد داستان She-Hulk کرده و انتظار دارند مخاطب هم برای آنها ایستاده کف بزند. نویسندگانی که تنها سعی دارند با نشان دادن چیزی از Daredevil و یا مرداک مخاطبان را برای قسمت بعدی سرِکار بگذارند و آنها را گول بزنند!
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت هشتم
حضور متیو مرداک مانند آن است که هفت هفته در خانهای که چاه توالتش گرفته و بوی گَند همه جا را پر کرده، حبس شدهایم و بالاخره متیو مرداک از راه میرسد و با شکستن پنجره، هوای خنک را با خود به همراه میآورد!
بالاخره بعد از ۷ قسمت اشاراتِ پیدا و پنهان و کنایههای بسیار، چشمانمان به جمال متیو مرداک یا Daredevil روشن شد. همان Daredevilای که انتظارش را میکشیدید اکنون به بهترین اپیزود سریال She-Hulk Attorney At Law آمده تا تنور این سریال که ۷ قسمت است خاموش شده را روشن کند. اگر تا به حال هیچکدام از اپیزودهای She-Hulk را ندیدهاید، هیچ اشکالی ندارد، قسمت هشتم را نگاه کنید. زیرا این اپیزود همهی آن چیزی که از سریالی Marvelی میخواهید را به نمایش میگذارد. طنز، مبارزات هیجانانگیز و CGI در این قسمت در اوج خود قرار دارند و بالاخره Jennifer Walters میفهمد She-Hulk بودن یعنی چه.
در این اپیزود یک بچه پولدار لوس با تکیهکلامی احمقانه و قهرمانی در سطح پایین و درجهی هزارم بخاطر طراحی لباسش از Luke Jacobson، کسی که لباس She-Hulk را نیز طراحی کرده است شکایت میکند، به همین خاطر خیلی زود همه چیز به هم میریزد. سریال She-Hulk طوری تنظیم شده بود که مکانی مناسب برای حضور متیو مرداک باشد (در فیلم سینمایی Spider-Man: No Way Home نیز دیدیم که او وکیلی خبره است). در این چند هفته فهمیدیم که متیو مرداک نیز مشتری لوک جاکبسن بوده است و وقتی در داداگاه حاضر شد، شوخیاش درباره پیدا نکردن جای پارک جالب بود و توجیه خوبی برای دیر حاضر شدنش در سریال بود. حضور ویلسون فیسک در سریال Hawkeye تجربهای خوشایند نبود و باعث شد طرفداران Daredevil نیز نگران حضور کاراکتر مورد علاقهاشان در She-Hulk باشند. اما نویسندگان بیشتر از She-Hulk بر جنبههای شخصیتپردازی متیو مرداک واقف هستند و او را بخوبی در سریال گنجاندهاند.
در فاز چهارم کوین فایگی و رفقایش در MCU بخوبی توانستند بر پیکرهی فیلمهای دنبالهدارشان و کاراکترها و قصههای Marvel گَند بزنند (بجز Spider-Man: Mo Way Home) و در سریال She-Hulk و فیلم سینمایی Thor: Love And Thunder این گَند زدن به سطح بالاتری ارتقا یافت ولی حضور متیو مرداک با اینکه سریال را از منجلاب نجات نمیدهد ولی حداقل پرداخت شخصیتی خوبی دارد و کاراکترش به کامیک نزدیک است و بازیگرش Charlie Cox بخوبی این نقش را ایفا میکند. نویسندگان همینطور خیلی سریع شما را با پیشزمینهی Daredevil و اینکه کیست، چه قدرتهایی دارد و چقدر در وکالت تبهر دارد، آشنا میکنند.
صحنهی درگیری Daredevil و She-Hulk بسیار خوب کار شده است و شوخیهایشان هم جالب است، اتفاقاً Daredevil همخوانی خوبی با She-Hulk دارد و امیدوارم در آینده شاهد دوئتهای بیشتر از این دو باشیم. حضور Daredevil همانقدر در سریال برای جنیفر همچون نسیمی تازه است که برای ما و مبارزاتشان نیز بعضاً تمی عاشقانه هم بخود میگیرد، زیرا این اولین مبارزهی جدی جنیفر با یک ابرقهرمان است. حضور متیو مرداک مانند آن است که هفت هفته در خانهای که چاه توالتش گرفته و بوی گَند همه جا را پر کرده، حبس شدهایم و بالاخره متیو مرداک از راه میرسد و با شکستن پنجره، هوای خنک را با خود به همراه میآورد!
بعد از این ماجرا مرداک به Hell’s Kitchen برمیگردد و جنیفر نیز خود را برای مراسم بهترین وکیل زن سال آماده میکند. اما در مراسم، گروه Intelligence همه چیز را به هم میریزد. آنها تصاویر و فیلمهایی از خصوصیترین لحظات زندگی جنیفر نشان میدهند و خشم او را بر میانگیزانند و جنیفر کنترلش را از دست میدهد. خشم او اما خسارات مالی زیادی ببار میآورد و اشارهی بسیار خوبی به مسائل مربوط به زنان دارد و مشکلات پیرامون آنها و اینکه آسیبی که آنها از این موارد میبینند را به نمایش میگذارد. یکی دیگر از مواردی که برایم جالب بود اینست که مردم انگار منتظر بودند تا جنیفر از کنترل خارج شود و آن روی دیگرش را نشان دهد. زیرا تا به الان به خاطر زن بودن به او لطف و احترام میگذاشتند و منتظر بودند تا او هیولای درونش را نشان دهد. سوالات زیادی پیرامون گروه Intelligence شکل میگیرد و اینکه هدف آنها از برانگیختن خشم جنیفر چه بوده است؟ به همین خاطر باید منتظر بمانیم تا ببینیم هفتهی بعد و در اپیزود پایانی جواب سوالاتمان را میگیریم یا خیر؟
بررسی سریال She-Hulk Attorney At Law قسمت نهم
خانمها و آقایان، She-Hulk: Attorney At Law بالاخره تمام شد! آری، وقت آن رسیده که حبابها را بترکانیم و این واقعیت را جشن بگیریم که بزرگترین اتلافوقت در تاریخ سریالهای تلویزیونی امریکایی به پایان رسید. بعد از تماشای ۹ قسمت به جد میتوانم به شما بگویم که سریال She-Hulk: Attorney At Law نمایشی برای هیچ و پوچ بود. نویسندگان در این سریال تمام تلاششان را کردند تا معقولهی ابرقهرمان بودن و ایده و هر فکری که پشت آن است را لوس کنند و موفق هم شدند و جنیفر والترز در کل سریال کاری جز گذاشتن قرارهای بد با این و آن نداشت. حال در اپیزود پایانی، نویسندگان نفرت خود از مردان را به صورتی بچگانه فریاد میزنند و یکی از مزخرفترین پیچیدگیها را در اپیزود نهایی نشانتان میدهند. من هم فقط روی همین موضوع تکیه میکنم و در نهایت پی کار خویش را میگیرم.
بعد از آنکه جنیفر در قسمت قبل عصبانی میشود و همه چیز را بهم میریزد، در این اپیزود در سلولی بسیار پیشرفته بلند میشود و به سادگی، این مجرم دوباره به خیابان برگردانده میشود، با این شرط مسخره که دیگر هرگز تبدیل به She-Hulk نشود. او خود را به خلوتگاه The Abomination میرساند تا دوباره خود را پیدا کند. در اینجا او با Wrecker روبرو شده و این مرد به گرمی از او استقبال میکند، جای تعجب دارد که با اینکه Wrecker آشکارا به او ابراز علاقه کرده، جنیفر با او به خانهاش نمیرود. اما هیچکدام از اینها مهم نیست و در این اپیزود تنها چیز مهم Intelligence است. ۹ قسمت به جسیکا گائو فرصت دادند تا با یکی از محبوبترین شخصیتهای مارول هر کاری که میخواهد انجام دهد ولی او تبر برداشت و این کاراکتر را ویران کرد. او خود میدانست که سریالش بینندهای نخواهد داشت و بیشتر زمان خود را در توئیتر گذراند تا بینندگان ناراضی فرضی را بکوبد. با بازگشت به Intelligence متوجه میشویم که تاد، ذرتباز احمق پشت پردهی این گروه هکری است و سعی دارد به She-Hulk ضربه بزند. چرا؟ چون معتقد است جنیفر حق استفاده از قدرتهای خود را کسب نکرده است.
اپیزود پایانی با صحبتهای جنیفر با نویسندگان سریالش به پایان می رسد (دیوار چهارم را میشکند) و سورپرایز! افرادی که این افتضاح را نوشتهاند در پایان جلوی دوربین میآیند. جنیفر در راه رفتن به اتاق نویسندگان She-Hulk اینگونه استدلال میکند که این سریال نباید از همان داستانهای ابرقهرمانی مانند سریالها و فیلمهای قبل از خود باشد. اما با این اعتراف مواجه میشود که بدون اجازهی کوین فایگی نمیتوانستند کاری انجام دهند (خندهدارترین لطیفهی کلِ سریال، نویسندگان جوری خود نشان میدهند که انگار در حال نوشتن شاهکاری ابرقهرمانی بودند و کوین فایگی جلوی آنها را گرفته است). پس جنیفر شکایتش را به مارول میبرد و متوجه میشود K.E.V.I.N یک ربات است (مخفف، ارتباط بین بصری پیشرفتهی دانش). در آخر شاهد صحبتهای حوصلهسربر دربارهی کاراکترهای فرعی قصه که چگونه از کاراکتر اصلی پیشی میگیرند هستیم. KEVIN تصمیم میگیرد که جنیفر را به صحنه برگرداند ولی قبل از آن چند تغییر در اپیزود نهایی اعمال میکند. از همین رو KEVIN نمایش را Fast Forward میکند و جنیفر را دوباره احضار میکند تا Todd را بیابد و Intelligence را دستگیر کنند. حال دربارهی نمونهی خون او، نوار جنسیای که در مراسم پخش شد؟ دادههای مربوط به جنیفر؟ دربارهی هیچکدام از آنها صحبتی نمیشود و چرایی آنها نیز بیجواب رها میشوند، چرا؟ من به این چرا پاسخ میدهم، چون کلِ سریال هیچ اهمیتی نداشت. در آخر در حرکتی مسخره، شاهد صحبت متیو مرداک با خانوادهی جنیفر هستیم و KEVIN پشنهاد ساخت سریال دیگری براساس پسر هالک، اسکار را میدهد!
امتیاز سریال She-Hulk Attorney At Law فصل اول
در کل به هیچکدام از اینها اهمیتی نمیدهم و بسیار خوشحالم که این نمایش و سریال مسخره به اتمام رسیده است. تنها به خاطر قسمت ۸ام این سریال و دوباره دیدن متیو مرداک یا Daredevil به این آشغال (به معنای واقعی کلمه!) امتیاز ۳۰ را میدهم.
بسیار سریال ضعیفی بود و یک لکه ننگ در دنیای سینمایی مارول محسوب میشه!
بسیار عالی بود