داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم

پس از گذر از Haligtree تنها یک Shardbearer در تمام سرزمین میانی باقی مانده است و او کسی نیست جز Mohg، ارباب خون که در جایی در زیرزمین پنهان شده است. اعماق زمین تنها به چند تونل و غار ختم نمی‌شود، در واقع دنیایی در زیر Lands Between وجود دارد که راز و رمزهای بسیاری در آنجا در کنار موجودات عجیب و غریب، زندگی می‌کند. این قسمت‌های زیرین تاریخ خاص خود را در کنار نظم طلایی و سرزمین میانی دارند و با آنها برخورد نیز داشته‌اند. با اینکه سالهاست از تخریب آنها می‌گذرد ولی در رویدادهای سرزمین میانی هنوز نقش دارند، نه تنها آخرین Shardbearer در اینجا مخفی شده، بلکه چیزهای بسیاری از گذشته این سرزمین‌ها و ارتباطشان با سرزمین‌‌های میانی و حتی شبِ قَداره‌های سیاه خواهیم آموخت.

این مطلب بخشی از راهنمای سفر شما در بازی ELDEN RING است برای مطالب مشابه بیشتر به صفحه اصلی مراجعه کنید.

دنیای الدن رینگ

داستان کامل بازی ELDEN RING (فهرست)

قسمت قبلی: داستان Malenia و منطقه Miquella’s Haligtree

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین

دنیای زیرزمین‌ و شهرهای ابدی (Eternal City) ارتباط زیادی با ماموریت‌های Ranni دارند و در اینجا درباره‌ی سرنوشت نهایی Miquella و Godwyn the Golden خواهید آموخت. در این پایین و اعماق زمین که نویسنده به آن (False Night) یا شب دروغین می‌گوید [بخاطر وجود ستاره‌ها در این پایین] چیزهایی زیادی درباره‌ی عناصر سرزمین ‌های میانی مانند Scarlet Rot می‌آموزید، حتی رودخانه‌ای از این عنصر مرگ‌آور را خواهید یافت، شاید خدایی بیرونی در اینجا ماوا دارد که علت از بین رفتن Caelid و مصیبت‌های رادان و Malenia و میکوئلا و Haligtree بوده است.

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم
در اینجا با ارواح موجوداتی به نام Ancestral Followers روبرو می‌شوید، آنها شمایلی انسانی، قدی بلند و بدنی تنومند دارند و بر روی سرشان سربندی به شکل شاخ وجود دارد. برخلاف بسیاری از دیگر موجودات بازی، این Ancestral Followerها انگار بیشتر با طبیعت و موجودات جنگل در ارتباط هستند…

اگر در Limgrave به کاوش پرداخته باشید حتماً به چاه Siofra برخورد کرده‌اید و منطقه‌‌ای بزرگ را در اطراف رودخانه‌ی سیوفرا کشف کرده‌اید. این اولین برخورد نزدیک شما با دنیایِ زیرزمین و شهرهای Nokron ،Nokstella و شهری بی‌نام است. مانند بسیاری از مناطق بازی Elden Ring آنچه در این دنیای زیرزمین اتفاق افتاده و یا در حال رخ دادن است، به طور کامل مشخص و روشن نیست. در اینجا با ارواح موجوداتی به نام Ancestral Followers (که ترجمه‌ی آن می‌شود نیاکان پِیرو!) روبرو می‌شوید، آنها شمایلی انسانی، قدی بلند و بدنی تنومند دارند و بر روی سرشان سربندی به شکل شاخ وجود دارد. برخلاف بسیاری از دیگر موجودات بازی، این Ancestral Followerها انگار بیشتر با طبیعت و موجودات جنگل در ارتباط هستند، بخصوص قرابت آنها با Boss این منطقه Ancestral Spirit که نامش روح نیاکان است.

تیرهایی که این Ancestral Followersها به سمت شما پرتاب می‌کنند، آغشته به روح حیوانات جنگل است و شاخ آنها نیز آسیب جادویی به شما وارد می‌کند. چیزی که ما دریافتیم این است که این اعمال در نزد نظم طلایی تابو (حرام) محسوب می‌شود. به لطف Omenها درمی‌یابیم که Ancestral Followersها، ممکن است قدمتی بیش از درخت Erdtree داشته باشند. با توجه به گفته‌های مربوط به Set لباس آنها، متوجه می‌شویم که جوانه‌های درخت Erdtree از بدن آنها و شاید روح آنها نشات می‌گیرد و بالاتر از آن این موجودات در واقع طبیعت‌پرست هستند. نه تنها درخت Erdtree را می‌پرستند بلکه موجودات طبیعت و ارواح طبیعت را نیز می‌پرستند.

راهنمای قدم به قدم بازی Elden Ring /اسرار شهر زیرزمینیِ Nokron (سفر به زیرِ زمین بخش دوم)
داستان‌های مربوط به Ancestral Spirit نشان می‌دهد که زندگی در صده‌های اخیر Lands Between از مرگ نشات می‌گیرد که در تضاد مستقیم با نظم طلایی است

حال Ancestral Spirit [این Boss اشاره‌ی مستقیم به انیمه شاهکارِ Princess Mononoke ساخته Hayao Miyazaki است] نیز به نظر ربطی به Erdtree ندارد، بلکه روحی مربوطه به گذشته‌های دور Lands Between است. داستان‌های مربوط به Ancestral Spirit نشان می‌دهد که زندگی در صده‌های اخیر Lands Between از مرگ نشات می‌گیرد که در تضاد مستقیم با نظم طلایی است که در آن Destined Death از چرخه‌ی حیات کنار گذاشته شده است.

تاریخچه سرزمین Lands Between / داستان بازی ELDEN RING قسمت اول/ ماریکا
این دریاچه‌ی سرخ‌ جایی است که Scarlet Rot از آن سرچشمه می‌گیرد.

در همین مناطق زیرِ زمین می‌توانید به Lake of Rot نیز سفر کنید. جایی که ویرانه‌هایی را می‌بینید که آفت‌های خزنده‌ی هزارپا یا Kindred of Rot که در Caelid آنها را یافتیم، در آنجا زندگی می‌کنند. این دریاچه‌ی سرخ‌ جایی است که Scarlet Rot از آن سرچشمه می‌گیرد. از نوشته‌های طلسم Blue Dancer Charm در می‌یابیم که افسانه‌ای وجود دارد که می‌گوید، یک شمشیرزن نابینا! خدایی را مهروموم کرد که ” خود پوسیده” بود. اگر در اینجا سَرک بکشید متوجه می‌شوید که ذاتی الهی در اینجا مهروموم شده است. پس ممکن است اینجا همان مکانی باشد که خدایِ بیرونیِ Scarlet Rot در آن محبوس شده است. اما غیر از همین موارد چیزی دیگری در اینجا نخواهید یافت.

اما در ادامه کاوش در اعماق زمین متوجه موجوداتی می‌شویم که برعکس Ancestral Followersها فلز را می‌شناسند و شهرهایی را در اینجا ساخته‌اند. این مردمان که Nox نام دارند و انسان بودند، زمانی در برابر Greater Will ایستادگی کردند ولی شکست خوردند و به زیرزمین آمدند.

نوکرون، نوکستِلّا و شهر ابدی بی‌نام

در ابتدای بازی دسترسی مستقیم به این شهرها را ندارید و تنها بعد از شکست دادن ژنرال رادان می‌توانید آنها را بیابید. مرگ رادان باران شهاب‌سنگ را به دنبال دارد که یکی از آنها به Limgrave برخورد کرده و سوراخی عمیق را در آنجا پدید می‌آورد. از طریق محل برخورد این شهاب سنگ شما می‌توانید وارد این شهرها شوید. از بین این سه شهر اطلاعات مربوط به Nokron بیشتر است ولی جایگاه این سه شهر زیرزمینی در تاریخچه‌ی دوران Marika و حتی Lands Between مشخص نیست.

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم

شهرهای Nokron و Nokstella هنوز محل زندگی برخی از مردمان قدیم هستند ولی این دو شهر شاهد فاجعه‌ای بزرگ بوده‌اند. از زرهِ Noxها درمی‌یابیم، آنها در گذشته‌های دور به نحوی Greater Will را خشمگین می‌کنند و این خدای بیرونی شهرهای آنها را به دل زمین فرو‌می‌برد. مردمان Nox چه کاری انجام دادند که اراده‌ی بزرگتر بر آنها خشم گرفت؟ و اینکه اراده‌ی بزرگتر چگونه شهرهای آنها را به دل زمین فرو برد؟ این پرسش‌ها دو سوال بدون پاسخ این مکان هستند.

اتفاقات زیادی به این شهرها گره خورده است و جریانات زیادی در اینجا در حال وقوع است و به همان نسبت گره‌گشایی از این جریانات و اتفاقات نیز مشکل است. در مقطعی شهرهای Nox بر روی زمین قرار داشتند و آنها به ستاره‌ها گره خورده بودند. این شهرها مربوط به خط داستانی Ranni می‌شوند و با ستاره‌ها و کیهان گره‌ خورده‌اند. مردمان Nox به دنبال کنار گذاشتن اراده‌ی بزرگتر و خارج شدن از فرمان او بودند. آنها همان راهی را می‌خواستند بپیمایند که Ranni در آن قدم گذاشته یعنی بوجود آوردن عصر ستارگان تا از Erdtree سبقت بگیرند ولی اراده‌ی بزرگ‌تر مداخله کرد و مردمان Nox را مورد عذاب خود قرار داد.

Nokron و Nokstella خانه‌ی موجوداتی به نام Mimic Tearها و مردمان Nox هستند. به نظر می‌رسد آنها از یک نوع فلز مایع زنده ساخته شده‌اند، Noxها این فلز را به کار گرفته و اشک تقلید یا همان Mimic Tear را ایجاد کردند. این موجودات شبیه انسان می‌شوند و حرکات انسان را تقلید می‌کنند و در مقطعی حتی شبیه شما نیز می‌شوند. در دِل این موجودات عضو یا ماده‌ای قرار دارد که شبیه کبد است و این ماده برای تولد دوباره‌ یافتن نزد Rennala ضروری است. این ماده برای تولید آلبینوریک‌ها نیز به نظر حیانی است و جادوگران آکادمی از همین ماده برای تولید آلبینوریک‌ها استفاده کرده‌اند که البته در حد نظریه است. اما به هر حال مردمان Nox متوجه ویژگی‌های این ماده شدند و به نظر می‌رسد که قصد داشتند از طریق Mimic Tearها ویژگی‌های یک ارباب یا Lord را جعل کنند. البته نظریه‌ای وجود دارد که ممکن است مردمان Nox شهاب‌سنگی را احضار کرده و ماده‌ی ساخت Mimic Tear را از آن برداشت کرده باشند و این اقدام آنها عواقب بدی برای آنها داشته است. مردمان Nox می‌خواستند از اشک تقلید برای بازی در نقش یک Lord بهره ببرند، احتمالاً برای دور زدن یا غصب حکمرانی سرزمین‌های بین، شاید همین نکته خشم اراده‌ی بزرگتر را برانگیخته و آنها را به دل زمین فروبرده باشد!

این عذاب برای مردمان شهرهای ابدی وضعیتی ناگوار بود، زیرا آنها با ستارگان اُنس داشتند و حال باید “شب دروغین” را تحمل می‌کردند. خشم اراده‌ی بزرگتر مردمان Nox را به یافتن راه دیگری برای مقابله با اراده‌ی بزرگتر سوق داد. اگر ماموریت Ranni را پیش ببرید گنج پنهان Nokron را خواهید یافت، Fingerslayer Blade که نیازی به گفتن نیست که چه کاری انجام می‌دهد. اما مردمان Nokron هرگر نتوانستند نقشه‌ی خود را عملی کنند. حال ساخت این سلاح همزمان با استفاده از اشک تقلید برای جعل یک Lord بوده یا نه مشخص نیست و اینکه کدام یک اول اتفاق افتاده نیز مشخص نیست ولی هر کدام از این اعمال چون بر ضد اراده‌ی بزرگتر است ممکن است خشم او را برانگیخته باشد و به همین علت اراده‌ی بزرگتر Noxها را مورد عذاب خود قرار داده است.

بخش پایانی ماموریت شخصیت Ranni the Witch / سفر به زیرِ زمین بخش سوم: Ainsel River
با توجه به Rememberance این Boss و تجهیزات قابل خریداری او، در می‌‌یابیم که این موجود یک ستاره‌ی زنده است!

در انتهای کاوش در Nokron به Astel, Naturalborn of the Void برخورد می‌کنید. با توجه به Rememberance این Boss و تجهیزات قابل خریداری او، در می‌‌یابیم که این موجود یک ستاره‌ی زنده است! یک وحشت کیهانی که از فضا به سرزمین‌های میانی سقوط کرده است. Astel شهر Nokron را تسخیر کرد و “آسمان آنها را از آنها گرفت و با توجه به حضور او در شهر این آخرین اتفاقی بود که برای آنها افتاد. طلسم تاریکی ابدی می‌گوید که “این نااُمیدی بود که باعث ویرانی آن [منظور شهرها و مردمان Nox است] شد” یعنی شهر Nokron وابسته به آسمان و ستارگان بود و از دست دادن آسمان یعنی سقوط Nokron. حال Noxها به اشتباه Astel را احضار کردند یا اراده‌ی بزرگتر او را فرستاده است؟! شاید همزمان با احضار شهاب‌سنگی که اشک نقره‌ای را در برداشت پا به Nokron گذاشته است؟!

از آنجا که این اطلاعات طبقه‌بندی ندارند و تاریخِ مشخصی نیز وجود ندارد، گفتن اینکه این رویدادها چگونه به وقوع پیوسته‌اند بسیار سخت است‌. مردمان Lands Between برای یافتن این شهرها تلاش کرده‌اند، مثلاً در Siofra Aqueduct و Nokstella دشمنانی رنگ پریده به نام Falling Hawk را خواهید یافت. بقایای آنها به ما می‌گوید که اینها بردگانی بیچاره بودند که برای کاوش در این شهرهای زیرزمینی به اینجا فرستاده شده بودند. غذای آنها تمام می‌شود و با مرگ همسفرهایشان، آنها شروع به سوزاندن اجساد می‌کنند تا بتوانند در این دنیای زیرزمین راه خود را تشخیص دهند. آنها هرگز نتوانستند از شهرهای ابدی خارج شوند و مشخص نیست چه مدت زمان در اینجا به سر برده‌اند.

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم
این بدن عجیب در واقع Godwyn the Golden است! او اکنون شاهزاده‌ی مرگ نام دارد و منبع Deathroot و کسانی که در مرگ زندگی می‌کنند. در واقع آنها روح Godwyn را کشتند و بدنش به شکلی که مشاهد می‌کنید در مرگ زندگی می‌کند، او با ریشه‌های درخت Erdtree در هم آمیخته و فساد را در سراسر Lands Between می‌گستراند.

شاهزاده‌ی مرگ

مسیری که از داخل Nokron و از Siofra Aqueduct می‌گذرد شما را به Deeproot Depths می‌رساند. این مکان بسیار عمیق‌ است به طوری که ریشه‌های Erdtree را خواهید یافت. برخی از این ریشه‌ها پوسیده شده‌اند ولی مانند Haligtree به علت Scarlet Rot بدین شکل درنیامده‌اند. این ریشه‌ها سیاه شده‌اند و مایعی سیاه رنگ از آنها جاری است، آری آنها به خودِ مرگ آغشته شده‌اند. اگر خود را به بلند‌ترین نقطه‌ی Deeproot Depths برسانید علت آلودگی را خواهید یافت. بدنی عجیب و غریب با ریشه‌های درخت در هم آمیخته است. این بدن عجیب در واقع Godwyn the Golden است! او اکنون شاهزاده‌ی مرگ نام دارد و منبع Deathroot و کسانی که در مرگ زندگی می‌کنند.

قبلاً جسته گریخته به داستان Godwyn اشاره کرده‌ایم و او بیشترین تاثیر را در داستان سرزمین‌های میانی دارد حال به طور خلاصه باید بگوییم که قبل از Shattering گروهی از قاتل‌ها به نام Black Knivesها توانستند Death Rune را بیابند (که نامش Detined Death نیز می‌باشد). این Rune را ماریکا از Elden Ring جدا کرده بود و این قاتلین اکنون می‌توانستند در چرخه‌ی مرگ و زندگی تغییر ایجاد کنند‌. در واقع Detined Death چرخه‌ی طبیعی مرگ و میر است که نبودش باعث جاودانگی مردمان و نیمه‌خدایان و غیره در Lands Between می‌شود. روح مردمان سرزمین میانی به Erdtree باز می‌گردد و این درخت نیرویش را از ارواح می‌گیرد. اکنون قاتلین در شبی که به “شب قداره‌های سیاه” معروف است، توانستند یک نیمه خدا را به قتل برسانند. [در بازی Witcher 3 و در بسته الحاقی Blood And Wine نیز مرحله‌ای به نام The Night of the Long Fang وجود دارد. هر دو این نامگذاری‌ها وام گرفته از The Night of the Long Knives یا شب قداره‌های بلند، هستند که در آن آدولف هیتلر اقدام به قتل مخالفان خود و تثبیت قدرت حذب نازی به عنوان حکمران بلامنازع در آلمان شد.]

داستان منطقه Consecrated Snowfield

در واقع آنها روح Godwyn را کشتند و بدنش به شکلی که مشاهد می‌کنید در مرگ زندگی می‌کند، او با ریشه‌های درخت Erdtree در هم آمیخته و فساد را در سراسر Lands Between می‌گستراند. در جای جای بازی قادر هستید چشمان او را که بر روی ریشه‌ها روییده است مشاهد کنید. حتی چهره‌ی کامل او در زیر قصر Stormveil قابل اکتشاف است. این فساد باعث ایجاد Deathroot در سراسر سرزمین‌های میانی شد. خود واقعه‌ی ترور گادوین و جزئیات آن شب قابل رمزگشایی نیستند ولی درباره‌ی Black Knivesها چیزهای درخور توجهی وجود دارد. علت این اقدام آنها مشخص نیست ولی تئوری‌های زیادی وجود دارد، در طول داستان Ranni متوجه می‌شویم که آنها به طور مستقیم با Ranni برای پیشبرد برنامه‌‌های او برای رهایی از تاثیر اراده‌ی بزرگتر و دوانگشت‌ها، همکاری می‌کردند. به نظر می‌رسد ترور گادوین در واقع گامی برای دور کردن او از دوانگشت‌اش بوده باشد.

Destined Death هم روح و هم جسم را می‌کشد ولی Black Knivesها توانستند این اثر را به دو بخش تقسیم کنند. آنها روح گادوین را کشتند ولی جسمش به زندگی در مرگ ادامه داد. در حالی که آنها جسم Ranni را کشتند ولی روحش همچنان در این دنیا به زندگی ادامه می‌دهد. اما Ranni توانست روح خود را به جای آنکه به درخت Erdtree برگردد به عروسکی که آن را در طول بازی می‌یابید منتقل کند، بدین ترتیب Ranni توانست از زیر نظر اراده‌ی بزرگتر خارج شود. در افسانه‌های از Black Knivesها به عنوان مردمان Numen یاد شده است که ماریکا نیز یکی از آنها بود. در واقع افسانه‌ی Black Knivesها به ما می‌گوید که اولاً همه‌ی آنها زن بودند و ثانیاً آنها ارتباط نزدیکی با ماریکا داشتند.

در ابتدای بازی اگر نژاد Numen را برگزینید بازی از این مردمان به عنوان افرادی از “دنیای دیگر” نام برده است. با صحبت با Rogier متوجه می‌شوین که این زنان “پیروان شهرهای ابدی” بودند. اگر اینطور باشد پس شهرهای ابدی و اراده‌ی بزرگتر در جنگی تمام عیار با هم قرار دارند. در اینترنت کاربری به نام Banditgames ویدئویی جالبی درباره‌ی Black Knivesها دارد:

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم

بیشتر در مورد Black Knivesها

من این ویدئو را تماشا کردم و برایتان تئوری او را بیان می‌کنم. لغت Numen یک لغت لاتین است که به معنای Goddess یا الهه (مونث) می‌باشد و طبق گفته‌های بازی آنها مطعلق به مکانی بیرون از Lands Between می‌باشند، که می‌دانیم آنها متعلق به دنیایی دیگر هستند. پس ماریکا نیز متعلق به دنیایی دیگر است، زیرا او نیز Numen بوده است. با توجه به گفته‌های Banditgames متوجه می‌شویم که ماریکا در واقع از Greater Will انتقام گرفته است، زیرا شهرهای زیرزمین طبق گفته‌های Banditgames همان سرزمین Numenها بوده است که اراده‌ی بزرگتر آن‌ها را مورد عذاب خود قرار داده بود. سوال مهم اینست که چرا ماریکا دست به این اقدام زد؟ در واقع ماریکا برای این خود را تقدیم به اراده‌ی بزرگتر کرد که بتواند کاری که مردمانش نتوانستند انجام دهند را به سرانجام برساند، و در تمام مدت او داشت نقش بازی می‌کرد و اراده‌ی بزرگتر و نظم طلایی را فریب می‌داد. هدف ماریکا نابودی اراده‌ی بزرگتر و از بین بردن Elden Ring بود. چرا ماریکا پسر مورد علاقه‌ی خود را کشت؟ چون اولاً Black Knivesها همدست او بودند و ماریکا تمام این جریانات را برنامه‌ریزی کرده بود تا دوانگشت‌ها و اراده‌ی بزرگتر را گمراه کند! ثانیاً طبق نوشته‌های Rememberance یار وفادار ماریکا Malekith درمی‌یابیم که ماریکا به او خیانت کرده است. در واقع ماریکا، Malekith را مجبور کرد که Deathroot بخورد با اینکه او اصلاً تمایلی به این کار نداشت و با دزدیدن Rune of Death زحمات او را به باد می‌دهد. در واقع این اراده‌ی بزرگتر بوده است که به ماریکا دستور داده تا Rune of Death را از Elden Ring جدا کند.

داستان بازی منطقه Liurnia of the Lakes

اراده‌ی بزرگتر با این اقدام پرستش خودش و نظم طلایی را در سرزمین میانی به طور مداوم و جاودان برقرار می‌کرد. حال سروکله‌ی Ranni پیدا شده و نقشه‌های Marika را به قولی به نفع خود برداشت می‌کند، در واقع Ranni نیز یک Numen است زیرا راداگون یا همان Marika نیز یک Numen بود. از کلاه‌خود Iji در می‌یابیم که این کلاه‌خود برای آن ساخته شده است که بتواند تاثیرات اراده‌ی بزرگتر را از صاحبش دور کند و دقیقا مشابه همین کلاه را مردمان Nox نیز ساخته بودند. Ranni به Black Knivesها قول عصر ستارگان را می‌دهد، رویایی که این مردمان و Noxها آرزویش را داشتند بنابراین آنها قید ماریکا را می زنند و به او می‌گروند. نقش Ranni اینگونه است که او بعد از ناپدید شدن ماریکا به Black Knivesها وعده‌ی عصر ستارگان را داد پس Black Knivesها به او گرویدند و به فرمان او جسم او را کشتند. Ranni روحش را درون عروسکی پنهان کرد تا از تحت فرمان یا نظارت اراده‌ی بزرگتر خارج شود. اما او در مبارزه با دوانگشت‌اش با اینکه او را کُشت ولی خود نیز نتوانست زنده بماند، Black Knivesها که وضع را چنین دیدند تصمیم گرفتند تمام ملازمان Ranni، یعنی Iji، Blaidd و دیگران را بکشند. اما Blaidd بخاطر فقدان Ranni دیوانه شده بود و زنده ماند اما مابقی کشته شدند. این نکته وجود دارد که ممکن است تمام این ماجراها زیر سر Ranni باشد و قتل گادوین و خودش دستور او بوده باشد.

داستان منطقه Caelid / داستان بازی ELDEN RING قسمت چهارم
گورنق شخصیت عجیبی است که خود را در پارچه‌ای مخفی کرده و به نظر نمی‌تواند خود را کنترل کند.

شکار آنها که در مرگ زندگی می‌کنند

ترور گادوین تاثیری عظیم بر سرزمین‌های میانی گذاشت، گفته شده که ماریکا در غم فرزندش که مورد علاقه‌ی او بود، Elden Ring را در هم شکست. مرگ گادوین کاتالیزوری برای Shattering بود، میکوئلا اما در این بین تلاش کرد تا برادر بی‌روحش را احیا کند. اما نظم طلایی برعکس عمل کرد، آنها که در مرگ زندگی می‌کردند را شکار می‌کرد زیرا آنها را فاسد کننده‌ی Erdtree برمی‌شمرد. این مورد ما را به Gurranq، روحانیِ وحشی بازمی‌گرداند، ممکن است او را در Caelid ملاقات کرده باشید، اگر D را در Limgrave پیدا کرده و به او در کشتنِ آنها که در مرگ زندگی می‌کنند، کمک کرده باشید او راه رسیدن به این روحانیِ وحشی را به شما نشان می‌دهد. کسانی که در مرگ زندگی می‌کنند به نظر با تماس با Deathroot خلق شده‌اند، با اینکه D می‌گوید آنها شرور هستند ولی Rogier حقیقت را در می‌یابد و می‌فهمد که آنها به اراده‌ی خودشان در آنجا قرار ندارند. Gurranq تنها Deathroot مصرف می‌کند و به نظر می‌رسد به این ماده اعتیاد دارد و دیوانه شده است. او تلاش می‌کند آنها که در مرگ زندگی می‌کنند را به خاطر فساد گادوین، از بین ببرد. دلیل این امر را در Crumbling Farum Azula خواهیم یافت.

راهنمای قدم به قدم بازی Elden Ring / کامل کردن ماموریت شخصیت Fia

اگر در جستجوی Fia، همنشینِ در بستر مرگ، بروید و ماموریت‌های او را دنبال کنید، خواهید فهمید که او فردی است که تلاش دارد از آزار و شکنجه‌ی افرادی که در مرگ زندگی می‌کنند، جلوگیری کند. شما می‌توانید انتخاب کنید که در کدام جبهه قرار بگیرید، به Fia خدمت کنید یا به شکارچیان “آنان که در مرگ زندگی می‌کنند” کمک کنید، با این حال مشخص نیست کمک به مردگان چه عواقبی خواهد داشت، یا فساد ادامه‌دار گادوین چه بلایی بر سر Erdtree و سرزمین‌های میانی می‌آورد. احتمالاً این بخش از داستان بازی را باید در DLCهای بازی دنبال کنیم زیرا گادوین در حال انجام نقشه‌ای است که چیزی درباره‌اش نمی‌دانیم ولی مطمئن هستیم که اتفاقات زیادی زیر سر گادوین در جریان است. چهره‌ی خوفناک او در اعماق Stormveil گویای آن است که گادوین هر نقشه‌ای دارد، به نظر به صلاح ما و سرزمین‌های میانی نیست.

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم
در اینجا با آلبینوریک‌های قرمز نسل دوم و اول، کلاغ‌های چرکین و خونین و شاگردان Mohgwyn مبارزه خواهید کرد.

ارباب خون

به طور خلاصه در قسمت قبل به Mohg پرداختیم، اگر در Consecrated Snowfield به جستجو بپردازید می‌توانید در گوشه‌ی سمت چپ این منطقه‌ یک تلپورت را بیابید که اطرافش را خون دربر گرفته است. با ورود به تلپورت به دامنه‌های پرتگاهی می‌رسید که از بالایش قصر Mohgwyn و تالاب خونی را مشاهده می‌کنید. اینجا نیز بخشی از شهرهای زیرزمینی است که نشان می‌دهد این مکان به دست Mohg ساخته نشده است و زمانی که تصمیم به ایجاد سلسله‌ی Mohgwyn گرفت به اینجا نقل مکان کرد. در اینجا با آلبینوریک‌های قرمز نسل دوم و اول، کلاغ‌های چرکین و خونین و شاگردان Mohgwyn مبارزه خواهید کرد. وقتی به مقبره‌ی مرکز این خرابه‌ها می‌رسید می‌توانید با خود Mohgwyn روبرو شوید تا آخرین Shardbearer را بکشید و Rune بزرگش را برای خود کنید.

داستان الدن رینگ دنیای زیرزمین / قسمت دهم
وقتی با Mohg مبارزه می‌کنید او با نیزه‌ی سه‌شاخش به هوا می‌کوبد که به عنوان وسیله‌ای برای ارتباط با خدای بیرونی شناخته می‌شود.

داستان Mohg غم‌انگیز و وحشتناک است، قبل‌تر Varre به شما درباره Mohg چیزهایی می‌گوید، او کسی است که شما را دعوت به پیوستن به سلسله‌ی Mohgwyn می‌کند. تجهیزات Varre به شما می‌گوید که او زمانی جزو پزشکان جنگی در جریان Shattering بوده و علاقه‌ی زیادی به کندن دست و پا داشته است. ماموریت‌های Varre را که دنبال کنید او به شما آیتمی می‌دهد و از شما می‌خواهد به Playerهای دیگر Invade بزنید (ماموریت‌های Varre را تنها در بخش Online بازی قادر به پیگیری هستید).

مانند رایکار، اینجا نیز کشتن Tarnishedهای دیگر برای Mohgwyn حائز اهمیت است. Mohg نیز مانند Morgott، فرزند بدشگون (Omen) ماریکا و Godfrey است که در فضلاب زیر لیندل نگهداری می‌شد. برخلاف Morgott او از خانواده و نظم طلایی کینه گرفت و قید آنها را زد. در نقطه زمانی خدایی بیرونی به نام مادر بی‌شکل به دیدار او رفت که پیروانش این رویداد را مقدس می‌دانند. مادر بی‌شکل از طریق خون و زخم‌های خونین به Mohg قدرت بخشید، و این باعث شد Mohg دیگر از چهره و ظاهرش متنفر نباشد. وقتی با Mohg مبارزه می‌کنید او با نیزه‌ی سه‌شاخش به هوا می‌کوبد که به عنوان وسیله‌ای برای ارتباط با خدای بیرونی شناخته می‌شود. در واقع Mohg به مادر بی‌شکل ضربه می‌زند تا خون او را بیرون کشیده و به شما آسیب بزند. اما برای Mohg همه چیز عالی پیش نرفت و خون مادر بی‌شکل انرژی و قدرتِ تمام‌عیاری نبود. این خون درون Mohg نیز در جریان بود و او را از درون می‌سوزاند و به‌سان نفرینی او را در بر می‌گرفت. به همین دلیل Mohg اقدام به دزدیدن پزشکان جنگی مانند Varre کرد تا آنچه که در توضیحات بازی آمده “خون ملعون را رام کنند”. تمام جراحان شکست خوردند جز Varre، با قدرت مادربی‌شکل، Mohg توانست از فاضلاب فرار کند و خود را به زیرِ زمین و جایی که می‌یابیدش رساند تا بتواند قدرت خود را افزایش دهد.

شخصیت Varre

پزشک و جراح سابق Varre تصویری از نحوه‌ی تعامل Mohg با سرزمین‌های میانی به ما می‌دهد، زیرا آنچه مشخص است این است که Mohg انگار در سایه پنهان شده است. Varre از برگزاری میزگردی می‌گوید و اطلاعاتی از Graceها به شما می‌دهد، اما در نهایت به شما می‌گوید که نباید به دوانگشت اعتماد کنید و دیگر Tarnishedها سودی برای شما ندارند. Varre شما را در مسیری متفاوت سوق می‌دهد و در نهایت شما را به خدمت Mohg قرار می‌دهد. تئوری جالبی وجود دارد که آن زنی که در ابتدای بازی در کلیسای جاه‌طلبی جسدش را می‌یابید که روبرویش پیغامی (خود بازی این پیغام را گذاشته و متعلق به این زن است) قرار دارد، در واقع Finger Maiden شما بوده که توسط Varre کشته شده است. او از همان ابتدا می‌داند که شما Maidenless هستید، دلیل این کار Varre یعنی قتل Finger Maiden ما این است که او می‌خواهد شما را در مسیری خارج از هدایت فیض و دوانگشت قرار دهد. او می‌خواهد شما در مسیر پیوستن به Mohg قرار بگیرید.

در قسمت قبل گفتیم که Mohg، میکوئلا را از Haligtree دزدید ولی دلیل کارش را بیان نکردیم. هنگامی که با Mohg در مقبره‌اش ملاقات می‌کنید می‌فهمید که او از میکوئلا چه می‌خواسته است. Mohg قرار بود به همسری میکوئلا دربیاید! زیرا میکوئلا یک Empyrean است که قابلیت تبدیل شدن به خدا را دارد (مانند مادرش ماریکا) و می‌تواند جانشین مادرش شود. همسر یک خدا (زوج او) تبدیل به Elden Lord می‌شود، مانند Godfrey و Radagon. پس هدف Mohg این نیست که خود خدا شود، او نمی‌تواند این کار را انجام دهد، بنابراین با تبدیل شدن میکوئلا به خدا، Mohg می‌تواند تبدیل به زوج او و حکمران سرزمین‌های میانی شود. او می‌خواهد سلسله‌ی Mohgwyn را به عنوان یک نظم جدید برقرار کند. او ماریکا را بیرون انداخته و نظم طلایی را از بین می‌برد و بدین‌ ترتیب از تابعیت و هدایت اراده‌ی بزرگتر خارج می‌شود.

در قسمت قبل گفتیم که میکوئلا می توانست مردم را عاشق خود کند و در واقع این نوعی قدرتِ متعلق به او بود. مشخص نیست که این قدرت میکوئلا در مورد Mohg نیز صادق بوده است یا نه، به هر حال ارباب خون هرگز نتوانسته میکوئلا را از پیله‌اش بیدار کند. مشحص نیست اگر میکوئلا بیدار شود و به مرحله‌ی خدایی صعود کند چه اتفاقی خواهد افتاد. حتی Sir Gideon نیز از معنای آن آگاه نیست و او می‌گوید که در نظر دارد میکوئلا را درون پیله‌اش از بین ببرد تا از هر پیش‌آمدی جلوگیری کند. بعد از کشتن Mohgwyn، میکوئلا همچنان آنجا باقی می‌ماند و ما نمی‌دانیم چه بلایی بر سرش می‌آید.

سقوط Mohg نشان دهنده‌ی آن است که دیگر هیچ نیمه‌خدایی در سرزمین‌های میانی باقی نمانده، جز میکوئلا که در پیله‌ی خود خوابیده و Ranni که پیش‌تر Rune بزرگ خود را کنار گذاشته بود. آخرین چیزی که باید در جستجویش باشید “مرگ مُقَدَّر” است. در قسمت بعد به Crumbling Farum Azula می‌رویم تا آخر بخش‌های داستان الدن رینگ را دنبال کنیم… پس با ما همراه باشید.

قسمت بعدی: داستان منطقه Crumbling Farum Azula

مقالات ویژه به روز شده

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها